xtrim

آشفتگی در دوران پساکرونا

ناصر ایمانی * بقیه استان‌ها را قرنطینه کامل نکردند چرا که قرنطینه کامل مستلزم توقف اقتصاد کامل آن کشور، بیکار شدن بسیاری از اقشار ضعیف جامعه و نداشتن درآمدهای زندگی‌شان است. واقعیت این است که میان کشورهایی که بیشترین آلودگی را دارند و کشور ما هم جزو ۱۰ کشور اول است تنها کشوری که اقتصادش آسیب‌پذیرتر است کشور ایران است. بقیه کشورها آنقدری امکانات اقتصادی و ذخایر دارند که حتی اگر چند ماه هم اقتصادشان تعطیل شود، بتوانند از بخشی از اقشار جامعه که آسیب جدی می‌بینند حمایت کنند. اما ایران این امکان را ندارد.

برای اینکه وضعیت اقتصادی کشور در این شرایط تحریم به گونه‌ای نیست که بتواند طی چند ماه کشور را اداره کند.بنابراین دولت راه‌حل زیادی پیش پایش نیست.

اگر قرنطینه کامل بخواهد انجام بدهد آن وقت در دوران پساکرونا با اقتصاد کاملا ورشکسته مواجه خواهیم شد و اینکه دیگر دولت به هیچ‌وجه نمی‌تواند کشور را اداره کند. در این صورت افراد فقیر بسیار زیادی هم خواهیم داشت.

opal

بیکاری و اعتراضات زیاد می‌شود و در نتیجه کشور از هم متلاشی می‌شود. اگر هم کشور را کامل آزاد بگذارد و هیچ قرنطینه‌ای نباشد و به روزهای قبل از کرونا برگردیم مخالف دستورالعمل بهداشتی برای مبارزه با این بیماری عمل شده است. بنابراین تنها کاری که دولت می‌تواند بکند این است که بخشی از هر دو سناریو را اجرا کند یعنی باید اجازه دهد دستگاه‌ها بر اقتصاد کشور کار کنند منتها به مردم توصیه‌های شدید کند که مراقبت بهداشتی داشته باشند.

البته این راه‌حل اصولی مبارزه با کرونا نیست چون راه‌حل اصلی قرنطینه است اما راه‌حلی است که بعد از کرونا با جامعه ایرانی از هم پاشیده مواجه نشویم بنابراین چاره‌ای نداریم جز اینکه بخشی از این دو موضوع را با مردم در میان بگذاریم و بگوییم مشکلات ما این است تا آنها هم با رعایتی که می‌کنند آسیب کمتری ببینند و اقتصاد هم متوقف نشود.

حتی اگر کرونا از دو ماه پیش نمی‌آمد ما باز هم سال سختی از جهت اقتصادی داشتیم. الان که کرونا آمده و هزینه‌های آن بر خزانه دولت و اقتصاد کشور تحمیل می‌شود طبیعتا آسیب‌های جدی‌تری خواهیم داشت.ضمن اینکه فروش نفت‌مان نیز وخیم است و منابع ارزی که کشور داشته نیز به خاطر تحریم‌های آمریکا در خارج از کشور بلوکه است بنابراین دولت چاره‌ای جز اینکه راه‌حل فاصله‌گذاری هوشمند را جلوی پای مردم بگذارد، ندارد.

این کلیت موضوع بود و بیان اینکه دولت را‌ه‌حلی جز این موضوع نداشته اما این به معنای این نیست که سیاست‌هایی که دولت در پیش گرفته همه جزئیاتش درست باشد. در جزئیات محل حرف و انتقاد زیاد است از جمله سیاست ارائه وام یک میلیون تومانی با ۱۲ درصد سود یکی از اشتباه‌های دولت است. دولت می‌توانست این وام را با سود کمتر یا چهار درصد به نیازمندان بدهد.

دولت اگر می‌خواهد اقتصاد را باز کند و کشور دچار توقف اقتصادی نباشد باید از اقشار کم‌درآمد حمایت کند تا آنها بتوانند حداقل معیشت خودشان را داشته باشند بنابراین نگاه درآمدی نباید مطلقا در این موضوع حاکم باشد. درصد این وام با این سود غیرمنطقی بود و می‌توانست با مبلغ پایین‌تر از این باشد.البته در این شرایط ایران صلاح دید که از صندوق بین‌المللی پول تقاضای وام کند که تلاش‌هایی هم از جانب واشنگتن برای جلوگیری از پرداخت این وام صورت گرفت. واقعیت آن است که تلاش‌های آمریکا بی‌فایده نخواهد بود.

اگر آمریکا مخالف پرداخت وام باشد صندوق بین‌المللی پول هم این وام را پرداخت نخواهد کرد به خاطر ساختاری که در صندوق وجود دارد یا نفوذ و میزان سهمی که آمریکا دارد این اتفاق نخواهد افتاد. البته این موضوع به نفع ایران است. اینکه ایران تقاضای وام کرد و با مخالفت صریح آمریکا روبه‌رو شد و در نهایت هم صندوق این پول را به ایران ندهد خب اتفاق مهمی است و باید در حافظه تاریخی مردم ایران ثبت شود. اقداماتی که الان ایالات متحده آمریکا می‌کند یعنی منابع مالی ما را برای خرید لوازم پزشکی در اوج بیماری جهانی آزاد نمی‌کند و برای پرداخت وام از سوی نهاد بین‌المللی برای مبارزه با کرونا کارشکنی می‌کند، از موضوعاتی است که در حافظه تاریخی ملت ایران می‌ماند و هیچ‌گاه پاک نخواهد شد.

*کارشناس مسائل سیاسی

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 100222
لینک کوتاه :