۶ درس بزرگ سقوط نفت
محمدصادق جنانصفت *
یکم– ایرانیان چندین دهه است باور دارند با داشتن ذخایر فراوان نفت و گاز یک کشور ثروتمندند و دولت و ملت دست در دست هم یکسره خود را به این درآمد عادت داده بودند و گفته کارشناسان را باور نمیکردند که نباید به این ذخایر برای ابد دل بست. این درس بزرگی است اگر یاد بگیریم. سقوط شگرف قیمت هر بشکه نفت به سیاستمداران و رهبران کشورهای گوناگون نشان داد روزهایی میرسند که ثروت طبیعی کشورها هرگز فایدهای برایشان نخواهد داشت و نباید روی این ثروتها بدون توجه به تقاضا حساب باز کرد و در باد غرور داشتن آنها خوابید و به چشم شهروندان خاک پاشید.
یادمان نرفته است در همین ایران گروهها و افراد و احزابی بودند که به شهروندان از رویای نفت هر بشکه ۲۰۰ دلار میگفتند و غرب را تهدید میکردند که ایران با نفت خود چنین میکند و چنان میسازد و دمار از روزگارتان درمیآورد.
دوم- چرا قیمت نفت سقوط کرد؟ سقوط قیمت نفت به دلیل سقوط تقاضای سایر کشورها رخ داد. این اتفاق نشان داد هیچ سرزمینی و هیچ جامعهای نباید از فرو افتادن و بیماری و سستی کسبوکار کشورهای دیگر خرسند باشد چون سستی و کسادی اقتصاد یک کشور به معنای بیمار شدن طرفهای تجاری آن کشور است و رکود جهانی همه را با آسیب جدی مواجه میکند.
شوربختانه در ایران بودند و هستند کسانی که تا اندک ناخوشی در اقتصاد کلان فلان کشور دیده میشد دستزنان و پایکوبان با بزرگنمایی و تفسیرهای بیمارگونه نوید میدادند که اقتصاد فلان کشور در حال ریختن است یا به زودی فرو میپاشد.
سوم- حالا که نفت هیچ کشوری خریدار ندارد و حتی اگر ایران مجوز صادرات نفت را داشت نیز مشتری برایش متصور نبود، بهانه تحریم نفت از دست ایران گرفته میشود. این روزها همان روزهایی است که مقامهای ایرانی چندین دهه است آرزویش را بر زبان میآوردند و از اقتصاد بدون نفت میگفتند و مینوشتند.
حالا آن روز از راه رسیده است و حکومت ایران میتواند این وضعیت را تثبیتشده فرض کند و در بودجههای سالانه خود درآمد نفت را به طور واقعی کنار بگذارد و راه را برای اقتصاد ایران با روزگار نو هموار کند.
چهارم- در روزهایی هستیم که نهاد دولت توانایی اندکی برای حمایت واقعی ریالی و ارزی از شهروندان و بنگاهها دارد و حتی اگر هم بخواهد که هرگز نمیخواهد پولی برای حمایت ندارد. بنابراین خرد انسانی فرمان میدهد دیگر دست از دخالتهای بیجا و آسیبساز برای کسب درآمد با هدف صیانت از ارکان و اجزای خود بردارد و به بهانه حمایت از مصرفکننده و تولیدکننده و کشاورز و کارگر و آموزگار و کارمند برای بخش خصوصی مزاحمت ایجاد نکند و برای جیب خود کیسه ندوزد.
پنجم- این روزهای سخت، روزهای راستیآزمایی برای شناخت دوستان و همراهان واقعی این مرز و بوم و نیز شناخت کشورهایی است که اصولاً توانایی دوستی با ایران را دارند. میتوان از دولت خواست به طور رسمی و در برابر دیدگان همه شهروندان از کشورهای دارای ذخایر ارزی قابل اعتنا به ایران برای یک دوره معین به نرخ بهره میانگین جهانی وام فوری بدهند. مثلاً از چین یا روسیه یا از ژاپن و آلمان و شرایط را نیز قبول کنند.
ششم- در این روزهایی که پول نفت از سفره ایرانیان رفته و زحمت مقامهای سیاسی و برنامهریزی را کم کرده است باید به پیامدهای کوتاهمدت دهشتناک آن خوب فکر کرد و برخی انعطافها در سیاست خارجی را در کانون توجه قرار داد یا اینکه با صراحت به شهروندان هشدار داد که منتظر روزهای آسان در کوتاهمدت نباشند.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :