اهانت به مجلس و مردم
به گزارش جهان صنعت نیوز: در واقع ادعای تهدید رحمانی به برکناری در پی تماس تلفنی واعظی در صورت عدم حصول نتیجه در متقاعد کردن نمایندگان مجلس در حالی در آخرین نامه او به روحانی مطرح می شود که رییس دفتر رییس جمهور نیز در واکنش به این نامه گفته به هیچوجه از جناب آقای رحمانی خواسته نشده از لایحه دولت حمایت کنند بلکه تاکید شده از فعالیتها و رایزنیهای فشرده سه نفر از نزدیکانشان- که در صورت لزوم نام آنها اعلام خواهد شد- در مجلس و رسانهها علیه لایحه دولت، ممانعت به عمل آورند. همچنین از طرف رییسجمهور به ایشان گوشزد شد که تداوم این روند تخلف است و قطعاً با این تخلف برخورد خواهد شد. تایید یا تکذیب این گفته ها قطعا به زمان نیاز دارد اما محمدعلی ابطحی که رییس دفتری را در دولت اصلاحات تجربه کرده معتقد است که این تصمیم را شخص رییسجمهور گرفته است و گاهی روسای دفتر قربانی تصمیماتی میشوند که رییس نمیخواهد خودش بار آن را به دوش بکشد. اگرچه که وی اساسا نسبت به این برکناری منتقد بوده و اتخاذ این تصمیم را نوعی اهانت به مردم و مجلس می داند. در ادامه گفتگوی جهان صنعت نیوز را با این فعال سیاسی می خوانید
- آقای روحانی وزیر صمت را برکنار کرد و این یک تصمیم حواشیای داشت. وزیر سابق در نامه خود نوشته بود که وی تهدید شده اگر مجلس را به رای دادن به لایحه تشکیل وزارت بازرگانی متقاعد نکند، برکنار میشود…البته عملکرد آقای رحمانی هم مورد دفاع نبود. بحث ما دفاع از عملکرد او یا انتقاد از وی نیست. صحبت از شائبههایی است که درباره این برکناری وجود دارد مثلاً نقش رییس دفتر رییسجمهور یا اینکه اگر قرار باشد رییسجمهور از وزرای خود خواستههای فراتر از توانشان داشته باشد، چه اتفاقی میافتد؟
درباره نقش رییس دفتر رییسجمهور باید به این امر توجه داشت که این نقش اساساً کلیدی است. رییس دفتر کلاً نقش کلیدی و مهمی دارد که به روحیات خودش برمیگردد یعنی در سازماندهی و نقشدهی تصمیمات خیلی موثر است. به عبارت دیگر هر رییس دفتری میتواند علاقهمندیهای خود را به رییس ارائه دهد یا تحمیل کند. برعکس آن نیز ممکن است مثلاً خیلی وقتها رییس تصمیماتی میگیرد که رییس دفتر فکر میکند عجولانه بوده است بنابراین با تاخیرها، رایزنیها و گفتوگوها نظر رییسجمهور را تغییر میدهد.
- فکر میکنید عزل رحمانی تصمیم رییسجمهور بوده یا رییس دفتر او؟
نمیدانم در این مورد آقای واعظی نظر رییسجمهور را اعمال کرده یا خیر. در چنین مواردی اما اگر نظر رییس دفتر نباشد، میتوان بسیاری از این تصمیمات لحظهای را مهار کرد. اگر رییس دفتر علاقهمند به یک اتفاق باشد به آن سرعت میبخشد و اینها مسائلی است که رییس دفتر امکان و توان انجام آن را دارد.
- به نظر شما نقش آقای واعظی در دولت روحانی همینقدر است که گفتید؟ برخی میگویند نقشی شبیه مشایی در دولت احمدینژاد دارد.
من روحیات آقای روحانی را با روحیات احمدینژاد خیلی متفاوت میدانم. فکر نمیکنم به کسی ارادت پیدا کند و در نقش واعظی در این چارچوب تعریف شود. به اضافه اینکه نباید بیانصافی کرد. رییس دفترها خیلی از اوقات قربانی نظرات روسا میشوند و بار تصمیماتی را تحمل میکنند که رییس خودش نمیخواهد تحمل کند. من اطلاع دقیقی ندارم اما با توجه به روحیات آقای روحانی تصور میکنم برکناری وزیر صمت تصمیم آقای روحانی بوده است.
- اما آقای واعظی با استفاده از همان نقش کلیدی که گفتید میتوانست در تعدیل نظر روحانی موثر باشد.
بله، میتوانست تعدیل کند، به تاخیر اندازد یا… از این کارهایی که همه ما زیاد کردهایم.
- میفرمایید تصمیم خود روحانی بوده است. به نظر شما خواسته روحانی از رحمانی برای متقاعد کردن مجلس منطقی بوده است؟
مساله مهمی که در رابطه دولت و مجلس همیشه وجود داشته، این است که وقتی قدرت یک وزارتخانه را کم میکردند یا اینکه بخشی از وزارتخانه باید به جای دیگری منتقل شود، یا اینکه تشخیص کلی لایحه بودجه این بوده که پولی به فلان بخش اختصاص یابد نه آن بخشی که یک وزارتخانه داشته و… همیشه مهم و اصل بود که دولت باید به صورت یکپارچه از لایحه دفاع کند. این اصل را باید بپذیرم. اما معمولاً لابیهای مشکلساز وجود دارد. به خصوص در لایحه بودجه خیلی پیش میآید که بخشینگری بر کل لایحه که مصوبه دولت است، حاکم میشود. من در دورانی که معاون پارلمانی بودم با این مشکل مواجه شدم که بخشهایی از دولت به جای دفاع از لایحه و به نفع حوزه وزارتی خود لابی میکردند. این همیشه بوده و در مورد اخیر اگر مساله این بوده باشد که رحمانی علاقه به جدایی بخش تجارت از صنعت نداشته و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر نظر مجلس نظر گذاشتهاند، من حق را به دولت میدهم.
*این یعنی شما جوابیه دولت را مبنا قرار میدهید و اظهارات رحمانی را نادیده میگیرید؟
نه، منظور من از حق دادن، بحث برکناری نیست و به طور کلی میگویم. من نمیدانم که آقای رحمانی چنین کرده یا خیر. قصدم روشن کردن صورت مساله است و اینکه وزیر باید تمام تلاش خود را برای تحقق لایحه به کار بگیرد نه تحقق نیازهای بخشی.
- نکته اینجاست که وزیر این حرف را رد کرده و میگوید از او خواسته شده حتماً مجلس را متقاعد کند. آیا این در توان وزیر است؟ مگر غیر از معاون پارلمانی چه امکانی در اختیار وزارتخانه است؟ به زور که نمیشود مجلس را راضی کرد.
بعید میدانم که دولت هم خواسته باشد مجلس حتماً متقاعد شود. برداشت من از این مکاتبات این بود که وزارت صنعت تلاشی برای رایآوری لایحه نکرده است. اگر مخالفتی کرده باشد هم که نمیدانم. اما اینکه مجلس بخواهد تابع حرف وزیر باشد، شدنی نیست و اگر هم باشد آسیب به مجلس است. این رویکرد بیش از آنکه اهانت به یک وزارتخانه داخل دولت باشد، اهانت به مجلس است. ضمن اینکه از نظر سازمانی هم این کار وظیفه معاون پارلمانی رییسجمهور است که با مجلس گفتوگو کند.
به نظر من تنها نقطه ضعف جدید این اتفاق شائبه تسلط دولت بر مجلس است. حتی اگر دولت تاثیراتی هم بر مجلس داشته باشد نباید این ادبیات را به کار گرفت و از وزیر خواست نظر مجلس را تغییر دهد تا برکنار نشود. در این امر بیش از هر چیز اهانت به مجلس جلوه میکند.
- با این حساب این نگرانی وجود دارد که این نوع مطالبهگری از وزیر به رویه تبدیل شده و رییسجمهور از وزرا خواستههایی داشته باشد که برآورده کردن آن در حد و اندازه وزیر نیست.
بحث استقلال مجلس جدی است. البته بحث مهم دیگری که وجود دارد و من در مورد آن حق را به دولت میدهم این است که دولت باید یکپارچه عمل کند. همه دولتها دچار این مشکلات بودهاند که عدهای از بیرون دولت با مجموعههایی در درون دولت پیوستگی پیدا میکنند و رقیب دولت میشوند. پیوستگی دولت، مجلس، قوه قضاییه و… نکته مثبت و ضروری است. اینکه افراد در درون این دستگاهها خطمشی جداگانهای داشته باشند، درست نیست مثلاً در دوران آقای خاتمی دو نفر از اعضای کابینه رقیب انتخاباتی وی شدند و یکی از آنان در دور دوم هم وزیر ماند. این حق مدنی همه است که کاندیدا شوند اما برای رییس دولت جمع کردن یک دولت متشتت و متفرق که در نهایت برای دولت کار نمیکنند و برای وزارتخانه یا جهت سیاسی خود کار میکنند، مثبت نیست.
- آقای روحانی با چنین دولتی مواجه است؟
آقای روحانی از اول بیش از همه دولتها با این رویه مواجه بود چون پشتوانه هویتی شخصا برای خود نداشت، همه بخشها را هم میخواست و در مقابل آنان هم قدرناشناسی کرد، طبیعتا این پشتوانه را پیدا نکرد. در سال آخر ریاستجمهوری هم با توجه به سرنوشت روسای جمهور دو دولت قبلی باید گفت که اوج صف جدا کردنها خواهد بود.
- تبعات برکناری رحمانی برای وزارت صنعت و دولت چیست؟ به خصوص که تغییرات دولت زیاد شده و در آستانه افتادن از حد نصاب است.
به نظر من اصل تغییر وزیر اگر بر اساس مبانی قابل توجه و دفاعی باشد، پذیرفته است. نباید رودربایستی کرد و گفت که فلانی چنین لابی دارد و آن دیگری چه پشتوانهای دارد. این کار پسندیدهای نیست. اگر واقعاً به این نتیجه رسیده میشود که یک وزیر بحرانآفرین است باید او را تغییر داد. نمونهای را در بانک مرکزی دیدیم که با تغییر رییس، تلاطم اقتصادی جامعه آرام گرفت. بدیهی است که این تصمیمات باید گرفته شود زیرا انتخابهای نادرست ممکن است آثار نادرست داشته باشد. اما این تغییرات باید بر پایه مبانی روشن و کافی باشد نه در قضیه وزارت صمت که دیدیم. این مورد بیشتر نوعی یکه به دو کردنهای کودکانه بود.
- ابتدای صحبت گفتید که عملکرد آقای رحمانی قابل دفاع نبوده است. بنابراین اگر این جریان نامهنگاری و حواشی پیش نمیآمد، برکناری رحمانی در وضعیت اقتصادی کشور اثر داشت؟
به طور کلی این توهین به مردم بود که وقتی انتظار میرود به خاطر بحران قیمت خودرو این تصمیم گرفته شود که اگر گرفته میشد، جامعه را خوشحال میکرد. به خاطر یک رفتار بسیار بیاهمیت و به اینکه به یک طرف برخورده است، چنین تصمیمی گرفته شود. در حقیقت مشکلات دلیل تغییر نبود. اگر به خاطر قضایای پراید و قیمت خودرو کسی تغییر میکرد معنای آن احترام به جامعه بود اما این تغییر نهتنها احترام به مردم نبود و دلایل مردمی نداشت، بلکه اهانتی به مجلس بود.
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهسیاسیلینک کوتاه :