سریال بحرانها
پروفسور مجتبی صدریا این مرد هفتاد و چهار ساله با چشمانی زیبا، خندان و کَمَکی شیطان با یک دنیا آمار و اطلاعات و نظریات غیر فیزیکی برای این صحبتها خودش را آماده کرده بود.
با همان صدای آرامش از اول گرایش بحث و گفتگو را تعریف کرد؛
“اگر فقط یک بحرانی جدی باشد، هیچ وقت فقط یک بحران بروز نمیکند.
بحرانها یا کنار هم یا پشت سر هم جامعه را محاصره میکنند، امروز بحران ایتالیا برای همه به مثابه یک بحران مالی جدی و عمیق شناخته شده است، شوک بحران به قدری جدی است که برخی از ارزنده ترین جوانان ما ترجیح میدهند ایتالیا را ترک کنند، ولی به نظر من بحران ایتالیا سال ۱۹۹۴ شروع شد، یعنی اولین باری که درصد جمعیت بالای شصت و پنج سال ایتالیا از جمعیت پانزده ساله آن فزونی گرفت و از آن سال بحران ما یا بهتر بگویم بحرانهای ما فقط شدت یافته اند.
فکر میکنید اگر زنانی که به ایتالیا مهاجرت کردهاند و نقشی چشمگیر در زاد و ولدهای این جامعه را عهدهدار شدهاند نبودند، نرخ افت جمعیت چقدر میشد و سرعت سالمند شدن جامعه چقدر بالا میرفت؟
جواب این سوال ساده این است که:
میتوانم بگویم که هم افت جمعیت و هم سالمند شدن جامعه به شدت بالا میرفت.
وقتی میگوییم افت جمعیت یعنی همه علل اقتصادی و اجتماعی آن را باید در نظر گرفت، ما همه کارهایی که لازم است برای اینکه زنانمان حامله شوند و یا فرزندی به دنیا آورند بلد هستیم، ایتالیاییها در این زمینه بد هم نیستند آنچه در جامعه ما اتفاق افتاده است کم رنگ شدن و از بین رفتن امید است و این فاجعه بزرگی است، افت زاد و ولد فقط یک نشان این کمرنگ شدن امید است در گفتگوهای روزمره شهروندان هم چندان صحبتهای با امیدی نمیشنویم ، رویاهای پر امیدی هم ندارند.”
قهوهاش را آرام آرام می نوشد و خندان میگوید: “تنها چیزی که باور نمی کردم اینجا پیدا کنم یک فنجان قهوه به این خوشمزگی بود.”
بعد از این تعریف از این قهوه با بیانی جدی میگوید:
“شانس شما ایرانیها نتایج انقلابتان و جنگتان بود ، سو برداشت نکنید هم انقلاب و هم جنگ در هر جایی باشد خرابی زیاد دارد، ولی آن نتیجه مثبتی که امروز برای من که از ایتالیا، ایران را میبینم ملموس است برای نخستین بار این است که در دویست سال گذشته و شاید برای آخرین بار در دویست سال آینده جمعیت بیست و پنج تا چهل ساله شما هم از نظر کَمی و هم از نظر کیفی جایگاه خاصی به پویاییهای بالقوه این جامعه داده است ، شوخی نیست، حسودیم میشود.
بحران جمعیت یا به عبارتی پیر شدن جمعیت یکی از جنبههای مشترک اجتماعی عمده جوامع فراصنعتی شده است “والریا” یکی از شهروندان ایتالیایی به نحوی قهرمان ملی در ایتالیا شد چون فرزند دومش را به دنیا آورد و به این علت قرار داد کاریاش را با وزارت بهداشت ایتالیا از دست داد.
دولتمردان و مسولین کشورهای فراصنعتی پاسخهای مختلفی را برای این بحران در نظر گرفتهاند و سیاستگذاریهای گوناگونی را همه روزه در پیش میگیرند ولی ظاهرا مسالهی جمعیت و زاد و ولد به مثابه یک مساله اجتماعی اساسی، کماکان مطرح است.”
بعد از پایان صحبتهای فرانسیسکو مساله بزرگی که ذهن من را مشغول کرده بود چشم انداز پیر شدن سریع جمعیت ایران در دو یا سه دهه آینده و ظاهرا فقدان یک مشغولیت عمومی راجع به چرایی و چگونگی حل آن است.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :