آتشسوزیهای سریالی و عملیات زمین سوخته
محمدرضا محبوبفر * اگر آتشسوزیهای سالهای قبل منحصر به مناطق جنگلی خارج از حدود مرزی شهرها و روستاها بود، امسال آتشسوزیها منحصر به جنگلها نبوده و طیف وسیعی از اراضی مرتعی و کشاورزی و مناطق حفاظتشده کشور را در داخل و خارج حریم شهرها و روستاهای کشور شامل شده است. از تفاوتهای دیگر آتشسوزیهای امسال با سالهای گذشته تواتری و سریالی بودن آتشسوزیها در مدت زمان کوتاه چند ساعت تا یک و چند روزه بوده است.
بیتفاوتی سازمانهای مسوول دولتی و اختلافات مالی این سازمانها با نیروهای نظامی پشتیبان و امدادرسان و تاخیر در اعزام نیروهای تخصصی اطفای حریق و همچنین تجهیزات امدادرسان جنگل به مناطق آسیبدیده از دیگر نکات قابل توجه آتشسوزیهای اخیر بوده که این بار بیابانزایی در ایران را روی دور تند قرار داده است و در این شرایط علاوه بر اینکه منابع زیستی مردم ایران هدف قرار داده شده تبعات محیطزیستی آن روی دوش مردم کشور سنگینی میکند و دولت هیچ برنامه حمایتی ندارد.
عمده تهدید جنگلهای کشور آتشسوزیهای عمدی و غیرعمدی بوده است که در چند سال اخیر منجر به تخریب بخش وسیعی از جنگلهای واقع شده در رشتهکوههای البرز و زاگرس شده است. پس از گذشت بیش از دو ماه از سال ۹۹ تعداد آتشسوزیهای جنگلی و مناطق حفاظتشده در استانهای واقع شده در زاگرس افزایش پیدا کرده و در فصل تابستان و همزمان با گرمای بیسابقه هوا بر تعداد و وسعت آتشسوزیها افزوده میشود. البته هنوز نیمه شمالی کشور گرم نشده و با گرم شدن آن منطقه نیز آتشسوزیهای بیشتری در کشور رخ خواهد داد و بخش وسیعی از جنگلها و مناطق حفاظتشده شمال کشور را فرا خواهد گرفت.
آتشسوزیهای متعددی در سراسر ایران در عرصههای طبیعی طی روزهای اخیر رخ داده است که وجود شاخ و برگهای خشکیده درختان و مواد سوختنی در کف جنگلها و مراتع، کاهش رطوبت، افزایش دما و وزش دما از علتهای اصلی آن عنوان شده است. اما این در حالی است که در سالهای گذشته بیشترین آتشسوزیهای طبیعی جنگلها و مراتع در فصل تیر و مرداد اتفاق میافتاد که درجه حرارت مناسبی برای وقوع آن وجود داشت. با این حال با مطالعه و بررسی روندهای افزایشی درجه حرارت در استانهای غربی و مناطق جنگلی و حفاظتشده زاگرس تغییر محسوسی در میزان درجه حرارت نسبت به مدت مشابه سالهای گذشته مشاهده نمیشود که بتوان ادعا کرد افزایش درجه حرارت عامل آتشسوزیها بوده است.
آتشسوزیهای روزهای اخیر محدود به عرصههای جنگلی منطقه نشده بلکه شعلههای آتش به چمنزارها و بیشهزارها و مناطق غنی گردشگری طبیعی مانند مناطق حفاظتشده انتقال یافته است و تاکنون بسیاری از گونههای منحصربهفرد گیاهی و جانوری در اثر گسترش آتشسوزیها از بین رفتهاند. به علت حجم وسیع آتشسوزیها در منطقه زاگرس و استانهای خوزستان، چهارمحالوبختیاری، ایلام، کرمانشاه، کردستان، لرستان، بوشهر، هرمزگان، فارس و اخیرا کهگیلویهوبویراحمد نقش انسان در این آتشسوزیها پررنگتر شده است. عوامل انسانی مثل آتشسوزی عمدی و سهوی، اجسام و اشیای رهاشده مولد جرقه و شعله در عرصههای جنگلی، قطع درختان و آتش زدن جنگلها و مناطق حفاظتشده به دلیل افزایش اراضی قابل کشت و همچنین دستاندازی به طبیعت برای ساخت شهرکهای توریستی و مسکونی و صنعتی و احداث جاده و راه در میان اراضی طبیعی و بکر جنگلهای زاگرس از جمله دلایل آتشسوزی جنگلهای زاگرس در روزهای اخیر بوده است.
عمده آتشسوزیهای اخیر در استانهای غربی و جنوب غربی کشور سریالی بوده است و آتشسوزیها به هم پیوسته و حدود پنج هزار هکتار از عرصههای طبیعی جنگلی و حفاظتشده را دربر گرفت. با مروری بر رفتار آتشسوزیها میتوان دریافت که ۹۹ درصد این نوع آتشسوزیها عمدی بوده و به گفته منابع محلی بارها برخی افراد به قصد تصرف زمین برای کشاورزی یا احداث واحدهای صنعتی و ایجاد شهرکهای توریستی و ویلاسازی اقدام به آتش زدن جنگلها و مراتع کردند.
اما همانطور که اشاره شد امروز آتشسوزیها در کشور منحصر به مناطق جنگلی و حفاظتشده بیرون شهرها و روستاها نبوده است و آتشسوزیها به صورت سریالی و در فاصله زمانی کمی نسبت به همدیگر عرصههای طبیعی داخل شهرها و روستاهای کشور را فرا گرفته است و همچنان این آتشسوزیها در نقاط مختلف کشور در حال تکرار هستند. با عنایت به سرگرم بودن ارگانهای دولتی به بیماری کرونا و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن و بیتوجهی و بیتدبیری نسبت به محیطزیست، خسارت ناشی از آتشسوزیها به دلیل فقدان تجهیزات خاموشکننده آتش یا تاخیر در اعزام به مناطق گرفتار آتش بسیار بیشتر از سال گذشته گزارش شده و بررسی نقشههای ماهوارهای و پایش محیطی نشان از خسارتهای آتشسوزیهای اخیر در سطح بیش از پنج هزار هکتار در عرصههای جنگلی و مناطق حفاظتشده است و در اثر این آتشسوزیها ۴۰ درصد جنگلها و عرصههای طبیعی زاگرس نابود و به خاکستر تبدیل شده است.
بخش عظیمی از جنگلها و مراتع زاگرس با گذشت بیش از دو هفته از آغاز آتشسوزیها و تاخیر در اعزام نیروهای کمکرسان از بین رفته است و در حال حاضر با کمبود تجهیزاتی که در زمینه اطفای حریق جنگلها وجود دارد و همچنین بیتفاوتی و اختلاف نهادهای حاکمیتی بر سر محیطزیست کشور سرنوشت جنگلهای کشور مشخص نیست. در سال ۹۸ بیش از دو هزار مورد آتشسوزی در عرصههای طبیعی و حفاظتشده کشور رخ داد و چیزی حدود ۵۰ هزار هکتار از جنگلها و مراتع کشور از این طریق نابود شد اما امسال حجم تخریبها گستردهتر بوده است.
اذعان کارشناسان اکولوژی طبیعی ایران به برآورد میزان تخریب سطح جنگلها و مراتع کشور تا ۳۶۰ مترمربع در ثانیه و افزوده شدن سالانه یک میلیون هکتار به وسعت بیابانهای ایران و خسارتهای مالی وارد شده به عرصههای طبیعی کشور نشان میدهد که خسارتهای آتشسوزیهای رخ داده و همچنین حجم تخریبهای محیطزیستی در سالهای اخیر حتی بیشتر از کشورهایی مثل آمریکا و استرالیا بوده است. با اینکه وضعیت تخریب محیطزیست کشور دستکمی از وخامت اوضاع جهان ندارد و حتی شدیدتر از میزان میانگین جهانی است به نظر میرسد ضعف سازمانهای مردمنهاد محیطزیستی و همچنین اعمال سانسور دولتی بر رسانهها و فعالان و کارشناسان مستقل و غیردولتی از به صدا درآمدن اوضاع فاجعهبار محیطزیست کشور در سطح جهانی ممانعت به عمل آورده است.
متاسفانه کشور هنوز برای مهار آتش در جنگلها با کمبود امکانات و نیروی انسانی روبهرو است. آتشسوزیهای چند روز اخیر در زاگرس به دلیل اختلاف مالی نهادهای حاکمیتی و فقدان یا کمبود امکانات و تجهیزات به روز و پیشرفته در زمان بیشتری به طور نسبی مهار شد و حتی هواپیماها و هلیکوپترهای اطفای حریق جنگل مثل همیشه با تاخیر به محل آتشسوزی اعزام شدند و در نتیجه بخش وسیعی از جنگلهای زاگرس بار دیگر طعمه حریق شد و بر اساس آخرین اطلاعات دریافتی از منطقه آسیبدیده، طی مدت آتشسوزی در جنگلهای کهگیلویهوبویراحمد و استانهای مجاور چندین بار آتش خاموش و مجددا شعلهور شده است و با عدم تامین هلیکوپتر برای اطفای حریق، بخشهایی از زاگرس همچنان در آتش میسوزد.
با وجود تخصیص ۱۵ میلیارد تومان برای تامین تجهیزات و خدمات پروازی به منظور اطفای حریق جنگلها در کشور اما مشکل این است که اختلاف میان نهادهای حاکمیتی و مشخص نبودن وظایف هر یک، خاموش کردن آتش در جنگلهای زاگرس را با دشواری و تاخیر روبهرو کرده است و ارادهای نزد دولت برای حل ریشهای معضل آتشسوزیهای سریالی اخیر وجود ندارد.
ناتوانی و سوءمدیریت مسوولان دولتی باز هم عرصههای طبیعی کشور را نابود کرد و در مساله آتشسوزیهای سریالی و گسترده اخیر کوتاهی برخی مسوولان دولتی در سازمانهای حفاظت محیطزیست و جنگلها و مراتع و همچنین برخی نهادهای فراتر از دولت محرز شده و چون این نوع از آتشسوزیها منابع زیستی مردم کشور را هدف قرار داده و در آینده کشور را با کمبود آب و مواد غذایی خواهد کرد زمان آن فرارسیده تا قوه قضاییه به عنوان مدعیالعموم به موضوع ورود پیدا کند و با مجازات عاملان آن حق محیطزیست کشور را بازستاند. همچنین به نظر میرسد چون آتشسوزیهای این روزهای کشور منحصر به عرصههای طبیعی نبوده، یک عملیات هدایتشده به شمار میرود و عدهای در سایه بیتوجهی دولتی و اختلاف نهادهای حاکمیتی در این خصوص قصد بهرهبرداریهای سیاسی از آن را نیز داشتهاند. بنابراین این انتظار از اتاقهای فکر امنیتی درون نظام میرود که وقوع این آتشسوزیها را عملیات زمین سوخته بدخواهان برای بهرهبرداریهای سیاسی و آشوب در کشور تلقی کرده و تا دیر نشده واکنشهای احتمالی اجتماعی به آتشسوزیهای سریالی و مهم و ادامهدار را در نظر داشته باشند و نسبت به ریشهیابی زمینههای وقوع این آتشسوزیها اقدام کنند.
* کارشناس محیطزیست و توسعه پایدار و عضو انجمن مخاطرات محیطی و توسعه پایدار ایران
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :