افزایش نرخ ارز طبیعی است
محمدقلی یوسفی * اما از آنجا که دولت قادر نیست جلوی افزایش قیمت کالاهای داخلی، از قیمت مسکن و سهام شرکتها گرفته تا قیمت کالاهای خوراکی را بگیرد، چگونه میتوان انتظار داشت که نرخ دلار ثابت بماند و تغییری در نرخ معاملاتی آن ایجاد نشود؟ دولت اگر به دنبال آن است که به قیمتگذاری دست بزند و مانع از افزایش قیمتها شود، باید به سمت کاهش هزینههای مصرفی و اصلاحات ساختاری حرکت کند. به نظر میرسد دولت به جای آنکه حامی مردم باشد و جلوی افزایش قیمت کالاهای داخلی همچون مسکن را بگیرد اما مسیر رشد قیمتها را هموار کرده تا منافع گروهی خاص را تامین کند.
شرایط خاص کشور، نگرانی افراد نسبت به کاهش ارزش پول ملی را برانگیخته و آنها را نسبت به خرید دلار و سکه متقاعد کرده است. این موضوع در کنار کاهش ذخایر ارزی دولت، کمبود صادرات و نیاز به واردات موجب شده افزایش نرخ ارز به امری طبیعی و عادی در اقتصاد ایران تبدیل شود. پیش از این دولت تلاش میکرد با اعمال دستور، قیمتها را کنترل کند. اما تجربه نشان میدهد هر جا که بخواهند به صورت مصنوعی جلوی رشد قیمتها را بگیرند، مشکلات یکی پس از دیگری زاییده میشوند.
هنر سیاستگذار آن است که قیمتها را آزاد بگذارد، چه آنکه هر جا دولت ورود کرده و بگیر و ببند راه انداخته، رانت و فساد بیشتر شده است. در شرایطی که پراید به ۹۰ میلیون تومان و قیمت ملک به متری ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان رسیده، چگونه میتوان توقع داشت که قیمت ارز روند کاهشی داشته باشد؟ این مسوولان هستند که باید مقابل مردم قرار بگیرند و از خدماتی که به مردم ارائه دادهاند رونمایی کنند. آنها باید بگویند آیا برای مردم رفاه و آسایش به ارمغان آوردهاند، ثبات قیمتها را ایجاد کردهاند و آنها را در مسیر پیشرفت قرار دادهاند یا خیر. اما مسوولان توجهی نسبت به اوضاع و احوال اقتصادی و معیشتی مردم از خود نشان نمیدهند و مشکلات را به دوش مردم و اقشار ضعیف جامعه میاندازند.
واقعیت این است که در سایه تحریمها صادرات نفتی افت شدیدی داشته، هزینههای دولت همچنان بالاست و نقدینگی رشد سرسامآوری دارد. وقتی کمبود کالایی در کشور ایجاد میشود، هزینه خرید آن کالا نیز بیشتر میشود. وقتی قیمت یک ماسک با قیمت یک بشکه نفت برابری میکند مشخص میشود تا چه اندازه از توسعه جهانی عقب ماندهایم. اقتصاد ایران حدود چهار دهه است که به واردات وابسته است و نیازهای داخلیاش را از خارج تامین میکند. در چنین اقتصادی باید پرسید که کنترل قیمتها چگونه انجام میشود. آیا از طریق افزایش تولید داخلی بوده یا از طریق واردات؟
بنابراین کنترل قیمتها، شاخصهای تورمی و رشدهای نجومی که دولتمردان از آن دم میزنند کجا رفته است؟ واقعیتها نشان میدهد که آنچه دولتمردان میگویند حقیقت نداشته و کالاها تنها از طریق واردات، تزریق پول و فعالیتهای غیرمولد تامین شده است. بنابراین تمام گفتههای مسوولان کذب بوده و از همینرو انتظار افزایش نرخ ارز کاملا طبیعی است.
در جامعه ۸۰ میلیونی ایران نیاز به کالاهای بادوام داخلی و کالاهای مصرفی دائم در حال افزایش است. از آنجا که این کالاها در داخل تولید نمیشود و وابستگی کشور به خارج رو به افزایش است، نیاز به ارز رو به افزایش میگذارد. چه آنکه عرضه کالاها در کشور وجود ندارد و تقاضا اما روزبهروز در حال افزایش است. مگر دولت چقدر میتواند مالیات، عوارض، پول آب و برق و گاز و مواردی از این قبیل را افزایش دهد تا دلارهای ازدسترفته نفتیاش را جبران کند؟ به نظر میرسد دولت تمام ظرفیتهای ممکن را دنبال کرده و راهی جز افزایش نرخ ارز برایش باقی نمانده است. تا زمانی که دولت نتواند تعامل سازنده با جهان داشته باشد و صادرات کشور افزایش نیابد، افزایش نرخ ارز تداوم خواهد داشت.
* اقتصاددان
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :