پیشدستی برای تعامل با یک قدرت جهانی
به گزارش جهان صنعت نیوز: این قضیه از آنجا شروع شد که حسن روحانی، رییسجمهور در سوم تیرماه از تهیه پیشنویس یک سند همکاری بین ایران و چین خبر داد. حرف از دهان روحانی درنیامده بود که حاشیهسازیها شروع شد. شاهد آنکه سایت «تابناک» که از رسانههای نزدیک به محسن رضایی است، با اشاره به اینکه این نخستین سند همکاری بلندمدت «با یک قدرت بزرگ در چهل سال گذشته» است، نوشت: نهایی شدن این سند «میتواند به معنای چرخش کامل به سمت شرق تلقی شود. در واقع ممکن است به معنای انتخاب نهایی باشد؛ ترجیح نهایی شرق به غرب.»
بعد از آن هم محمود احمدینژاد رییس دولت نهم و دهم در اعتراض به نهایی شدن این سند طی یک سخنرانی در گیلان گفت: نمایندگان مجلس که این قرارداد را مورد تایید قرار دادند از متن آن اظهار بیاطلاعی کردهاند و اکنون نیز شنیدهام که در حال مذاکره هستند و میخواهند یک قرارداد جدید ۲۵ساله با یک کشور خارجی منعقد کنند و هیچکس هم خبر ندارد. احمدینژاد رویکرد مخفی نگه داشتن حقایق از ملت ایران را تقبیح کرد و گفت: مگر شما مالک کشور هستید که بدون اطلاع ملت و از کیسه ملت به دیگران میبخشید. ظرفیت هستهای کشور و عزت ملت را دادید، اما تحریمها سر جایش باقی مانده است. اگر اجازه دهید ملت از محتوای توافقات و معاهدات با طرفهای خارجی اطلاع پیدا کند، به نفع خود شما خواهد بود زیرا افکار ملت فعال میشود و پیشنهاد میدهد و مطالبه میکند و اگر خللی و یا اشکالی باشد اصلاح میشود.
رد گمانهها
مساله به همینجا ختم نشد. برخی از رسانههای داخلی و خارجی به گمانهزنی درباره مواد این قرارداد پرداختند؛ گمانههایی که محمدجواد ظریف آنها را تکذیب و تاکید کرد که «توافقی در کار نیست که بندهایی داشته باشد.»
سیدعباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه هم در نشست خبری دیروز خود با بیان اینکه تاکنون بین مقامات دو کشور در این زمینه رایزنیها و گفتوگوهایی انجام شده و اخیرا پیشنویس مربوط به آن نهایی شده است، ادامه داد: «من گمانهزنیهایی که در این زمینه مطرح میشود را رد میکنم. هیچ کدام از مطالبی که در رسانهها و یا توسط برخی افراد در این مورد مطرح شده واقعیت ندارد.»
وی همچنین گفت: «براساس نگاه راهبردی که به کشور دوست خود یعنی چین داریم تلاش کردیم که روابط درازمدتی را بین دو کشور در قالب یک سند تعریف کنیم و این آمادگی را داریم که براساس منافع متقابل اینگونه سندها را نیز با کشورهایی که روابط دوستانه داریم به امضا برسانیم و با برخی از کشورهای دوست در این زمینه در حال رایزنی هستیم. گمانهزنیهای رسانهای مطرح شده در این زمینه اشتباه است و احساس میکنم این سند به گونهای است که در آینده بتوان متن آن را به صورت کامل منتشر کرد. در این سند در مورد ابعاد همکاریهای اقتصادی دو کشور برنامهریزی شده است. اکنون این سند در حد پیشنویس است و در صورت قطعی و نهایی شدن میتوان متن آن را منتشر کرد. چیز ابهامآمیزی در این سند وجود ندارد.»
سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان ادامه داد: «طبیعی است که همکاریهای راهبردی دو کشور دشمنانی داشته باشد و آنها بخواهند دست به تخریب این روابط بزنند. این سند، سندی افتخارآمیز است که به نفع منافع دو کشور است.» سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان همچنین در پاسخ به این سوال که رییسجمهور سابق کشورمان که اکنون نیز عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است مطالبی را در این زمینه مطرح و اعلام کرده این سند جدا از آن چیزی است که شما اشاره کردید، اضافه کرد: «ما یک سند داریم و آن همان چیزی است که در مورد آن توضیح دادم. همانطور که اشاره شد این سند در حد پیشنویس است و باید در دو کشور نهایی شود.»
چرا چین؟ چرا بلندمدت؟
گذشته از همه این حواشی اما بهترین پاسخ به مخالفان و منتقدان توافق یادشده این است که در یک بررسی کارشناسانه ببینیم که تصمیم به همکاری ۲۵ساله با چین بر اساس کدام منطق اتخاذ شده و این اقدام چه فوایدی دارد.
پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل شبهقاره، اگرچه به چینیها صددرصد خوشبین نیست اما انجام این همکاری بلندمدت را به مصلحت میداند. او در گفتوگو با «جهان صنعت نیوز» این سخن که همکاری ۲۵ساله با چین به معنی یک انتخاب نهایی و ترجیح شرق به غرب است را رد کرد و گفت: «واقعیت این است که نمیتوان گفت ایران چرخش به شرق داشته و به طور قطعی به شرق نگاه دارد. تجربه نشان داده که هر بار فضای نزدیکی با غرب باز شده است، ایران به آن سو میرود بنابراین شرقیها خیلی روی نگاه به شرق ایران حساب باز نمیکنند. به نظر میآید که چین این بار یک سیاست استراتژیک را طراحی و ایرانیان را قانع کرده که در قالب یک تفاهمنامه، قرارداد یا هر اسمی که داشته باشد با ایران همکاری کند.»
وی افزود: «با توجه به سیاستهای آمریکا و اینکه اروپا نشان داد در عمل به وعدههای خود عمل نمیکند، این برداشت وجود دارد که امکان همکاری با غرب وجود ندارد و مقامات ایران درصدد پیدا کردن یک جایگزین تجاری و راهبردی برآمدهاند. این نکته را نیز در نظر داشته باشید که همه معتقدند که چین به تدریج در حال تبدیل شدن به یک قدرت جهانی است و برخی از کشورها نیز از همین حالا به دنبال برقراری مناسباتی با آن هستند. ایران هم موقعیتی دارد که چینیها روی آن حساب میکنند. احساسات ضدغربی موجود در حاکمیت ایران یکی از همین موارد است. بنابراین یک اتفاق مهم رخ داده و مناسبات ایران و چین با نگاه به آینده در حال رشد است.» ملازهی در پاسخ به اینکه مجموعا این همکاری بلندمدت را چطور ارزیابی میکنید؟ گفت: «من فکر میکنم که این توافق مثبت است.»
ایرانی غرب را ترجیح میدهد
وی در ادامه گفت: «فراموش نکنید که هنوز غرب در ذهنیت ایرانی جایگاه ویژهای دارد و اگر روزی مناسبات ایران و آمریکا تغییر کند، ایرانیان همچنان ترجیح میدهند که با غرب کار کنند. چینیها این را میدانند و برای همین به دنبال قرارداد بلندمدت هستند.»
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: «ارزیابی کلی چینیها و حتی روسها این است که ایران تمایل به غرب دارد اما حاکمیت در ایران با غرب مشکل دارد بنابراین اگر این حاکمیت زمانی بتواند مشکلات خود را با غرب حل کند، ترجیح ایرانیها غرب خواهد بود. اینکه برداشت آنان چقدر صحت دارد یا ندارد، بحث دیگری است اما واقعیت این است که اگر الان در بازار ایران یک کالای آلمانی و مشابه چینی آن با کیفیت و قیمت برابر وجود داشته باشد، ایرانیها کالای آلمانی را ترجیح میدهند. ایرانیان غرب را ترجیح میدهند. فرض کنید که رفتن به آمریکا آزاد باشد، قطعا تعداد افرادی که به آمریکا میروند نسبت به کسانی که به چین و روسیه میروند، بیشتر است. آنان هم این را میفهمند.»
ریشه انتقادات
ملازهی در واکنش به سخنان احمدینژاد درباره این توافق نیز گفت: «واقعیت این است که احمدینژاد از جمله کسانی بود که نگاه به شرق داشت. اگر الان انتقادی دارد به خاطر این است که خودش در راس قدرت نیست و اگر بود حتما حرفهای دیگری میزد.» وی در عین حال با تاکید بر اینکه «استثمار چینیها اگر بیشتر از غرب نباشد، کمتر هم نیست» گفت: «اینها خصلتهای نظام سرمایهداری که در دنیا وجود دارد را دارند. فکر نکنید که چین برای ما کار میکند. چین هر جا که منفعت داشته باشد کار میکند و اگر منفعت نداشته باشد به راحتی از کشورها میگذرد. افرادی مثل احمدینژاد این را به درستی ارزیابی میکنند و میگویند نباید روی چین و روسیه حساب کرد. اما این به معنی آن نیست که این همکاری را نادرست و نابجا بدانیم.»
این کارشناس مسائل بینالملل توضیح داد: «به هر حال چین یک قدرت بزرگ است اما به این معنا نیست که همه چیز را بر اساس حسن نیت ببینیم. عالم سیاست و عالم اخلاق یکی نیست. شما میتوانید با هر کشوری کار کنید اما بر اساس منافع ملی خودتان. اگر منافع ملی را به درستی تشخیص ندهید نمیتواند از چین و روسیه یا هر کشور دیگری انتظار داشته باشد که منافع ملی شما را تامین کنند. مشکل در واقع خود ما هستیم. اگر جایی سر ما کلاه میرود به این خاطر است که منافع ملی خود را به درستی ترسیم نکردهایم. چین هوشیار است و تجربیات خوبی دارد. چین اگر خوب عمل نکرده بود تا حالا به سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی دچار شده بود اما توانست ایدئولوژی را با اقتصاد سرمایهداری به نوعی ادغام کرده و حاکمیت خود را حفظ کنند. از قضا حاکمیت متمرکز در چین در همین بحث کرونا نشان داد که بهتر از آمریکاییها عمل میکند. یعنی دموکراسی لیبرال مشکلاتی ایجاد کرد که دست حکومتها را بست. در اروپا و آمریکا نتوانستند موضوع را مدیریت کنند اما چین توانست یک ماه شهر را قرنطینه کند و همه را هم تامین کرد. یعنی توانایی اداره خود را ثابت کردند. به نظر من تجربه چین از این زاویه خیلی به درد ایران میخورد و باید از آن استفاده کرد.»
خلاصه کلام
به این ترتیب همکاری بلندمدت با چین در شرایط موجود بهترین راه برای جبران محدودیتهایی است که عدم تعامل و تجارت با غرب برای ما ایجاد کرده است. سیر صعودی توفیقات چین در عالم اقتصاد نیز این نوید را میدهد که همکاری یادشده به نتایج خوبی برسد. این مهم اما بدون توجه دقیق به منافع ملی محقق نمیشود و بهتر از قبل از محکوم کردن نگاه به شرق یا نگاه به غرب یک بازنگری اساسی در تعریف منافع ملی خود داشته باشیم.
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژه
لینک کوتاه :