آمادگی ترامپ برای مذاکره و لایههای پنهان آن
مهدی مطهرنیا * هر چه هزینهها پایینتر و فایدهها بیشتر باشد، بالطبع سیاستمداران از نمره بالاتری از منظر افکارعمومی در جهت حصول کارکرد حوزه سیاست برخوردار هستند. سیاست یک هدف غایی دارد و آن هم نیل به اهداف است. اگر یک کشور بتواند با سیاستمداران برجسته خود برای رسیدن به اهداف تعیینشده خویش با کمترین هزینهها بیشترین فایدهها را به دست آورد، باید گفت که سیاستمدار برجستهتری است.
اگر این نکته را بپذیریم و قبول کنیم که مذاکره یک ابزار کمهزینه برای رسیدن به فواید بیشتر است بالطبع این امر را باید بپذیریم که سیاستمداران به معنی تخصصی کلمه همواره به دنبال این هستند که از مذاکره در رسیدن به اهداف تعریفشده خود بهره ببرند. ترامپ نیز از این امر مستثنی نیست بنابراین زمینههای ایجاد این فضا را برای خود ضروری مییابد. این در مرحله نخست است و در مرحله دوم، ترامپ به آمادهسازی افکار عمومی توجه دارد.
منظور، فقط شخص ترامپ نیست بلکه تیمی است که تفکری را برانگیخته و این تفکر را ظاهرا ترامپ نمایندگی میکند. این تیم بر آن است که با اعلام آمادگی برای مذاکره در هر زمان و مکان زمینههای تحت فشار قرار دادن تهران در افکار عمومی را فراهم کند.
آمریکاییها به خوبی میدانند که نظام حاکم بر تهران، یک نظام ایدئولوژیک با تمایلات کلاممحورانه است و در مرکزیت کلاممحوری این جهتگیری، مبارزه با آمریکا به عنوان نماد امپریالیسم مطرح است و در چند دهه گذشته هرچه از انقلاب به این سو آمدهایم، این امر تشدید شده است بهگونهای که هماکنون جمهوری اسلامی را نه به شعارهای ایجابی بلکه به شعار سلبی آن یعنی «مرگ بر آمریکا» میشناسند. بالطبع آمریکاییها به خوبی میدانند که اگر ایران پای میز مذاکره با آمریکا بنشیند این جهتگیری سلبی و رویکردی که نام انقلابی به خود گرفته است، با پرسش جدی نزد هواداران این تفکر ضدآمریکایی مواجه خواهد شد و با ورود ایران به مذاکره اصیلترین طرفداران خود را از دست خواهد داد فلذا این معنا از این جهت دنبال میشود.
روی دیگر این سکه آن است که با اعلام مذاکره از سوی آمریکا و امتناع ایران از مذاکره، افکار عمومی در آمریکا و نظام بینالمللی ایران را مقصر میپندارند زیرا ایران است که با وجود تمایل آمریکا به مذاکره، پای میز مذاکره حاضر نمیشود و این بیشتر چهره کلاممحورانه و رویکرد بسته تهران نسبت به مسائل بینالمللی را به نمایش میگذارد و به این ترتیب افکار عمومی در درون آمریکا و در میان متحدان ایالات متحده همگرایی بیشتری با سیاستهای این کشور پیدا میکنند.
در مرحله سوم، مذاکره و اعلام مذاکره میتواند افکار عمومی را به سمت و سوی فضای مثبت در جهت حمایت از شخص ترامپ و تیم او در آستانه انتخابات ۲۰۲۰ متمایل سازد چراکه آمریکاییها از یک طرف با فشار حداکثری خود توانستهاند با پایین آوردن صادرات نفت ایران تا حدود قابل توجهی حرکتهای ایران در منطقه را محدود سازند از طرف دیگر مذاکره را مورد تایید قرار میدهند که به تبع این معنا اگر ایران پای میز مذاکره بنشیند، این مساله هویدا میشود که فشار حداکثری آنها موفق بوده و ایران در سایه این فشار حاضر به نشستن پای میز مذاکره شده است.
در اینجا انتقادی وارد میشود و آن، این است که فشار حداکثری به تعبیر مخالفان دولت ترامپ موجب شده ایران اکنون آماده باشد تا با رقبای بینالمللی آمریکا یعنی چین، بیش از گذشته همکاری کند. البته باید گفت که این معنا اگرچه اکنون روی کاغذ دنبال میشود اما در عمل با چالشهای بسیار جدی روبهرو است و این میتواند یک جبههبندی جدید را برای آمریکا ایجاد کند که تحت عنوان قطب دیگر قدرت در همگرایی سایهای از بلوک شرق در نظام دوقطبی ایجاد کرده و بدین ترتیب به قول هانتینگتون در مقاله فرسایش منافع ملی آمریکا از قول انگستروم نوعی دگر استراتژیک به وجود آورده و اتحاد ایران، چین و روسیه را جایگزین بلوک شرق کرده و به این ترتیب یک دگر استراتژیک برای توجیه و تفسیر حرکت خود به سوی آسیا و آسیای شرقی را فراهم سازد.
فلذا باید بگوییم در لایههای گوناگون این حرکت (آمادگی برای مذاکره) و اعلام آن و پافشاری بر اعلام آن از سوی تیم ترامپ اهداف چندگانهای پنهان است. اینکه بولتون به بیان آن میپردازد ناشی از جهتگیری رادیکالی بولتون در بین نومحافظهکاران است. او بارها رسما اعلام کرده خواهان حمله نظامی به ایران بوده و هست و بدین ترتیب حرکتهای ترامپ در قبال ایران را نوعی عقبنشینی دولت او در زمان مشاورت امنیت ملی بولتون تلقی میکند. در ضمن بولتون به واسطه نوع برخورد ترامپ با وی از دغدغههای ذهنی برخوردار است. در واقع باید گفت که نوعی تسویهحساب شخصی از سوی بولتون نسبت به ترامپ انجام میشود. این در حالی است که باید بدانیم ترامپ هم یک شخصیت بلندپرواز و مغروری دارد که زمینههای این نقدها بر او کاملا وارد است.
* تحلیلگر مسائل بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :