صدور بیش از ۹ هزار مجوز در سال ۹۸
به گزارش جهان صنعت نیوز: در سال گذشته همچنین در مجموع برای سه هزار و ۲۷۰ مورد مجوز سقط درمانی داده نشد. زیرا اگر سن حاملگی بیش از ۱۹ هفته باشد حتی با وجود احراز اختلالات جنینی موجب حرج مادر، امکان صدور مجوز به هیچ عنوان وجود نخواهد داشت. در سال ۱۳۹۷ نیز در مجموع ۱۲ هزار و ۴۵۵ متقاضی سقط درمانی به پزشکی قانونی مراجعه کردند که برای ۹ هزار و ۸۹ مورد مجوز سقط درمانی شامل ۸ هزار و ۴۰۸ مورد جنینی و ۶۸۱ مورد مادری صادر شد و سه هزار و ۳۶۶ مورد هم مجوز دریافت نکردند.
البته باید دانست مجوز سقط جنین درمانی با تشخیص قطعی سه پزشک متخصص و تایید پزشکی قانونی مبنی بر بیماری جنین که به علت عقبافتادگی یا ناقصالخلقه بودن موجب حرج مادر است و یا بیماری مادر که با تهدید جانی مادر توام باشد قبل از ولوج روح (چهار ماه) با رضایت زن در سازمان پزشکی قانونی صادر میشود اما انجام آن در مراکز بیمارستانی صورت میگیرد.
در حالی که در سقطهای غیرقانونی هیچگونه مجوز و یا تاییدیهای از مرجع خاصی وجود ندارد؛ ضمن آنکه غالبا تهدید جانی مادر یا مشکلات جنینی نیز مطرح نیست، این نوع سقط، اغلب به دلایل شخصی آن هم در مراکز غیر استاندارد انجام میشود. هیچگونه آماری از این دست از سقطها وجود ندارد و به طور کلی در آمار سیاه حساب میشوند. اگر چنین سقطهای هم جزو پایش آماری قرار بگیرد قطعا تغییر فاحشی را در ارقام میتوان مشاهده کرد.
گرچه طبق آمار رسمی وزارت بهداشت هر روز ۱۰۰۰ جنین در کشور توسط والدین از بین میروند که تنها حدود ۱۰ مورد آن قانونی است! با توجه به آمار ۱۸ هزار فوتی تصادفات سالانه، ۲۰ برابر بیشتر از فوتیهای ناشی از سوانح رانندگی، سقط جنین داریم!
متاسفانه شاهدیم که این روزها آمار سقط جنین در کشورمان افزایش پیدا کرده است؛ پدران و مادرانی که در همان روزها و ماههای اولیه شکلگیری جنین، اقدام به سقط جنین با استفاده از روشهای مختلف میکنند؛ قانون سقط درمانی در کشورمان سال ۸۴ تصویب شده است؛ در سال ۸۵ پزشکی قانونی اعلام کرد حدود ۳ هزار مورد در کل کشور از این سازمان مجوز سقط دریافت کردهاند؛ سال ۹۴ این آمار را حدود ۱۰ هزار مورد اعلام میکند، اما آمار تمام سقطها یعنی سقطهای قانونی و غیرقانونی بسیار فراتر است و هر سال نیز در حال افزایش است.
سال ۷۴ وزارت بهداشت اعلام کرد، ۸۰ هزار سقط جنین در سال داریم یعنی حدود ۲۲۰ جنین در هر روز سقط میشوند! در این فاصله زمانی آمار دیگری نداریم تا سال ۹۲، که وزارت بهداشت آمار سقط جنین را ۲۵۰ هزار جنین در سال اعلام میکند یعنی هر روز حدود ۷۰۰ انسان زنده توسط پدر و مادر خود از طریق «سقط» کشته میشوند!
اما در جدیدترین آمار در سال ۹۶، محمدباقر لاریجانی، معاون آموزشی وزیر بهداشت اعلام کرده که سالانه «بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار» سقط جنین غیرقانونی در کشورمان انجام میشود یعنی طبق آمار رسمی وزارت بهداشت، هر روز ۱۰۰۰ جنین در کشورمان توسط والدین کشته میشوند که تنها حدود ۱۰ مورد آن قانونی است!
این نوع سقط در ۵ درصد مادران باعث مرگ، در ۲۰ درصد مادران باعث معلولیت و در برخی از موارد باعث برداشته شدن کامل رحم میشود و البته پیامدهای و عوارض بسیار متعدد روحی و روانی که گریبانگیر مادر و حتی پدر میشود؛ «احساس گناه» عارضهای است که یک مادر را فرسوده و بیمار میکند.
در این آمار، یک واقعیت هولناک پنهان است! با یک حساب سرانگشتی اگر ۹۹۰ را در تعداد روزهای سال ضرب کنیم، با عدد خیرهکنندهای روبهرو میشویم! ما سالانه ۳۶۱ هزار و ۳۵۰ نفر سقط غیرقانونی در کشور داریم!
برای درک بهتر این عدد، دست به یک مقایسه میزنیم؛ براساس آمارها، سالانه حدود ۸۰۰ هزار تصادف رانندگی در کشورمان رخ میدهد که منجر به کشته شدن روزانه ۴۳ نفر میشود؛ ایران با داشتن ۱۸ هزار فوتی در حوادث جادهای در سال به لحاظ آماری یکی از بالاترین تلفات جادهای در جهان را داراست؛ این در حالی است که بر اساس آمار وزارت بهداشت در کشور سالانه ۲۰ برابر بیشتر از فوتیهای ناشی از سوانح رانندگی، سقط جنین داریم! در واقع ما با یک فاجعه انسانی روبهرو هستیم.
نکته مهم دیگر در این رابطه، گسترش بازار قاچاق داروهای سقط جنین است؛ این داروها به آسانی در دسترس هستند.
متاسفانه ایران طی ۳۰ سال گذشته، بالاترین رکورد سرعت کاهش نرخ موالید در دنیا را از آن خود کرده و جمعیت کشور با سرعت فزایندهای در حال سالمند شدن است؛ ما حتی برای تامین نیروی انسانی و مولد طی دهههای آینده با چالش جدی مواجه خواهیم بود!
با این حال اقدام عملی خاصی برای اصلاح رویههای جمعیتی ازجمله آییننامه اجرایی «سقط جنین» صورت نگرفته است و با وجود گذشت بیش از ۷ سال از تدوین «طرح جمعیت و تعالی خانواده» و ۱۵ سال از تصویب «قانون تسهیل ازدواج جوانان» هنوز هیچ کدام به سرانجام اجرایی نرسیدهاند!
گرچه پیشتر شهلا کاظمیپور جمعیتشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به وضعیت بارداری در ایران گفته در بحران شیوع کرونا به واسطه ترس از مراجعه به مراکز درمانی پیشگیری از بارداری شایع شده است. بنابراین به احتمال زیاد در پاییز ۹۹ کاهش آمار فرزندآوری خود را بیشتر نشان میدهد.
همچنین طبق آماری که اخیرا اعلام شده است حدود یک و نیم میلیون تولد و ۳۰۰ هزار فقره سقط جنین نیز صورت میگیرد که تعدادی عمدی و تعداد دیگر غیرعمدی است. در شرایط کرونا کسانی هستند که فرزند نمیخواهند و برنامهریزی نداشتهاند و به خاطر ترس از رفتن به بیمارستان اقدام به سقط نمیکنند و امکان دارد این سقطها به فرزند منجر شود. حال برخی میگویند در این روزها بارداریها کم شده، اما نباید فراموش کرد که بعضی از زنان به خاطر ترس از کرونا به بیمارستان نمیروند و فرزند خود را نگه میدارند از این رو بارداریهای ناخواسته، این کاهش جمعیت را جبران میکند.
نقش فشار اقتصادی بر فرزندآوری
در همین رابطه مصطفی اقلیما، رییس علمی مددکاری اجتماعی به «جهان صنعت» میگوید: ترکیب تاثیر بیکاری و تورم منجر به فشار اقتصادی بیشتری برای خانوادهها شده و اطمینان آنها نسبت به آینده کم میشود. استرسهای روحی و روانی ناشی از شرایط کرونا و ترس از ابتلا به بیماری نیز بر رفتارهای باروری زوجین اثر میگذارد و ممکن است زوجین به دلایلی مانند نگرانی درباره سلامت خودشان یا جنین، عدم دسترسی به موقع به خدمات بهداشت باروری یا ترس از حضور در بیمارستان برای معالجه و زایمان، در دوران شیوع کرونا فرزندآوری خود را به تعویق بیندازند. گرچه فشارهای اقتصادی بر طبقات پایین و متوسط جامعه که معمولا باروری بالاتری دارند بیشتر است و همین امر باعث میشود، تاثیر کاهشی بیشتری بر تعداد کل موالید کشور بگذارند.
رییس انجمن مددکاری اجتماعی معتقد است: در دوران کرونا و پساکرونا (امسال و سال بعد) میزان موالید نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای جهان کمتر از سالهای قبل باشد. دوران کاهش مقطعی فرزندآوری بستگی به شدت و طول مدت دوران شیوع کرونا و فشارهای ناشی از رکود اقتصادی و تورم و زمان بازگشت مردم به زندگی عادی و رونق دوباره بازار کار دارد. البته اینکه آمار سقط جنین روزبهروز در حال افزایش است را نباید با تصادفات جادهای مقایسه کرد زیرا فرزندآوری یک موضوع شخصی است و به عقیده من دولت نباید در هر کاری دخالت کند. کشور به شدت دچار تشویش و نگرانیهای مالی است، مشخص است که کسی به فرزندآوری فکر نمیکند اگر هم زن باردار شود به دلیل ترس از آینده و هزینههای سرسامآور علاقهای به فرزند بیشتر ندارد.
به گفته اقلیما بین باروری ایدهآل و باروری واقعی زنان شکافی وجود دارد که با اتخاذ سیاستهای صحیح و دارای ضمانت اجرایی میتوان روی پرکردن این خلأ و تحقق فرزندان خواسته زوجین متمرکز شد.
وی افزود: گرچه تسهیل ازدواج، ایجاد شرایط امن اقتصادی و اطمینان به آینده برای زوجین میتواند در رفتارها و تمایل آنان به فرزندآوری موثر باشد. ایجاد شرایطی برای بازگشت به شرایط عادی اشتغال و ایجاد احساس امنیت اقتصادی و اطمینان به آینده یکی از این راهکارهاست.
این استاد جامعهشناسی عنوان کرد: در این شرایط سخت کرونایی، نمیتوان خانوادهها را قضاوت کرد و انتظار فرزندآوری داشت. نزدیک به هشت سال است که ثبات اقتصادی در کشور از بین رفته و هر روز فشارهای روانی و اقتصادی بر مردم بیشتر شده است. متاسفانه بیشترین عامل سقط جنین خودخواسته زنان مشکلات مالی است. گرچه برخی از زنان هم به دلایل علمی ناچار به سقط جنین میشوند. نباید فقط به استناد یک گزارش و مقایسه آمارها تمام سقطهای جنین را در یک کفه ترازو گذاشت.
اقلیما اظهار داشت: در سالهای اخیر، پس از ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت توسط مقام معظم رهبری، نهادها و سازمانهای سیاستگذاری، اجرایی و مراکز علمی گامهایی در جهت تبیین، برنامهریزی و اجرایی کردن این سیاستها برداشتهاند و گفتمان «کنترل جمعیت» به «افزایش جمعیت و فرزندآوری» در سطح خرد و کلان تبدیل شده و موضوع «چرایی» به «چگونگی اجرا شدن» سیاستها تغییر یافته است.
وی تصریح کرد: به دلیل عدم مدیریت واحد و همچنین کافی نبودن بسترهای اقتصادی و اجتماعی و مدیریتی لازم، ایجاد رویه واحد و هماهنگ برای تحقق سیاستهای جمعیتی با سرعت کم صورت گرفته و در عین حال که برنامههای خوبی در جهت تغییر سیاست جمعیتی کشور انجام شده، حجم و جامعیت برنامهها شاید کمتر از سطح انتظار بوده است.
اخبار برگزیده
لینک کوتاه :