پیامهای سفر الکاظمی به تهران
دکتر صلاحالدین هرسنی * اگرچه در روزهای اخیر تحلیلها و گمانههای برخی از تحلیلگران سفر ظریف به بغداد و برنامه سفر مصطفی کاظمی به ریاض و سپس به واشنگتن را به معنی آغاز فصل جدید برای تغییر در مناسبات منطقه به ویژه بازنگری و حتی تغییر در روابط راهبردی تهران- بغداد دانستهاند اما وجود و برقراری برخی شواهد و قراین گویای آن است که قرار نیست با توجه به مواضع اعلامی مصطفی الکاظمی تغییری در مناسبات راهبردی تهران- بغداد به وجود آید.
ثقل مرکز و نکته کلیدی این تحلیلها بر این نکته تاکید میکنند که از نفوذ تهران در بغداد آن هم بعد از ترور سردار سلیمانی کاسته شده و حتی سفر علی شمخانی و سپس سردار قاآنی فرمانده سپاه قدس به بغداد نتوانست مناسبات تهران – بغداد را به سیاق گذشته باقی نگه دارد. برخی از تحلیلها نیز تمایل ضمنی و حتی آشکار مصطفی الکاظمی به واشنگتن و تمایل او به ارتباط با ریاض را به معنای پیشروی ریاض و در مقابل کاهش نفوذ تهران در مناسبات منطقه به ویژه در بغداد دانستهاند.
در سطحی دیگر، بروز و ظهور برخی از کنشها و الگوهای رفتاری در مواضع سیاسی مصطفی الکاظمی مانند آنکه او اعتقاد و باوری به فعالیت گروههای نزدیک به تهران مانند گروه حشدالشعبی در سپهر سیاسی عراق ندارد و باید به تدریج زمینه برای محدودیت فعالیت میلیشیایی آنها در واقعیتهای میدانی عراق فراهم شود، سبب تقویت ایده کاهش نفوذ تهران در بغداد شد. اما واقعیت آن است که روابط راهبردی تهران- بغداد با توجه به شرایط جاری منطقه قویتر از آن است که صرف تمایل مصطفی الکاظمی به تمایل حضور واشنگتن در بغداد و تمایل به ارتباط با ریاض بخواهد به معنی کاهش نفوذ تهران در بغداد باشد چرا که روابط راهبردی تهران- بغداد مبتنی بر نشانگان و جلوههایی از همکاریهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی است که از زمان عادل عبدالمهدی نخستوزیر پیشین عراق و مشخصا با سفر روحانی به بغداد و آمدن عادل عبدالمهدی به تهران نه تنها تقویت شده بلکه شدت گرفته است و با وجود آنکه مصطفی الکاظمی را ناتوان در برقراری توازن میان تهران- بغداد و سپس تهران- واشنگتن نشان دادهاند اما او ناچار است در شرایط جدید همان مسیر گذشته یعنی برنامههای عادل عبدالمهدی را در روابط با تهران ادامه دهد.
حال به این ترتیب به نظر میرسد بخشی از برنامهها و گفتوگوهای الکاظمی در تهران چیزی جز تکرار و گوشزد برنامههای گذشته بغداد به مقامات تهران یعنی جلوگیری از خاک عراق برای برقراری وضعیت تنازعی و جنگ نیابتی میان تهران- واشنگتن نباشد چراکه مقامات سیاسی به این باور رسیدهاند که هم ایران و هم آمریکا در عراق منافع دارند و منافع آنها هم اساسا ناهمگن و متضاد است. به عبارت دیگر مقامات عراق مایل نیستند خاک کشورشان در روزگاران پساداعش و در عصر ظهور نیروها و هویتهای متعارض و در شرایط گزند کرونا، دستخوش تنش، بیثباتی و هرج و مرج شود. ضمن آنکه تهران بنا ندارد برنامه تلافی ترور سردار سلیمانی و ابومهندس و همچنین اقدامات مخرب و ایذایی واشنگتن علیه خود را بیپاسخ بگذارد و از دستور کار خارج کند.
تحت این شرایط قطعا تقاضای الکاظمی از مقامات تهران آن است که از تنشآفرینی در کشورشان و به تبع آن در منطقه اجتناب شود چراکه ظرفیتهای تنازعی تهران- واشنگتن در بغداد میتواند بسیار جدی و حتی غیرقابل کنترل و هم به آن حد برسد که بخواهد تبدیل به یک جنگ فراگیر و ویرانگر آن هم در روزگاران تلخ کرونایی شود. محتملا بعد دیگر سفر الکاظمی شاید در راستای نقش میانجیگری و واسطهای بغداد در ازسرگیری روابط تهران- ریاض باشد. حال اگرچه سفر الکاظمی به جهت بیماری ملک سلمان به تعویق افتاده است اما این تعویق به معنی انصراف و منتفی از سفر الکاظمی به ریاض نیست. نیک پیداست که با فراهم شدن زمینههای سفر الکاظمی به ریاض، الکاظمی حامل پیامهایی از تهران به ریاض خواهد بود و با توجه به فراهم شدن زمینههای ذهنی و ادراکی و تمایل پنهان مقامات ریاض به گفتوگو و مذاکره با تهران، غیرمنتظره نیست که تلاش واسطهای بغداد به نتیجه سازنده منجر شود.
* کارشناس مسائل بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :