مخاطرات نظام پولی جدید برای اقتصاد کلان جهان به روایت اکونومیست
به گزارش جهان صنعت نیوز: برخی مواقع گفته میشود که دولتها فرصت ناشی از بحران مالی جهانی ۹-۲۰۰۷ را از دست دادند، چراکه نتوانستند پس از بهبود شرایط، سیاستهای اقتصادی را بازبینی کنند. هیچکس درمورد پاندمی کووید ۱۹ چنین اظهارنظری نخواهد داشت. این امر باعث شده تا سیاستهایی که همین چند ماه پیش غیرقابل تصور یا غیرمنطقی بودند، به یک تقلای ناامیدکننده تبدیل شوند. حال تغییر بنیادینی در اقتصاد در حال شکلگیری است؛ تغییری که تنها یک بار در یک نسل رخ میدهد. مانند دهه ۱۹۷۰ زمانی که کینزیسیسم مسیر مانیتاریسم (پولگرایی یا مانیتاریسم مکتبی از اندیشه اقتصادی است که بر نقش دولتها در کنترل حجم پول در گردش تاکید میکند) بسیار متنفذ میلتون فریدمن را هموار کرد و مانند دهه ۱۹۹۰ زمانی که بانکهای مرکزی استقلال خود را واگذار کردند، این پاندمی نیز آغاز یک عصر جدید خواهد بود. دغدغه مهم این عصر بهرهبرداری از فرصتها و محدود کردن خطرات عظیم ناشی از سطح بالای مداخله دولت در اقتصاد و بازارهای مالی خواهد بود.
کینزیها مهمترین روابط اقتصاد کلان، به ویژه رابطه سرمایهگذاری و درآمد ملی، بین هزینههای دولت و تولید ملی را بررسی میکنند. هدف اصلی نظریه کینزی نجات سیستم تولید سرمایهداری از فروپاشی است. کینز معتقد است، اقتصاد بازار نمیتواند خودتنظیمی باشد، نمیتواند از منابع موجود در جامعه به طور کامل استفاده کند. برای تحریک تقاضای کل و از این رو تولید، تنظیم اقتصاد از طریق سیاستهای مالی و پولی ضروری است.
این دوره جدید چهار ویژگی مشخص دارد. نخست اینکه سطح بسیار بالای استقراض دولت و پتانسیل به ظاهر نامحدود برای استقراض بیشتر است. صندوق بینالمللی پول پیشبینی میکند که کشورهای ثروتمند برای تامین بودجه ۲/۴ تریلیون دلاری مخارج و کاهش مالیات که برای تداوم روند حرکت اقتصاد طراحی شده بود، طی سال جاری معادل ۱۷ درصد مجموع تولید ناخالص داخلی خود استقراض خواهند کرد و مساله به همین جا ختم نمیشود. کنگره آمریکا در حال بررسی یک بسته هزینهای دیگری است. اتحادیه اروپا اخیرا در مورد یک محرک اقتصادی جدید که از طریق استقراض مشترک تامین مالی میشود به توافق رسید.
کشورهای عضو اتحادیه اروپا روی یک بسته مالی ۸/۱ تریلیون یورویی توافق کردند که از آن ۱۰۷۴ میلیارد یورو برای بودجه هفت سال آینده اتحادیه اروپا و ۷۵۰ میلیارد یورو هم برای یک برنامه سرمایهگذاری و اقتصادی علیه عواقب بحران کرونا اختصاص داده شد. اتحادیه اروپا میخواهد با این بسته مالی اتحادیه اروپا مشترکا با رکود اقتصادی تاریخی این اتحادیه نتیجه بحران کرونا مقابله کرده و بازار داخلی اروپا را منسجم نگه دارد.
توافق روی بسته کرونایی اتحادیه اروپا بعد از مذاکراتی سخت و فشرده انجام شد و بالاخره کشورهای مخالف با این بسته اقتصادی با شرایطی آن را پذیرفتند. آلمان، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا برای به دست آوردن رضایت کشورهای مخالف با طرح پیشنهادی کمیسیون اروپایی مبلغ کمکهای بلاعوض به کشورهای بحران زده را از ۵۰۰ میلیارد یورو به ۳۹۰ میلیارد یورو کاهش دادند. قرار شد ۳۶۰ میلیاد یورو هم به صورت وام به کشورها پرداخت شود. این موافقتنامه راه را برای کمسیون اروپا که قوه اجرایی اتحادیه اروپا محسوب میشود، باز میکند تا بتواند میلیاردها یورو در بازارهای سرمایه به نمایندگی از هر کدام از ۲۷ کشور عضو این اتحادیه جمعآوری کند.
ویژگی دوم سروصدای دستگاههای چاپ پول است. بانکهای مرکزی در آمریکا، بریتانیا، ناحیه یورو و ژاپن ذخایر تازه پولی به ارزش حدود ۷/۳ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۰ رسیده است. بخش عمده این رقم در گذشته برای خرید بدهی دولت استفاده میشد یعنی بانکهای مرکزی مرتبا در حال تامین مالی این محرک هستند. در نتیجه نرخ بهره درازمدت پائین میماند حتی در حالی که انتشار بدهی دولتی رو به افزایش است.
نقش رو به رشد دولت به عنوان مدیرکل تقسیم سرمایه سومین ویژگی این عصر جدید است. بانک مرکزی آمریکا برای مقابله با بحران اعتباری، با همکاری خزانهداری این کشور وارد بازارهای مالی شده و اوراق قرضه شرکتهایی چون اپل و حتی کوکا کولا را خریده و به هر کسی از کارگزاران اوراق قرضه تا بیمارستانهای غیرانتفاعی به طور مستقیم وام میدهد. بانک مرکزی و خزانهداری آمریکا در حال حاضر
۱۱ درصد کل بدهیهای تجاری این کشور را حمایت میکنند. در سراسر جهان اول نیز دولتها و بانکهای مرکزی همین رویه را در پیش گرفتهاند.
ویژگی آخر از همه مهمتر است: تورم پایین. عدم وجود فشار رو به بالا بر قیمتها به این معنی است که دیگر نیازی به کاهش سرعت ترازنامههای بانک مرکزی یا افزایش نرخ بهره کوتاه مدت از کف آنها به حدود صفر نیست. بنابراین تورم پایین دلیل اصلی است که نباید نگران بدهی دولتی باشیم که به لطف سیاست پولی مناسب، حال در برابر خدمات آنقدر هزینه اش کم است که شبیه پول رایگان است.
البته این عصر جدید ریسکهایی هم با خود دارد. اگر تورم به طور غیرمنتظرهای جهش یابد، کل برج بدهیها به لرزه خواهد افتاد، چراکه بانکهای مرکزی مجبور به افزایش نرخ بهره خود و در عوض، پرداخت حجم بالایی از سود به ذخایر جدیدی خواهند بود که برای خرید اوراق قرضه ایجاد کردهاند و حتی اگر تورم پائین بماند، دستگاه جدید در مقابل گرفتار شدن توسط لابی گرها، اتحادیهها و مجامع آسیبپذیر است.
هر عصر جدیدی از اقتصاد با یک چالش جدید هم روبهرو میشود. پس از دهه ۱۹۳۰، مساله جلوگیری از رکود بود. در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ مساله پایان دادن به رکود تورمی بود. امروز وظیفه سیاستگذاران ایجاد چارچوبی است که اجازه دهد چرخه تجارت مدیریت شود و بحرانهای مالی بدون تصاحب سیاسی اقتصاد مورد مقابله قرار گیرند. این مساله احتمالا شامل اصلاح سیستم مالی و بهرهبرداری از تغییر انقلابی در میان مصرفکنندگان و دور شدن آنها از نوع قدیمی بانکداری و پرداخت دیجیتال میشود. ناکامی در این روند بدین معناست که عصر پول رایگان در نهایت به قیمتی گزاف به دست خواهد آمد.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژه
لینک کوتاه :