جنگ استارتآپها
به گزارش جهان صنعت نیوز: عبارت استارتآپ را با خلاقیت گره زدهاند و از آنسو هرچه به اکوسیستم استارتآپی داخل کشور مینگریم، کمتر اثری از خلاقیت، لااقل در بطن و هسته اصلی کسبوکارها میبینیم. خلاقیتهای کسبوکارهای داخل کشور بیشتر در جزئیات این مجموعهها وجود دارد. به عنوان مثال کافهبازار بخشهای جدیدی به مارکت اندرویدی خود اضافه میکند و تپسی قابلیتهای گوناگونی را در سیستم دریافت خودرو خود جای میدهد یا از دل آپارات مجموعههای دیگری ساخته میشود. اما باز هم باید اعتراف کرد که برخی از این جزئیات کپیکاری و کلونسازی مدلهای جهانی هستند ولی آیا این کلونسازی الزاما چیز بدی است یا فقط در مام میهن وجود دارد؟
محمدتقی کریمی باور دارد که ایدههای خلاقانه در واقع نوع ویژهای از تقلید هستند بنابراین تقلید را نمیتوان محکوم به معنای منفی دانست. او گفت: نباید به هر دلیل سیاسی و اقتصادی، ایرانیان از اوبر آمریکایی محروم باشند به این بهانه که اگر اوبر بومی راهاندازی کنیم پس تقلیدکار هستیم. او افزود: نیاز جامعه و کشور ایجاب میکند که چنین سیستمی در ایران هم باشد. یک نفر باید جرات کند تا متولی این کسبوکار در ایران باشد. هیچ محصولی در دنیای امروز به خودی خود ارزش ندارد و ارتباطات برند با مشتریان خود مهمترین چیز است. شاید باورش سخت باشد اما اسنپ با این سبک طراحی و مدلی که در ایران پیش رفت شاید در فلان کشور با شکست مواجه میشد. اسنپ یک محصول را کپیپیست نکرده و یک برند قدرتمند ساخته و با اینکه شاید رقیب آن ویژگیهای جدیدتری را در سیستم درخواست خودرو جای داده و کاربردیتر باشد ولی برنده برندسازی اسنپ شده و حوزه کاریاش گسترده شده است.
کریمی به موضوع جالبی به اسم تست مامان اشاره میکند که در آن باید ویژگیهای یک اپلیکیشن نوعی طراحی شود که یک مادربزرگ هم بتواند با آن سر و کله بزند. او باور دارد برخی مدلهای موفق بومی به خوبی این قاعده را انجام دادهاند و برای همین توانستند به محبوبیت فوقالعادهای دست پیدا کنند. کریمی مخالفان کلونسازی را درک میکند اما باور دارد که لزوما نباید برای یک کار خلاقانه، صفر تا صد چیز دیگری را ساخت: نباید حتما از اول چرخ را اختراع کرد.
کریمی باور دارد خلاقیت لزوما خلق شگفتی نیست بلکه تعبیه کردن ویژگیهای جدیدی در یک سیستم جاافتاده را نیز میتوان خلاقیت دانست. او میگوید حتی رفتار یک برند در شبکههای اجتماعی میتواند خلاقانه و بسیار جالب توجه باشد. کریمی مفهوم ایده را تشریح میکند: ایدهها وقتی میتوانند ارزشمند باشند که یک نقشه اجرایی داشته باشند. برخلاف تصور عموم خود ایده در این روزها ارزش چندانی ندارد. کمتر ایدهای در دنیای امروز اورجینال است و تقریبا اکثر کارها پیش از این یا انجام شده یا تصورش به شکل یک داستان تخیلی تشریح شده است. تنها ایده نیست که منجر به موفقیت یک کسبوکار میشود بلکه ابزارهای دیگری مانند منابع مالی، دانش اشاعه ایدهها و منابع انسانی نیز دخیل هستند.
کریمی به ناچ آیفون ایکس اشاره میکند که به تنهایی یک خلاقیت است اما بیشتر از آنکه کاربردی باشد در خدمت برندینگ آیفون است. او همین موضوعات را دلیلی برای این میداند که متوجه شویم خلاقیت الزاما خلق یک چیز جدید نیست و میتواند در خدمت برندینگ نیز باشد. او گفت: کیفیت اجرا و توان اجرا مهم است. شاید آپارات باکیفیتترین پلتفرم ویدئویی در دنیا نباشد اما نیاز جامعه ما را پاسخ میدهد. این درست است که فیلترینگ و تحریمها در موفقیت این موارد بیتاثیر نبوده اما جرات ایجاد چنین سیستم بزرگی را باید ستود. در مثالی دیگر باید به کافهبازار اشاره کرد که در بین تمامی مارکتهای اندرویدی ایرانی توانسته موفقیتی بسیار بیشتر به دست آورد چراکه توانست مدل خوبی را پیش ببرد. البته نباید سرمایه مالی پشت این مجموعهها را نیز نادیده گرفت اما واقعا اصل ماجرا این نیست و ارزشافزودهها بوده که کار را به این صورت پیش برده است.
کریمی معتقد است کمک کردن به تجارتی که در ایران شکل گرفته تا به حد جهانی برسد کاری واجب است: کمک کردن به این کسبوکارها بهتر است یا تخریب و زدن دائمی این شرکتها به بهانه اینکه آنها کاسبان فیلترینگ هستند و…؟ آیا ما کسبوکارهای کپی شده در جهان نداریم که باعث موفقیت عظیمی برای کشورشان شده باشند؟ سایت آلاندو که دقیقا مشابه Ebay بود و بعد از مدتی مشتریان میلیون دلاری برای آن پیدا شد تنها یک نمونه از این موارد است.
به گفته کریمی، برادران امیری، بنیانگذاران زرینپال نیز با وجود اینکه کلونی از پیپال هستند اما توانستند با موفقیت روزافزونی روبهرو شوند. آنها در مقطعی ناب کارشان را شروع کردند و ویژگیهای جدید پیپال را نیز با طمانینه و صبر وارد سیستم خود میکنند تا بتوانند آن را درست و بومیسازی شده پیادهسازی کنند. زمانی که زرینپال راهاندازی شد در مقطعی فیلتر شد و رقبا از ترس فیلترینگ دست از کار کشیدند ولی آنها کارشان را با قدرت ادامه دادند تا به اینجا رسیدند.
به باور کریمی، فضای استارتآپی در ایران به گونهای است که یافتن منابع مالی مطمئن و منابع انسانی متخصص برای فعالیت در یک استارتآپ خود موفقیت محسوب میشود. او بین دو عبارت کپی و کلون فرق قائل میشود و میگوید کپیکاری هیچ ارزشافزودهای ندارد ولی در کلونسازی با ویژگیهای جدیدی روبهرو میشویم: محصولات کلونسازی مبحث جداگانهای نسبت به کپیهای ناکارآمد دارند. آنها فقط کپی ۱۰۰ درصد و بسیار خوب نیستند بلکه علاوه بر الگوبرداری از ایده و مدل کسبوکاری دیگر، آنها را بومیسازی و ویژگیهای بسیار دیگری نیز ایجاد کردهاند. کلونسازی به خودی خود بد نیست اما چطور اجرا کردن آن الگو بسیار مهم است.
اخبار برگزیدهخواندنیدانش و فناوری
لینک کوتاه :