مقتضیات اقدام متقابل

مهدی مطهرنیا * پروفسور اشنایدر در زمانی که مقوله بمب اتم و استفاده از نیروی هسته‌ای در جهت بر هم زدن معادلات جهانی را مطرح کرد نکته خوبی را گفت. اشنایدر می‌گوید داشتن بمب اتم یک چیز است و اراده استفاده از آن چیز دیگر. مهم‌تر از آن هم پذیرش ضربه انتقام در برابر استفاده از آن است. در هر مقوله‌ای در نظام بین‌المللی باید این قاعده مورد توجه قرار گیرد. من می‌خواهم مطلبی را اضافه کنم. داشتن اسلحه یک چیز است، اراده استفاده از آن دومین گام است و سومین گام فعلیت بخشیدن به آن اراده در یک زمان مناسب است و نکته چهارم ارزیابی و پذیرش ضربه انتقام ناشی از آن است. در جهان کنونی این دو از هم جدا می‌شوند یعنی گزاره‌های دوم و سوم از گزاره‌های چهارگانه‌ای که به کار بردم جدا می‌شوند. ایران می‌تواند اکنون در باب اراده استفاده از آن (اسلحه) سخن بگوید و صادقانه وارد عمل شود و گزاره‌ای که تولید می‌کند از منظر تبلیغاتی و رسانه‌ای، رسانه‌ای موجه و صادق پنداشته شود اما پرسش معرفت‌شناسانه در باب این مقوله سیاسی و امنیتی، آن است که آیا ایران توان پذیرش ضربه انتقام را دارد؟

گام چهارم بسیاری از معادلات را بر هم می‌زند. باید بپذیریم ایالات متحده که از نگاه تهران در حال افول است و می‌توان کاخ سفید را حسینیه کرد و … در عمل با چالش‌ها و محدودیت‌های جدی رو به رو است. بله، می‌توان به ماورالطبیعه، ظهور و عصر انتقام الهی و امثال آن ارجاع داد اما از نظر منطق استراتژیک همین آمریکایی که در حال افول انگاشته می‌شود روزانه برابر با درآمد سالانه و حتی بیشتر ایران درآمد دارد. به هر تقدیر این کشوری که بزرگ‌ترین بدهکار جهانی است، سرمایه‌های جهانی را در دست خود دارد و هنوز هم دلار آمریکا که به زودی تغییر و تحول خواهد پذیرفت، بالغ بر ۶۰ درصد معاملات جهانی را از آن خود دارد. لذا باید گفت انجام حرکت تقابلی نیازمند یک ارزیابی دقیق است و این فعل ایران و بیان آن نشان‌دهنده آن است که تجارت چهار دهه اخیر تا حدودی (الحمدلله) اثر داشته است و دولتمردان و حکومتگران در ایران نسبت به گذشته در انجام یک اقدام- حال به دلیل کسب تجارب بیشتر  و یا جبر ناشی از تحریم‌های فلج‌کننده و فشار حداکثری- در اقدام متقابل ارزیابی‌های دقیق‌تری را انجام می‌دهند.

من این‌ گفته را صادق و موجه می‌دانم که ایران می‌گوید اقدام متقابل را در وضعیت قابل قبولی به انجام خواهد رساند. زمان و مکان آن را ایران مشخص می‌کند. همان‌طور که حمله به پایگاه الاسد را به انجام رساند و آن را نوعی عملیات مقدماتی در ارتباط با ترور سردار سلیمانی بیان کرد. حال اگر هزینه آن فروافتادن هواپیمای اوکراینی و یا تحریم‌های فزاینده و اجماع بین‌المللی بیشتری علیه ایران بود، مساله دیگری است اما ایران این کار را انجام داد. اکنون هم ایران می‌گوید اقدام متقابل را انجام خواهد داد اما در حال ارزیابی بافت موقعیتی است.

در اینکه ایران می‌خواهد اقدام متقابل را انجام دهد، شکی نیست اما اینکه در چه زمان و با چه جهت‌گیری انجام خواهد داد و چه میزان تخریب به دنبال خواهد داشت، معنای دیگری است. در ارتباط با این موضوع خاص یعنی هواپیمای مسافربری ایران، شایسته‌تر آن است که ایران از مراجع حقوقی موضوع را دنبال کند و به جای اقدام متقابلی شبیه تهدید هواپیمای مسافربری احیانا ایالات متحده آمریکا به این می‌اندیشد که چگونه می‌توان افکار عمومی را در جهان در مسیری قرار داد که نشان دهد ایران به جای ایجاد یک فضای تقابلی، به دنبال آرام کردن فضا در جهت دستیابی به یک حرکت قابل قبول در ادبیات سیاسی است. این گام می‌تواند اقدام تقابلی مناسب‌تری در جهت اهداف ملی ایران باشد.

ایران به اندازه کافی در وضعیت کنونی تحت فشارهای گوناگون قرار دارد. اگر می‌گوییم ایران، مرزهای جغرافیایی مدنظر نیست و امنیت این مرزها ملاک اصلی نیست. امنیت فکری، امنیت فردی، امنیت خانوادگی، امنیت اجتماعی و امنیت ملی مردم ایران به عنوان اصالت ایران‌زمین اهمیت بسیار جدی دارد. در هر اقدامی باید لایه‌های گوناگون این امنیت را مد نظر قرار داد. امنیت تنها به حفظ مرزهای ملی و حفظ تمامیت ارضی در جهان امروز محدود نمی‌شود. اگر مردم شب که می‌خوابند امنیتی در زمینه دستیابی به آرامش فکری نداشته باشند و ندانند که فردایشان به کجا می‌انجامد و با تومانی که به دست می‌آورند چگونه می‌توانند امورات زندگی خود را بگذرانند، از امنیت برخوردار هستند.

* کارشناس روابط بین‌الملل

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 126371
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا