تبعیض آشکار بین یک ملت
محمدقلی یوسفی* سیستم کوپنی در حقیقت نظام قیمتگذاری را به هم میریزد به طوری که دولت تحت این شرایط تلاش میکند به صورت تصنعی جلوی افزایش قیمت کالاهایی را بگیرد که قیمت واقعی آنها چند برابر قیمت اعلامی از سوی دولت است. به این ترتیب سیستم مبتنی بر اقتصاد کوپنی، منجر به شکلگیری دوگانگی قیمت میشود و این امکان را فراهم میآورد که یک قلم کالا (همچون برنج، بنزین و گوشت) با دو قیمت متفاوت در مناطق مختلف کشوری (برای مثال در استانهای مختلف ایران) به فروش برسد. بنابراین چون کشش تقاضا در این شرایط متفاوت است، افراد قادر نخواهند بود کالا را از بازار ارزان خریداری و در بازار گران بفروشند.
اما اگر یک کالا با دو قیمت متفاوت و در یک منطقه یکسان به فروش برسد، منجر به سوءاستفاده میشود و ایجاد رانت میکند. ضمن آنکه منابعی که دولت برای این منظور هزینه میکند چند برابر بیشتر از آن چیزی است که به دست مردم فقیر میرسد. برای مثال اگر دولت هزار میلیارد تومان هزینه کند، ممکن است سهم مردم از این منابع ۵۰۰ هزار میلیارد تومان باشد. بنابراین آنچه در یک نظام کوپنی اتفاق میافتد تصمیمی است مقطعی و گذرا برای رفع مشکل موجود.
اگر در جامعهای دولت بخواهد بدون دلیل و به دلیل ناتوانی خود در فراهم کردن امکانات، قیمتها را دستکاری کند، قیمت برخی کالاها کاهش مییابد و عرضه آنها نیز در بازار کمتر شود. تداوم این روند منجر به افزایش قیمت کالاهایی میشود که با کمبود مواجه شدهاند و عرضه آنها را در بازار سودآور میکند. به این ترتیب میتوانیم نتیجه بگیریم که توزیع کالا بر اساس سیستم کوپنی در واقع توزیع کوری است که منجر به تخصیص غلط کالا میشود. ضمن آنکه کیفیت محصولات کوپنی در غالب موارد پایین است و حتی کالاهایی که تخصیص داده میشوند ممکن است منجر به بیماریزایی شوند. بنابراین در اقتصاد مبتنی بر سیستم کوپنی، حمایت از تولیدکننده به حداقل میرسد و دولت با تغییر قیمتهای نسبی، در کارکرد بازار اختلال ایجاد میکند، منابع کشور را هدر میدهد و به ایجاد رانت و فساد کمک میکند.
واقعیت آن است که وقتی کشور در شرایط جنگی قرار میگیرد، دولت در قدم اول باید به سمت برقراری صلح حرکت کند. در قدم بعدی باید بدانیم چه کسانی در جنگی که بر کشور تحمیل شده شرکت میکنند. آیا فقط اقشار حقوقبگیر و فقیر جامعه باید در خطمقدم جنگ باشند یا اینکه مقامات دولتی نیز باید در کنار مردم حضور داشته باشند؟ به نظر میرسد در شرایط جنگی اقتصاد ایران دولتمردان و آقازادهها منابع کشور را در اروپا و آمریکا خرج میکنند و در بهترین شرایط از نظر اقتصادی زندگی میکنند. بنابراین این چه جنگی است که رفاه و آسایش و تفریح را نصیب عدهای میکند و عدهای دیگر را از حداقلهای زندگی محروم میسازد؟
در جنگ هشت ساله ایران و عراق، چون دولت درستی پای کار بود، همه آحاد جامعه در صحنه حضور داشتند و اجازه ندادند دشمن یک وجب از خاک ایران را اشغال کند. در جنگ کنونی اما عدهای از مسوولان سرمایههای کلانی به جیب زدهاند و مبالغ هنگفتی را صرف تفریحات و سرگرمیهای خود کردهاند. در حالی که مقامات دولتی از دشمنیهای گسترده برخی کشورها با ایران خبر میدهند، اما به نظر میرسد این دشمن، با مردم دشمن است و با دولتمردان دوست؛ چه آنکه این دشمن به آقازادهها اجازه میدهد در کشورهای اروپایی و آمریکایی زندگی کنند اما مردم عادی حتی قادر نیستند حداقل نیازهای زندگیشان را نیز تامین کنند.
بنابراین این دوگانگی و تبعیض آشکار بین یک ملت است که اجازه دهیم عدهای منابع مالی را غارت کنند اما عدهای دیگر از حداقلها محروم بمانند و طبق دستور مقامات دولتی مجبور به دریافت کوپن شوند. پس روشن است که احیای سیستم کوپنی به معنای دهنکجی به اقشار جامعه است و با اهداف دولت در جهت حمایت از نیازمندان مغایرت دارد.
* اقتصاددان
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :