شوک به لبنان
دکتر صلاحالدین هرسنی * در نگاه نخست انفجار بیروت بیش از همه نتیجه نزدیکی لبنان در فضایی معطوف به یک نظم آنارشی یعنی منطقه پرآشوب غرب آسیا و همچنین محصول برقراری نظم الگوی دموکراسی انجمنی در چگونگی گردش سازوکارهای قدرت و امر سیاست در سپهر سیاسی لبنان است. در واقع نزدیکی به محیطهای معطوف به آنارشی و برقراری الگوهای انجمنی سبب میشود که اینگونه حوادث و رخدادها در روندها و فرآیندهای سیاسی آن طبیعی جلوه کند، به ویژه کشوری چون لبنان که بسیاری از بازیگران منطقهای مانند تهران، تلآویو و ریاض و بسیاری از بازیگران فرامنطقهای مانند واشنگتن و پاریس در آن منافع متضاد را دنبال میکنند.
حال اگر بخواهیم برای برقراری الگوی دموکراسی انجمنی در چگونگی نظم سیاسی جاری لبنان نقش قائل باشیم، بیش از همه ذهنها و گمانهها به سمت بازیسازیها و نقشیابیهای جریان ۱۴ مارس و بیش از همه تحرکات پنهانی تلآویو میرود که اساسا هیچ موافقتی با حزبالله برای به دستگیری نظم سیاسی و آرایش قدرت در لبنان ندارد چراکه حسان دیاب نخستوزیر حال حاضر لبنان در زمره سیاستورزانی است که مورد حمایت حزبالله و همپیمانان آن در جریان هشتم مارس است و قرار بود با انتخاب او برای تشکیل دولت و البته به جهت عدم پیشینه خصومت سیاسی با گروههای لبنانی امیدها برای خروج این کشور از بحرانهای کنونی آن زنده شود. حال اگرچه نمیتوان انفجار بیروت را مستقیما به دسیسه جریان ۱۴ مارس و حزب مستقبل نسبت داد اما در پشت پرده این انفجار حوادث و رخدادهایی در حال رقم خوردن است که ظاهرا به زیان حزبالله و ساقط کردن دولت حسان دیاب و در نتیجه به نفع جریان ۱۴ مارس منجر میشود. به عبارت دیگر اینگونه حوادث هدفی جز خلع سلاح حزبالله و ایجاد بیثباتی و ناآرامی از سوی جریان ۱۴ مارس و حامیان آن یعنی واشنگتن و پاریس در نظام سیاسی لبنان ندارد. البته برخی حوادث غیرمنتظره مانند استعفای وزیر خارجه لبنان به عنوان عاملی شتابزا سبب شد حوادث بیشتر از گذشته به زیان حزبالله و جریان هشتم مارس رقم بخورد.
به این ترتیب دلیل انفجار لبنان چه دسیسه و چه خرابکاری و چه هر دلیل دیگری باشد، ما باید شاهد دوران انتقال لبنان به یک دوره نظم آنارشیک و بیثباتی جدید باشیم و قطعا تبعات این رخدادها لبنان را از شرایط آرمانیاش یعنی ثبات و سامان سیاسی دور میکند. در واقع فاز جدید بیثباتی و شروع نظم آنارشیک در شرایطی در لبنان آغاز خواهد شد که لبنان از سال گذشته با سقوط ارزش پول ملی، بحران قطعی برق، کاهش شدید درآمد مردم و کوچک شدن اقتصاد ملی با آن روبهرو بود. به این ترتیب نیک پیداست که چه وضعیت ناامیدکنندهای یعنی ناآرامی، هرجومرج و حتی خطر قریبالوقوع جنگ داخلی باید در انتظار لبنان باشد.
* کارشناس مسائل بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :