نقش دولت در ریزش بازار سرمایه

به گزارش جهان صنعت نیوز:   اگرچه پیش از این کارشناسان درباره نزیک بودن دوره اصلاح بازار هشدار داده بودند اما با این حال، روند افت شاخص که با ریزش یکپارچه نمادها همراه بوده، وحشت معامله گران را افزایش داده و موجب تشکیل صف های سنگین فروش در روزهای گذشته شده است. در این میان برخی گمانه هایی را مبنی بر دستکاری دولت در بازار بیان کرده و انگشت اتهام را به سمت دولت گرفته اند. امروز سیدناصر موسوی لارگانی- عضو هیات رئیسه مجلس- در توئیتر نوشت: «جریانی مشکوک دائم و خزنده به دنبال زمین زدن بورس است. یک روز طرح کاهش دامنه نوسان از پنج به دو درصد را پیش می کشد و امروز دعوای زرگری راه می اندازند تا بورس زمین گیر شود که فعلا شده است.» اما در مقابل، برخی نیز بر این باورند که دولت در واقع بازار سرمایه را رها کرده است و دیگر حمایتی از آن صورت نمی گیرد. حال این سوال مطرح می شود که دولت در حالی که بازار سرمایه را به عنوان منبع اصلی تامین سرمایه در بحرانی ترین شرایط اقتصادی این سال ها می داند و حمایت های فراوانی از آن  صورت داده است، اکنون با چه هدفی زمین زدن این بازار را دنبال می کند و این دست تحلیل ها تا چه میزان صحیح هستند؟

نقش حمایتی دولت در بازار سرمایه

یک کارشناس بازار سرمایه در گفت و گو با «جهان صنعت نیوز» با اشاره به نقش دولت در بورس می گوید: سیاست های حمایتی دولت در رشد بازار نقش زیادی داشت و صحبت های حمایتی دولتی ها از بورس و دعوت عمومی برای سرمایه گذاری نقش پررنگی را در رشد بازار بازی کرد. حمید میرمعینی می افزاید: به ویژه از بهمن ماه سال گذشته بدین سو نظر دولت و حاکمیت به بازار سرمایه مثبت بود و عمدتا هم شاید اقبال عمومی از بازار سرمایه هم به پشت گرمی سیاست های حمایتی دولتی اتفاق افتاد. او ادامه می دهد: علاوه بر اینکه در مصاحبه ها از بورس حمایت می شد، ورود سهام عدالت به بازار، صندوق های قابل معامله دولتی و واگذاری اموال دولت در بازار سرمایه، کاهش نرخ سود سپرده بانک ها توسط بانک مرکزی همگی از عواملی بودند که باعث رشد بازار و دلگرمی اغلب فعالان بازار سرمایه و اقبال عمومی به بازار شد. میرمعینی تصریح می کند: با این حال در واقع، سیاست گذاری و برنامه مدون و ساختاری درباره سرمایه گذاری در این بازار هرگز ارائه نشد. همچنین روشن نشد که این حمایت های تلویحی و همچنین استقبال بی نظیراز بازار سرمایه و ورود نقدینگی چگونه مورد استفاده بهینه قرار گرفته و در جهت رونق تولید و در راستای تامین مالی فعالیت های مولد مصرف می شود. در چنین شرایطی عمدتا اقبال عمومی و حمایت ها صرف بازی اعداد وارقام روی تابلوی بورس شد تا ما شاهد رشدهای چشمگیر و شتابان دراکثر نمادها باشیم. این تحلیلگر بازار سرمایه اضافه می کند: این سیاست ها باید نهایتا باعث می شد تا پول در بازار ماندگار شود و در جهت درست قرار گیرد. باید به نحوی عمل می شد که این اطمینان به وجود می آمد که این نقدینگی می تواند به صورت بلندمدت در بازار سرمایه باقی بماند. می توانستند فضاهای هیجانی که در بازار چه  در جهت رشد و چه در جهت ریزش ایجاد می شد را کنترل کنند. اما چون شاهد برنامه نبودیم بالاخره به مرور زمان نگرانی هایی در میان بازیگران بازار ایجاد شد و قیمت ها به جایی رسیدند که عمدتا بالاتر از ارزش ذاتی قرار گرفته بودند و همین روند هم موجب ایجاد این جو وحشت در میان سرمایه گذاران شده است. میرمعینی تاکید می کند: اکنون البته بازار نیازمند آرامش است اما اینها همه در کلام است و در عمل برنامه ای که بتواند از بازار سرمایه حمایت کند و جلوی این وحشت زدگی فروشنده ها را بگیرد از طرف دولت ندیده ایم.

چرایی کمرنگ شدن حمایت های دولتی

این تحلیلگر بازار سرمایه اظهار می کند: از آنجا که اهداف دولت از اجرای سیاست های حمایتی از بازار سرمایه محقق نشد، متاسفانه این سیاست ها اکنون بسیار کمرنگ شده است. میرمعینی تشریح می کند: نخست اینکه دولت نتوانست در تامین مالی از طریق انتشار اوراق بدهی و یا فروش دارایی ها به موفقیت دست یابد؛ دوم اینکه سهام عدالت نیزاکنون به ضد بازار تبدیل شده و فروشنده های سهام عدالت بسیار افزایش یافته اند و سیل فروش این سهام فشار مضاعفی را به بازار وارد کرده است. نکته سوم اینکه اگر هدف، جلوگیری از افزایش رشد قیمت های بازارهای موازی بود حتی این هم محقق نشد. بازارهای مسکن، خودرو، طلا و ارز هم در این مدت همراه با بازار سرمایه شاهد رشد قیمت بودند. البته این در حالی بود که در بازارهای موازی گردش مالی چندانی دیده نمی شد. چهارم هم تامین مالی بخش تولید بود که دولت هنوز نتوانسته است آن را تحقق بخشد. او می افزاید: اینها باعث شده است که مردم هم نگران شوند و حتی با کوچکترین تلنگری بازار دچار فضای منفی شود. در همین حال البته باید توجه داشت که قیمت ها نیز به حدی افزایش یافته بودند که ب هیچکدام از معیارهای اقتصادی موجود مورد تایید و حمایت نبودند. به همین دلیل ما شاهد رفتارهای وحشت زده از سوی مردم وو تازه واردان بازار باشیم و ریزش بازار رخ دهد.

بازار سرمایه نیازمند برنامه مدون است

میرمعینی تصریح می کند: تا زمانی که ما برنامه مدونی برای بازار سرمایه نداشته باشیم و بخواهیم به طور مقطعی جهت دهی کنیم و با سیاست های ناپخته و غیرکارشناسی بخواهیم از بازارهای مختلف استفاده های سوء کنیم همین اتفاقاتی رخ می دهد که در چند وقت اخیر در بازار سرمایه پیش آمده و موجب ضرر و زیان به ویژه در میان تازه واردهایی شده که این اواخر دوره رشد بازار، وارد شده بودند. او بیان می کند: در دوره رشد بازار هیچکدام از واقعیت های اقتصادی این رشدها را تایید نمی کرد. دولت و بخش های هماهنگ کننده اقتصادی دولت که قرار بود بازار سرمایه را به عنوان پیشران اقتصادی قرار دهند باید برنامه ای را اجرا می کردند که بازار سرمایه آسیب نبیند. این تحلیلگر بازار سرمایه تاکید می کند: اگر این روند ادامه یابد سرمایه گذارانی که با ضرر و زیان مواجه شده اند دیگر به بازار سرمایه باز نخواهند گشت و این سلب اعتماد عمومی نسبت به بازار سرمایه و آسیب به آن است.

دولت عمدی در ریزش بازار ندارد

این تحلیلگر بازار سرمایه در واکنش به گمانه زنی ها درباره دستکاری دولت در بازار سرمایه عنوان می کند: نوسان و افت  و خیز همیشه همراه بازار سرمایه بوده است. یعنی بازار سرمایه هم ریسک دارد هم بازده. اما این ریسک و بازده به صورت حساب شده و در یک بازه محدود قرار دارد؛ رشدهای تند و تهاجمی و ریزش های تند هر دو خارج از حالت عادی بازار هستند. میرمعینی تصریح می کند: بخشی از شرایط کنونی بازار سرمایه ناشی از بی برنامگی و استفاده مقطعی است؛ در واقع دولت ها به صورت غیرکارشناسی بازاری را برجسته می کنند و نهایتا هم به اهداف خود نمی رسند. اما اینکه خود دولت باعث این نوع ریزش باشد را من نمی پذیرم. او می افزاید: باورم بر این است که دولت خواستار رشد بازار سرمایه برای تامین مالی و جذب نقدینگی است و در این ماه ها هم از آن حمایت کرده است. اما برنامه ریزی انجام شده برای آن، ناقض این اهداف است. میرمعینی ادامه می دهد: البته با توجه به ریزش های اخیر ممکن است که این باور ایجاد شود که دولت در افت شاخص نقش داشته است اما در واقع چنین نیست. میرمعینی بیان می کند: من بیشتر درباره رشد های بی محابا انتقاد دارم که چرا در آن زمان دولت، شرکت های بورس، فرابورس و سازمان باورس تدابیری اتخاذ نکردند تا این رشد وارد فاز گرانی نشود و رالی بین بازار سرمایه و سایر بازارهای موازی رخ ندهد. او می افزاید: با توجه به اینکه بازار از مهار خارج شده بود شاید دولت و سیاست گذاران اقتصادی نخستین متهمان این شرایط باشند. اما نه از آن جهت که دولت عمدا بخواهد بازار ریزش کند بلکه به دلیل نقص برنامه ریزی ها این شرایط رخ داده است. خود بازار به این نتیجه رسیده است که سیاست های حمایتی دولت دیگر پاسخگوی این رشدهای بی محابا نیست. در حقیقت بازار سرمایه محل تجمع انواع و اقسام دیدگاه های مختلف است که بر اساس شرایط تصمیم گیری می کنند. مولفه زیادی هم در افت و خیز بازار موثرند که از جمله مهمترین آنها که عمدتا خیز بازار را توجیه کرده و در افت آن هم اثر داشته مولفه نرخ ارز است.

اثرگذاری ارزی در بورس

میرمعینی در تشریخ نحوه اثرگذاری ارز در بورس بیان می کند: در بازار سرمایه علاوه بر حمایت های دولت وسهام عدالت و صندوق های دولتی بحث نرخ ارز برجسته ترین مولفه بود که تا پیش از بحث توافق ایران و چین نیز نقش خیلی موثری ایفا می کرد. این کارشناس بازار سرمایه ادامه می دهد: تحلیلگران و کارشناسان اقتصادی انتظار دلار بالای ۳۰ هزار تومانی را هم داشتند که می توانست قیمت ها در بازار سرمایه را نیز توجیه کند. اما با توجه به متغیر دیگری که از یک ماه قبل به بازار آمد تغییرات زیادی ایجاد شد. او تاکید می کند: اگر قرار باشد توافقی میان ایران  و چین صورت بگیرد ما دیگر نرخ ارز بالا را تجربه نخواهیم کرد. آن نرخ ارزی که بازار در محاسبات خود به آن توجه می کرد معمولا ناشی از تحریم هاو کمبود منابع ارزی بود که با این توافق دولت به درآمدهای ارزی دست پیدا می کند و بخشی از کسری بودجه را هم تامین خواهد کرد و با واردات گسترده از چین تورم را هم مهار کند. میرمعینی اضافه می کند: سایر بازارهایی هم که منشا رشد آنها نرخ ارز بوده است احتمال افت دارند که دربرخی از آنها این سیر نزولی آغاز شده است.

پیش بینی روند بازار

این تحلیلگر بازار سرمایه در ادامه پیش بینی می کند: بازار تا جایی که قیمت ها ارزنده و جذاب باشند حتما کاهش پیدا خواهد کرد و این گونه نیست که همه چیز بهم بریزد. به نظر من سرمایه گذاران باید مقداری تحمل این ریزش را داشته باشند. میرمعینی تاکید می کند: اما از این بعد احتمالا مدل رفتاری بازیگران بازار و نوع تحلیل ها تغییر خواهد کرد. مدل تحلیلی که پس از فروردین ۹۹ مبتنی بر دارایی ها و ناشی از تورم و نرخ ارز بود دوباره به مدل اصلی خود یعنی سودمحوری بازمی گردد و عواملی که منجر به سودآوری شرکت ها می شوند مجددا نقش آفرینی می کنند؛ از جمله بهبود اوضاع اقتنصادی به واسطه توافق ایران و چین که در صورت اجرا حتما منجر به تغییرات بااهمیت در ساختارهای اقتصادی خواهد شد و شاخص های واقعی اقتصادی در بخش های صادرات نفتی و غیرنفتی و درآمدهای ارزی و غیره آثار مهمی خواهد داشت.  او می افزاید: به نظر من قیمت ها به حدی رشد کرده بودند که هنوز جا برای اصلاح وجود دارد. تا رسیدن به مرز قیمت های جذاب ما یک مقدار بیشتر نیازمند اصلاح هستیم. ما از زمان رشدهای غیرقابل توجیه هشدار داده بودیم و از سه هفته قبل هم این هشدارها را مطرح کرده بودیم. میرمعینی تصریح می کند: به نظر می رسد  ما تا ۱۰ یا ۱۵ درصد دیگر هم شاهد افت باشیم. البته ممکن است در این چند روز برخی مواقع هم بازار صعودی شود اما دیگر شاهد رشد های شتابان پنج ماهه گذشته نخواهیم بود؛ مگر آنکه اتفاق خیلی نادری رخ دهد که همان هم به نظر من رخ نخواهد داد. او تاکید می کند: بازار منطقی تر و تحلیل محور تر خواهد شد و رفتار توده وار در بازار سرمایه مقداری کنترل شده تر می شود.  رفتار توده واری که یکی دیگر از دلایل رشدهای بی محابا مبتنی بر مشکلات قوانین و مقررات داخلی بورس است.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژه
شناسه : 131301
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا