مردمی که فراموش شدند!
به گزارش جهان صنعت نیوز: طبق گفتههای مردم محلی زلیخا به خاطر گرمی هوا دچار افت فشار شده، پایش لغزیده و به سمت رودخانه کاجو افتاده است. سرانجام مریم برای نجات آن به سمت آب میرود که هر دو طعمه رودخانه کاجو میشوند. دیروز هم یک پسربچه هفت ساله برای برداشتن آب به رودخانه دیگری افتاده و غرق شده است. هوتکها همچنان قربانی میگیرند و هیچ مسوولی هم وظیفه لایروبی آنها را برعهده نمیگیرد. اما داستان به رودخانهها خلاصه نمیشود و مشکلات مردم استان سیستانوبلوچستان بیشتر از این مسائل است. بدون اغراق میتوان گفت نزدیک به ۸۱ درصد از مردمان حاشیهنشین استان فاقد آب آَشامیدنی تمیز هستند. امروزه زنان سیستان و بلوچستانی یا باید کپسول گاز را روی سر حمل کنند یا در پی یافتن هیزم جان بدهند. چابهار تنها نقطهای از کشور است که ۱۰۰ درصد روستاهای آن با حدود ۵۰ دستگاه تانکر، آبرسانی سیار میشوند. البته باید دانست که آب هوتکها اصلا بهداشتی نیست و با مدفوع انسانی و حیوانی مخلوط است. براساس گزارشها از وزارت بهداشت و نهادهای مردمی، سکنه آنجا از بیماریهای پوستی، گوارشی، فشار خون و بیماریهای زنان رنج میبرند.
روستای بدون برق، گاز و آب!
در همین راستا سارا صالحی، یکی از خیرین استان سیستانوبلوچستان به «جهان صنعت نیوز» درباره معضلات مردم استان میگوید: سال پیش با کمک گروهی از خیرین برای توزیع لوازم تحریر بین بچهها به روستای گُراگی واقع در بخش «دشتیاری» از توابع شهرستان چابهار رفتیم. این روستا در ۱۰۰ کیلومتری شرق چابهار، نزدیکی مرز ایران و پاکستان با محرومیتهای عمیق و جدی روبهرو است. حدودا ۲۰۰ نفر جمعیت دارد و عملا هیچ زیرساختی برای زندگی کردن در آن نیست. راه «گراگی» یک راه فرعی پنج کیلومتری خاکی است که تا همین چند وقت پیش با داد و فریادهای شورای بخش دشتیاری درست شده و قبلا همین را هم نداشته و برای رسیدن به آن باید به بیابان و برهوت میزدند. سرگرمی و بازی بچههای آنجا دو عدد لاستیک ماشین با دو تا چوب است! متاسفانه بیشتر مردم این منطقه مشکل سوءتغذیه شدید دارند. هر فرد روستایی در گراگی با روزانه ۱۵ لیتر آب سهمیهای سقایی که با تانکرهای آبرسانی سیار آب و فاضلاب روستایی منتقل میشود، روز را شب میکند. با همین ۱۵ لیتر هم میشوید، هم میخورد و هم اگر شد استحمام میکند. گراگی یک روستای خشک و بیابانی است که فاقد مدرسه، برق و آب شرب لولهکشی است. طبق شواهد اغلب مردم حاشیهنشین استان سیستانوبلوچستان فاقد شناسنامه هستند. حتی چند سالی است به منظور کسب یارانه بزرگان خانواده برای گرفتن شناسنامه اقدام کردند اما چیزی عایدشان نشده است.
صالحی با اشاره به اینکه همانند روستای گراگی در استان بسیار است، بیان کرد: به طور کلی براساس گزارشها ۹۰ درصد از روستاییان از نعمت آب شرب و گاز، برق و حتی سرپناه ایمن محروم هستند. دشتیاری خودش یک بخش محسوب میشود که شامل روستاهای (گُراگی، نیامبیت، چوتانی، عورکی، یعقوببازار، پیرسهراب و دیگر روستاهایی که ناشناخته هستند و هنوز مردمان بسیار کمی پا به آنجا گذاشتند. اکثریت آنها اصلا شهر را ندیدند. تنها بیابان دیدند و بیابان!
تانکرهای آب شور
تعداد زیادی از روستاییان استان سیستانوبلوچستان از تانکرهای آب شوری که برایشان ارسال میشود، شکایت دارند. همانند مردم روستای گوردیم که مابین کنارک و چابهار است با جمعیتی بالغ بر ۲۰۰ نفر، البته تعداد غالب آن را کودکان تشکیل میدهند. یکی از مردم محلی در همین رابطه به «جهان صنعت نیوز» میگوید: ما سالها کپرنشین بودیم و چند سالی است برایمان اتاقکهایی به نام خانه ساختند که نه برق دارد و نه گاز؛ در هر ماه دو بار تانکر آب ارسال میکنند. آن هم چه آبی! آبی که برای ما ارسال میکنند بسیار شور است، به حدی که تمام مردم منطقه فشار خون حاد و کودکان مشکل گوارشی دارند. در این روستا بسیاری از افراد به دلیل فشار خون بالا دچار ایست قلبی میشوند و فوت میکنند.
او در خصوص امکانات مدرسه روستا گفت: در تمام روستاها و حاشیههای استان سیستانوبلوچستان یکسری امکانات به صورت مکرر وجود دارد. یکی از آن امکانات مدرسه است. کودکان ما به هیچ عنوان مدرسه نمیروند. مدتی پیش یک خیر در روستای ما مدرسه ساخت اما هیچ معلمی حاضر نمیشود این همه راه بیاید تا به بچههای ما آموزش دهد. بارها از مسوولان در این باره کمک خواستیم اما کسی به مشکلات ما توجهی نمیکند. انگار در انتهای دنیا جا ماندهایم. بیدلیل! بارها برای شناسنامه اقدام کردم اما گفتند باید در نوبت بمانید، ماندیم اما خبری نشده است.
او افزود: حوادث غرق شدن کودکان در جنوب استان سیستانوبلوچستان متاسفانه به وفور اتفاق میافتد و همه اینها به دلیل نبود آب لولهکشی در روستاهاست. حدود ۱۲ سال است که یک مجتمع آبرسانی در داخل روستا نیمهکاره رها شده و باید بگویم این مجتمع ۹۰ درصد تکمیل شده و تنها به خاطر ۱۰ درصد این پروژه به بهرهبرداری نمیرسد. متاسفانه در مقابل مرگ کودکان روستا مسوولان کوچکترین واکنشی نشان نمیدهند. بیش از هزاران نفر در استان با مشکل بیآبی مواجهاند و مشکلات دیگری از جمله بهداشت، راه و آموزش نیز داریم. چند سالی است برای ساخت یک درمانگاه در روستا اهالی زمین اهدا کردهاند ولی هیچگونه تلاشی برای ساختن آن از سوی مسوولان حوزه بهداشت و درمان صورت نگرفته است و منتظرند خیری اقدام به ساخت ساختمان این درمانگاه کند.
معضل ازدواج دختران در سنین کم
صالحی در خصوص افزایش ازدواج دختران در ۱۰ سالگی گفت: استان سیستانوبلوچستان یکی از محرومترین و مظلومترین استانهای کشور است. در اینجا تعداد کودکان بسیار زیاد و به موازات آن سطح امکانات بسیار کم است. در اصل بچهها با درس و کتاب هم بیگانهاند و این قضیه مزید بر علت میشود تا خانوادهها در دختران ۱۰ تا ۱۳ ساله خود را به مردان سنین بالا شوهر دهند. البته در حال حاضر ازدواج دختران در سنین ۱۰ سال در برخی روستاها بیشتر و در برخی دیگر کمتر است زیرا هر منطقه و طایفهای رسم و رسوم خاص خودشان را دارد. اما در اینکه زنان قربانی فقر در منطقه میشوند، شکی نیست. نباید فراموش کرد بسیاری از زنان منطقه از بیماریهای زنانه هم رنج میبرند و در اینجا هیچ دهیاری وجود ندارد تا به درد آنها رسیدگی کند. نزدیکترین دهیار به روستاهای حاشیه ۷۰ کیلومتر فاصله دارد. زنان در مقابل چنین مشکلاتی فقط سکوت میکنند زیرا گوشی برای شنوایی مشکلات آنها نیست. گرچه اگر یک روز شانس بیاورند از غضب پدران و شوهران خود در امان بمانند، میتوانند برای لحظهای به هنر چندینساله خود یعنی سوزن دوزی رجوع کنند.
وی افزود: یکی دیگر از معضلات زنان استان ازدواجهای ثبت نشده آنهاست. ازدواجهایی که معمولا در دختران کم سن به عنوان همسر چندم مردانی، به خانواده آنان اضافه میشود. این ازدواجها بعد از طلاق (ثبت نشده) یا فوت شوهر مشکلات بیشماری را برای دختران به همراه دارد. از جمله اینکه تعلق نگرفتن مهریه یا ارثیه به دخترانی که خودشان نیزدر خانواده پدری با مشکلات مالی گسترده مواجه بوده و اتفاقا به همین دلیل تن به ازدواج با مردان مسن داده بودند؛ معضلات جدیدی برای دختران ایجاد میکند. به طور معمول فرزندان شوهر فوت شده آن ازدواج را اساسا انکار کرده و از تامین مالی زن که احتمالا فرزندی هم دارد شانه خالی میکنند. نکته حائزاهمیت این است که ثبت نشدن ازدواجها امکان هیچگونه پیگیری حقوقی را برای زنان باقی نگذاشته است. بنابراین دختران سیستانوبلوچستانی از یک سو قربانی کودکهمسری شده و از سوی دیگر بخش اعظم عمر خود را با فقر و عواقب طلاق یا رهاشدگی میگذرانند.
صفهای طویل کپسول گاز
صالحی با اشاره به دیگر معضل مردم استان اظهار کرد: ما در کشوری زندگی میکنیم که بسیار ثروتمند است اما استان سیستانوبلوچستان فاقد امکانات اولیه زندگی است. نزدیک به ۱۰ ساله که قرار است زاهدان گازکشی شود اما فقط ایرانشهر از این نعمت بهرهمند شده است و دیگر شهرهای استان همانند زاهدان، چابهار، سراوان، خاش، نیکشهر، سرباز و… گاز ندارند. مردم در زیر آفتاب سوزان منطقه مدام بین صف گاز و صف آب بلاتکلیف هستند.
وی افزود: در پس هر اتفاقی یکسری از مسوولان به استان میآیند و شعارهایی در خصوص بهبود وضعیت مردم میگویند اما گوش مردم از این حرفها پر است. آبی که مردم روستا از آن برای شرب استفاده میکنند آلوده به مدفوع انسان و احشام است. ما مدام این معضلات را به گوش مسوولان رساندیم اما کسی قدمی برنداشته است. مگر مشکل آب غیزانیه حل شد؟!
ترام
رحیمی: کیوان اماموردی به ارتکاب جرم اعتراف کرد
رییس پلیس تهران گفت: کیوان اماموردی به ارتکاب جرم اقرار کرده اما مدعی شده که مبتلا به سادیسم است.
سردار حسین رحیمی درباره آخرین روند رسیدگی به پرونده کیوان اماموردی، گفت: تاکنون شاکیان زیادی در رابطه با این پرونده به پلیس مراجعه کردهاند و مراجعات شاکیان کماکان ادامهدارد و پرونده در دست رسیدگی است.
رییس پلیس تهران بزرگ ادامه داد: این متهم خودش نیز به جرم و تخلفش اقرار کرده اما مدعی شده که سادیسم دارد اما اینگونه نیست.
رحیمی خاطرنشان کرد: پلیس امانتدار مردم است و به دنبال اثبات جرم رخ داده هستیم و افرادی که توسط این شخص مورد اذیت و آزار و تعرض قرار گرفتهاند بدانند که نام و مشخصات آنها نزد پلیس محفوظ خواهد ماند.
چندی قبل هشتکی در فضای مجازی به راه افتاد که در آن دختران و زنانی را که مورد تعرض و آزار جنسی قرار گرفته بودند تشویق کرد پرده از این ماجرا بردارند.
به دنبال این هشتگ بود که سریال آزار و اذیتهای مردی به نام «ک. الف» از سوی قربانیان یکییکی برملا شد و هر دختر با انتشار ماجرایی راز آزارهای خود از سوی این جوان را فاش کرد. آنها مدعی شدند پس از آشنایی با این پسر و رفتن به خانه وی، با خوردن مشروبات الکلی، بیهوش و قربانی جنایت سیاه او شدهاند.
بدین ترتیب پروندهای در شعبه سوم دادسرای امنیت اخلاقی تشکیل شد و به دستور بازپرس روحالله رضاپور گتابی، متهم دستگیر شد.این متهم ۳۳ ساله لیسانس باستانشناسی دارد و در مغازه کتابفروشی دوستش مشغول به کار بود.
وی همچنین علاوه بر باستانشناسی علاقه زیادی به بومگردی دارد و تورهای گردشگری نیز برگزار میکرد. متهم در بازجوییها مدعی شده که با قربانیانش در فضای مجازی آشنا شده و آنها با پای خود به خانهاش آمدهاند و فقط به خاطر هیجان این کارها را انجام داده است و هیچ تنفری از زنان نداشته است.
متهم گفت در تمام موارد سعی داشته که به سوژههایش علاقهمند نشود. او تنها دل به یک دختر بسته بود که با گذشت یکسال از رابطهشان به دلیل اختلافات معمولی این رابطه پایان یافته بود.
اخبار برگزیدهلینک کوتاه :