سردرگمی در کشورداری
به گزارش جهان صنعت نیوز: از ماجرای برگزاری کنکور در شرایط کرونایی گرفته تا این وضعیت عجیب و غریبی که در چند روز گذشته زندگی همه خانوادههای دارای فرزند محصل را تحت تاثیر قرار داد! از بلاتکلیفی وزارت صمت گرفته تا شایعات موجود درباره استعفای وزیر امور خارجه! از ارائه ارز ۴۲۰۰ تومانی گرفته تا این فرش قرمزی که اخیرا زیرپای تازهواردها به بازار سرمایه پهن شد و بخش عمده سرمایه آنان را به باد داد و موارد بیشمار دیگری که همه آنها حکایت از ناکارآمدی دولت دارد.
ناکارآمدی دولت البته نتیجهای است که با یک نگاه خوشبینانه اتخاذ میشود. این در حالی است که بسیاری از مردم و البته کارشناسان بدبینتر بوده و گمان میکنند دولت دوازدهم در سال پایانی خود عملا دست از انجام وظیفه کشیده و تلاشی برای اداره صحیح و دقیق امور ندارد و صرفا با مداخلات گاه و بیگاه خود در موضوعات مختلف بر مشکلات موجود دامن میزند.
رویه عامدانه
گروه بدبینتری نیز هستند که وضعیت موجود را نه محصول ناکارآمدی و نه دست از کار کشیدن میدانند. این گروه از تحلیلگران بر این باورند که دولت روحانی از همان ابتدا صرفا برای تامین منافع بخش کوچکی از جامعه که پایگاه اجتماعی این دولت به حساب میآیند، کوشیده و به وضعیت اکثریت مردم اهمیتی نمیدهد.
محمدصادق کوشکی فعال سیاسی اصولگرا در همین گروه جای میگیرد. او در گفتوگو با «جهان صنعت نیوز» گفت: «به نظر من دوستان دولت حداقل حلقه مرکزی دولت کاملا میدانند که چه میکنند و وضعیت فعلی، وضعیت نامطلوبی برای آقای روحانی و اطرافیان او نیست. اتفاقا آنچنان که مایل هستند، کشور را اداره میکنند. حالا اگر اکثریت مردم از این شیوه اداره کشور راضی نیستند هم مشکل مردم است.»
وی تاکید کرد: «آقای روحانی در طول این هفت سال کشور را آنطور که مطلوب او و حلقه اطرافیانش بوده است، اداره کرده و علت نیز این است که هدف اولیه و اصلی او جلب رضایت پایگاه اجتماعی خودش بوده است. پایگاه اجتماعی آقای روحانی نیز یک مجموعه اقلیت دو، سه درصدی هستند. وقتی تقریبا همه حرکتهای دولت به خصوص در حوزه اقتصاد را آنالیز میکنیم، شاهدیم که دولت منافع این گروه دو، سه درصدی را به خوبی تامین کرده است؛ از دلالان بزرگ ارز تا واردکنندگان عمده و کسانی که به صورت انحصاری نبض تجارت را داشتند، تا کسانی که غولهای بازار مسکن بودهاند و … اینها پایگاه اجتماعی آقای روحانی هستند و دولت در هفت سال گذشته به خوبی منافع آنان را تامین کرده و عملا دین خود را به این پایگاه ادا کرده است.»
کوشکی با تاکید بر اینکه «منافع این گروه اقلیت با منافع اکثریت جامعه همخوانی ندارد» گفت: «دولت با علم به این مساله برای پاسخگویی به منافع گروه اقلیت تلاش کرده است.»
این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به اینکه ادامه رویه دولت در امر اداره کشور با وجود نارضایتی موجود در سطح جامعه کار را به کجا خواهد رساند، گفت: «به جای خاصی نمیرسد. آن اقلیتی که تلاش کردند روحانی به قدرت برسد، برنده اصلی بودند و مردمی که تحت تاثیر تبلیغات خیال میکردند که روحانی جامعه بهتری برای آنان خواهد ساخت، سرخورده شدهاند اما برای آقای روحانی و حلقه اطرافیان نزدیک به او هیچ اتفاق بدی نیفتاده است. آنها توانستند به قدرت برسند و از منافع قدرت استفاده و حامیان و پایگاه اجتماعی خود را به خوبی تغذیه کنند و از این بابت نیز کاملا خوشحال هستند. حالا اگر اکثریت مردم ناراضی باشند هم خیلی برای آنان فرقی ندارد.»
وی اینکه وضعیت موجود را به خاطر ناکارآمدی دولت بدانیم، خطا دانست و گفت: «نمیشود که تصادفا اکثریت تصمیمات دولت در هفت سال گذشته به ضرر منافع اکثریت جامعه و به سود آن اقلیت باشد. شما سیاستهای ارزی دولت از سالهای ۹۶ تا ۹۸ را ببینید، همینطور سیاست تضعیف تولید داخلی و تقویت واردات، سیاست واگذاری مجتمعها و بنگاههای بزرگ اقتصادی مثل نیشکر هفتتپه و… . تقریبا هر جا از سیاستهای اقتصاد دولت را که نگاه کنیم، شاهدیم که منافع آن اقلیت محدود به بهترین شکل تامین شده و این به هیچوجه نمیتواند تصادفی باشد.»
وضعیت ناگزیر
ناگفته نماند که دولت روحانی هنوز هم حامیانی دارد و برخی از تحلیلگران وضعیت موجود را بیش از آنکه متاثر از مدیریت و کشورداری او بدانند، ناشی از مشکلات تحمیلشده از بیرون مثل تحریم و کرونا میدانند و معتقد هستند که هر فرد دیگری هم جای روحانی بود، نمیتوانست بهتر از او عمل کند.
داریوش قنبری فعال سیاسی اصلاحطلب از جمله کارشناسانی است که در این گروه جای میگیرد. او در گفتوگو با «جهان صنعت نیوز» ضمن دفاع از دولت روحانی وضع موجود را تا حد بسیاری ناگزیر دانست و گفت: «واقعیت این است که دولت در ارتباط با مسائل حوزه اقتصادی با مشکلات بسیاری مواجه است. دولت مثل کارمندی است که بخش قابل توجهی از درآمد خود را از دست داده و باید با آنچه مانده به اداره امور خانواده بپردازد. تحلیلگران درباره عملکرد دولت روحانی در یک نکته اتفاق نظر دارند و آن هم این است که دولت روحانی بدشانسترین دولت تاریخ معاصر ایران است. ما در این دوره با تحریم و کاهش فروش نفت مواجه شدیم و بعد هم مساله کرونا یعنی تمام مشکلات قابل تصور، یکجا برای این دولت پیش آمده و برنامهریزی را با مشکل مواجه کرده است. به نظر من هر فرد دیگری جای روحانی بود، میبرید. اما روحانی در مجموع کشور را به نحوی حفظ کرده و این نکته مثبتی است. دولت برای خود یک برنامه پنج ساله داشته اما وقتی که منابع تامین نشود، نمیتواند آن را عملیاتی کند، در واقع مدیر بدون منابع، مثل سرباز بدون اسلحه و مهمات است.»
این نماینده پیشین مجلس با تاکید بر اینکه «مشکلات موجود را ناشی از مدیریت دولت نمیدانم» در واکنش به اینکه در برخی موضوعات غیراقتصادی مثل برگزاری کنکور یا بازگشایی مدارس نیز شاهد نوعی سردرگمی در دولت هستیم که زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده است، گفت: «دولت درباره کنکور از همان ابتدا تصمیم دقیق خود را گرفت و گفت که کنکور برگزار میشود اما فشارهایی آوردند تا اینطور نشود و در نهایت دیدیم که دولت سر تصمیم خود ماند. آنچه اکنون درباره بازگشایی مدارس دیدیم هم به خاطر این است که با توجه به وضعیت کرونا نمیتوان در همه مناطق به یک شکل عمل کرد و باید سیاستهای مختلفی را در پیش گرفت. شاید اظهارات متعارضی بیان شده باشد که مردم را سردرگم کرده، اما این نیز ناگزیر است. شما بیانات سازمان بهداشت جهانی را در این مدت در نظر بگیرید که چقدر تناقض دارد. یک بار گفتند که ماسک بزنید و یک بار گفتند مهم نیست و… . در دیگر کشورها نیز همینطور است و هیچ کشوری نتوانسته تصمیمات قاطعی بگیرد. دولت روحانی اما توانسته است یک رویه کمتر متناقض را در پیش بگیرد و بحران را مدیریت کند.»
وی در ادامه گفت: «در مجموع فکر میکنم که با توجه به امکانات موجود، مدیریت دولت قابل ایراد نیست و نمیتوان همه انتظارات را از دولت داشت. در موضوع کرونا بخشی از مسائل به فرهنگ مربوط است. مثلا دولت نمیتواند به زور روی دهن مردم ماسک بزند. یک جاهایی اگر مردم رعایت میکردند با مشکلات کمتری مواجه میشدیم. در همین تعطیلات اخیر اگر سفر نمیرفتند، وضع بهتر بود. اکنون دولت چه اقدامی میتواند انجام دهد؟ دوباره قرنطینه کند و کسبوکار مردم را تحت تاثیر قرار دهد؟»
قنبری همچنین اینکه برخی مسائل مثل عدم معرفی وزیر صمت یا شایعات موجود درباره استعفای وزیر امور خارجه نشان میدهد، رشته کار از دست دولت خارج شده را رد کرد و گفت: «اینطور فکر نمیکنم. دولت درباره معرفی صمت هیچ کوتاهیای نکرد و این مجلس بود که رای اعتماد نداد. بعد هم مجلس وارد تعطیلات تابستانی شد. درباره وزارت امور خارجه نیز فکر میکنم نمیتوان بر اساس شایعات اظهارنظر کرد. فکر نمیکنم که بین وزیر امور خارجه و دولت اختلافنظری باشد و ناهماهنگی ایجاد شده باشد. آنچه اکنون درباره استعفای آقای ظریف گفته میشود صرفا شایعه است و تا وقتی که روشن نشده باشد که واقعیت دارد نمیتوان به آن استناد کرد و حرفی زد.»
خلاصه کلام
آنچه داریوش قنبری در دفاع از دولت میگوید، شاید قدری متعصبانه باشد اما پربیراه نیست. با این حال دشواریهای زندگی در ایران به قدری افزایش یافته که گوش شنوایی برای اینگونه حرفها نمانده و مردمی که هر روز سختتر از دیروز روزگار میگذرانند چندان به ریشه مشکلات توجه نداشته و صرفا دولت را مسوول مدیریت این شرایط و عبور دادن کشور از بحران میدانند. در این اوضاع و احوال قطعا سخنانی تند و انتقادی علیه دولت بیشتر خریدار دارد.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانسیاسی
لینک کوتاه :