کارزار فریب
به گزارش جهان صنعت نیوز: دونالد ترامپ هم در عرصه داخلی و هم روابط خارجی در حال فریب افکار عمومی است به طوری که در حوزه بینالملل با دو پروژه «صلح افغانستان» و «عادیسازی روابط» بنا دارد در روزهای مانده به انتخابات آمریکا ضربات کاری را به جو بایدن وارد کند.
ترامپ در دو هفته اخیر برگههایی را رو کرده که جو بایدن را منفعل کرده که از جمله آن موضوع انتقال سفارتخانههای کشورهایی مانند لهستان و کوزوو از تلآویو به بیتالمقدس بود تا جایی که بایدن از شعارهای قبلیاش در ارتباط با انتقال سفارت آمریکا به قدس، عقب نشست.
برگه دیگر مربوط به عادیسازی روابط امارات و تلآویو بود. هنگامی که ترامپ بیانیه مربوط به عادیسازی روابط ابوظبی و تلآویو را قرائت میکرد، خوب میدانست که این خبر هیچیک از دولتهای عرب منطقه را شوکه نخواهد کرد اما این را هم میدانست که ملتهای منطقه و به ویژه ملت مظلوم فلسطین در بهتی عمیق فرو خواهند رفت.
این خبر برای طرفداران ترامپ به منزله بمبی بود که افکار عمومی را در آمریکا به لرزه درآورد و در همان ساعات اول تاثیرش را بر نتایج نظرسنجیها گذاشت، حتی اگرچه چند درصد بیشتر نبود. دومین بمب ترامپ روز شنبه ترکید، زمانی که عادیسازی روابط اسراییل با بحرین رسانهای شد. حالا به نظر میرسد مشاوران جو بایدن باید دنبال برگههایی باشند که بتواند این به ظاهر موفقیتهای ترامپ را تحتالشعاع قرار دهد.
جایگاه شکننده در کاخسفید
ترامپ که به شدت جایگاهش را در کاخسفید در خطر میبیند، به جای رقابت سالم انتخاباتی، گزینه ترفند و فریب افکار عمومی را در پیش گرفته و در این مقطع زمانی هیچ چیزی به جز پیروزی در انتخابات و غلبه بر جو بایدن برایش اهمیتی ندارد. ترامپ در حالی دیگران را دستاویز برنامههای انتخاباتی خود کرده که نشان داده اهداف غیرسازنده، پشت پرده و کوتاهمدت را در دستور کار قرار داده است.
چالشی که ترامپ تا پیش از انتخابات با آن دستوپنجه نرم میکند ممکن است خیلیها را قربانی کند که نتایجش در آینده مشخص خواهد شد. ترامپ تشنه قدرت، اهمیتی برای سرنوشت فلسطینیان قائل نیست و عملا به دلال اسراییلیها تبدیل شده و همه تلاش خود را بر این موضوع معطوف کرده که خواستههای اسراییل را محقق کند شاید بتواند در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا حمایت لابیهای اسراییلی را به دست آورد.
این بار ترامپ سراغ اعراب همیشه مطیع کاخسفید رفته تا از طریق آنها به اهداف انتخاباتیاش دست یابد و اعراب فریبخورده ترامپ را به عنوان یک ناجی میبینند در حالی که ذهن رییسجمهوری آمریکا فقط به دنبال منافع شخصی بوده نه منافع اعراب.
بازی با برگ تلآویو- ابوظبی
آمریکا، اسراییل و امارات متحده عربی ۲۳ مرداد با انتشار بیانیه مشترکی اعلام کردند ابوظبی و تلآویو رسما روابط خود را عادی کردند. بحرین نیز دومین کشور پس از امارات متحده عربی است که در روزهای اخیر روابط خود را با تلآویو عادی میکند.
اقدام بحرین و امارات متحده عربی برای علنی شدن روابط با اسراییل، محکومیت بسیاری از کشورهای اسلامی و گروههای مقاومت فلسطینی را به دنبال داشته است. اینکه مراسم امضای توافق صلح میان امارات- اسراییل در واشنگتن برگزار میشود، نشان از اهداف خاص مشاوران ترامپ برای موثر جلوه دادن سیاستهای کاخسفید است.
توافق امارات و اسراییل در حالی اعتراض و انتقاد شدید شماری از کشورها و شخصیتهای مستقل جهان را به دنبال داشته که کارشناسان بر این باورند که ترامپ ترفندی نخنما را برای جلب آرای انتخاباتی در این زمینه به کار بسته که به نظر توافقی اجباری میان امارات- اسراییل خواهد بود که در درازمدت ماهیت واقعی آن برملا خواهد شد.
سوءاستفاده تبلیغاتی از صلح افغانستان
نگاه پروژهای تیم دونالد ترامپ به صلح افغانستان و سوءاستفاده از آن صرفا برای انتخابات آینده ریاستجمهوری این کشور بزرگترین تهدید فراروی مذاکرات صلح کابل و طالبان برای دستیابی به یک صلح واقعی است.
کارت دیگر ترامپ در برابر دموکراتهایی که تلاش دارند او را به هر شکل ممکن از کاخسفید بیرون بکشند، بحران افغانستان است. البته ترامپ آدمی نیست که به همین سادگیها میدان را خالی کند و چمدانش را برای خروج از کاخسفید ببندد. اصلا او آمده تا بماند و اگر شد آن کاخ را تحویل ایوانکا دهد و اگر نشد آن را بر سر وارثش خراب کند.
در همین چارچوب آمریکاییها سرانجام بعد از دو سال تقلا و بدهبستانهای پشت پرده با گروه طالبان موفق شدند نشستی را با عنوان اجلاس صلح افغانستان در دوحه قطر تدارک ببینند که در آن نمایندگان طالبان با نمایندگان دولت مرکزی پشت یک میز بنشینند.
این نشست با آنکه در میان عمق اختلافات و دیدگاههای دو طرف و نقشآفرینی برخی کشورهای منطقه به خصوص قطر شروع شده، اما از همان زمان طرح موضوع، بسیاری پیشبینی کردند که نشست پیشاپیش به دلایل ریشهداری، شکست خورده است. اختلافات میان دو طرف بسیار است اما اصلیترین اختلاف یعنی بحث بر سر نوع نظام سیاسی و عنوان آن، فضایی ایجاد کرده که هر گونه توافق را ناممکن تصویر میکند.
به هر حال شاید با ترتیباتی بتوان این دو جریان کاملا متضاد را تا شب انتخابات به هم نزدیک کرد که حتی منجر به امضای یک سند توافق شود اما اینکه این توافق پایدار باشد، جای تردید است چراکه سابقه تحولات ۴۰ ساله در افغانستان نشان داده در فردای انتخابات، این توافق میتواند به یک سند پارهپاره تبدیل شود.
عجله دولتمردان آمریکا برای مذاکرات میان گروههای افغانستانی در حالی است که ژنرال کنت مککنزی فرمانده ارتش آمریکا در خاورمیانه گفته است طالبان تاکنون هیچ شاهد معتبری مبنی بر قطع روابطش با القاعده ارائه نکرده است.
زمان تقریبی این توافق که نیمه اول سپتامبر سال گذشته اعلام شده بود در پی کشته شدن یک نظامی آمریکایی بر اثر بمبگذاری در کابل، لغو شد. در آن زمان گروه شبهنظامی طالبان متهم شد که این بمبگذاری را انجام داده است. در نتیجه گفتوگو میان گروههای افغانستانی که قرار بود در پی امضای این توافق انجام شود نیز به تعویق افتاد. البته گروه طالبان نیز خواهان آزادی شبهنظامیانش از زندانها بود که روند مذاکره را به عقب انداخت.
حال رییسجمهور آمریکا میتواند این مناسبت را با دستاوردهای ریاستجمهوریاش پیوند دهد. همانگونه که در این روزها برقراری روابط دیپلماتیک میان بحرین و اسراییل و همچنین تصمیم مشابه امارات متحده عربی آن هم با وساطت کاخسفید میتواند برگ برندهای برای ریاستجمهوری آمریکا در این هفتههای پایانی پیش از انتخابات باشد. این در حالی است که تلاشهای آمریکا برای صلح در افغانستان پیشینهای طولانی دارد؛ تلاشهایی که بیشتر با شکست و ناکامی مواجه بوده است.
آمریکاییها در طراحی چنین سناریوهایی بسیار ورزیده و باتجربه هستند به طوری که سال ۲۰۱۰ پس از امضای توافقنامه راهبردی میان بغداد- واشنگتن در حالی پایان القاعده در عراق را اعلام کردند که تروریسم در این کشور در حال پوستاندازی بود و گروه دیگری با نام داعش در حال متولد شدن و این را آمریکاییها پیش از هر کس میدانستند.
بنابراین بازی ترامپ در موضوع پروندههای منطقه، بیش از آنکه امری واقعی باشند، نوعی فریبکاری و جعل است و هدف آن فریب افکار عمومی آمریکاست.
ترامپ حتی در حوزه داخلی هم به آمریکاییها کلک زده است. او در حالی که میتوانست با یک فرمان و برخورد جدی با پلیس قاتل جرج فلوید، به سادگی بحران ایجاد شده را مهار کند اما به جای آن شروع کرد به شعلهور کردن خشم عمومی، تا جایی که آمریکاییهای طبقه متوسط را بترساند. این برگههای تقلبی ترامپ برای کسب پیروزی در انتخابات است و اساسا برای دستیابی به این هدف از هیچ امر ضداخلاقی واهمه ندارد و حتی احتمال اینکه برگی هم برای کرونا داشته باشد، کم نیست.
او نزدیک به ۲۰۰ هزار آمریکایی را با سهلانگاری به کام مرگ کشانده، اقتصاد بزرگ آمریکا را به سراشیبی سقوط کشانده و حالا با فریب افکار عمومی در حال ایجاد تغییر در آرای آمریکاییهاست.
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژه
لینک کوتاه :