مرغ سیاستگذاری دولت یک پا دارد
علیاکبر نیکواقبال * کاهش ارزش پول ملی یک کشور به معنای ارزانتر شدن کالاهای ساخت داخل و گرانتر شدن کالاهای وارداتی است. زمانی که تعادل تجارت خارجی یک کشور به دلیل کاهش صادرات و افزایش واردات به هم میریزد، تولیدکنندگان داخلی متضرر میشوند. در این شرایط سیاستگذار دست به کاهش ارزش پول ملی میزند تا گرایش متقاضیان خارجی برای خرید محصولات تولیدی را بالا ببرد. به این ترتیب صادرات بار دیگر به تحرک درمیآید و تعادل تجارت خارجی به عنوان یکی از اصولیترین شاخصهای اقتصادی حاصل میشود.
افزایش قیمت ارزهای خارجی که از دو سال گذشته آغاز شده دلار را از حدود ۳ هزار تومان به بیش از ۲۵ هزار تومان رسانده است. در این شرایط تاکید بیشتر بر صادرات محصولات تولیدی به دلیل کاهش شدید ارزش پول ملی به صرفهتر خواهد بود. هرچند کاهش شدید ارزش ریال میتواند به افزایش صادرات منجر شود، اما کالاهای وارداتی با دلار ۲۵ هزار تومانی قیمتگذاری میشود، به این ترتیب افزایش صادرات در این حالت نمیتواند برآورد صحیحی از قدرت اقتصادی کشور به دست دهد.
بنابراین تفاوت زیادی بین حالتی که نرخ ارز خود به خود و به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی بالا میرود با حالتی که به منظور حفظ تعادل تجارت خارجی ارزش پول ملی پایین آورده میشود وجود دارد. برای مثال چین که همواره یوآن چین را ۲۰ درصد پایینتر از ارزش واقعی آن نگه میدارد تا بتواند صادرات خود به آمریکا را تداوم بخشد توانسته رشدهای اقتصادی بالای ۱۴ درصدی را به ثبت برساند. اما نوسانات بالای متغیرهای کلان اقتصادی در ایران نمیتواند مسیر موفقیت کشورمان را با کاهش ارزش پول ملی ترسیم کند.
یک اقتصاددان برجسته آلمانی میگوید مهمترین عامل برای پیشرفت اقتصادی یک کشور ثبات اقتصادی و ثبات قیمتهاست و این موضوع منجر به شکلگیری تمام شاخصهای اقتصادی میشود. اما در کشوری که از تورم بالا رنج میبرد سرمایهگذاریها متزلزل میشود و رشد اقتصادی کاهش مییابد و قشر ضعیف جامعه دیگر توان گذران زندگی خود را به صورت حداقلی نخواهند داشت. بنابراین عبور از مشکلات امروز اقتصاد ایران با وجود راهحلهای منطقی ممکن میشود نه راهحلهای مقطعی همچون درآمدزایی از بورس یا افزایش مالیاتها در شرایط رکودی.
مسوولان کشوری از هر ردهای که باشند، باید به دنبال راهحلی اساسی باشند. در طول چهار دهه گذشته، ایران متحمل زیانهای بزرگی از ناحیه سیاستهای ناکارآمد دولتها شده است.
بنابراین با اصلاح سیاستها و تجدیدنظر در آنها میتوان مسیر پیشرفت کشور را ترسیم کرد. تجربه نیز نشان میدهد که با تغییر روابط بینالمللی میتوان دستاوردهای بزرگی کسب کرد. به این ترتیب نمیتوانیم بگوییم که مرغ یک پا دارد و با ادامه رویکرد خود در حوزه دیپلماسی امیدوار باشیم که به موفقیت دست پیدا میکنیم چون تا زمانی که روابط بینالمللی روی غلتک نیفتد، دشمنتراشیها راه به جایی نمیبرد و اقتصاد نمیتواند مسیر پیشرفت را طی کند.
* اقتصاددان
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :