راهکارهایی برای حمایت از فقرا
وحید شقاقیشهری * در اقتصاد ایران که همواره تورمهای بالایی را تجربه میکند، نظامهای بازتوزیع ثروت حتما باید تقویت و با جدیت فعالیت کنند تا بتوان اهداف برنامهریزیشده برای حمایت از دهکهای کمبرخوردار را محقق کرد. در حالی که نظام یارانهای، بانکی و مالیاتی سه نظام مهمی هستند که میتوانند به بازتوزیع ثروت کمک کنند اما اقتصاد ایران به نحوی تنظیم شده که این سه نظام در خدمت ثروتمندان قرار گیرند.
اگر نظام یارانهای به درستی عمل کند، تلاش میشود که یارانه برای دهکهای کمدرآمد و در حمایت از آنها تخصیص داده شود. در چینش نظام مالیاتی نیز مالیات بر ثروت، مالیات بر درآمد خانوار و مالیات بر عایدی سرمایه میتوانند به کاهش شکاف طبقاتی و بازتوزیع ثروت کمک کنند. در نظامهای بانکی نیز اعطای تسهیلات خرد به دهکهای کمدرآمد و همچنین کسبوکارهای کوچک و متوسط میتواند به کاهش شکاف طبقاتی منجر شود.
در ایران نظام یارانهای برعکس عمل میکند به طوری که دهک دهم ۲۰ برابر دهک اول از یارانه پنهان یعنی یارانهای که برای بنزین، حاملهای انرژی و بسیاری از فرآوردههای انرژی پرداخت میشود، برخوردار است. براساس آمار مرکز آمار، بیش از ۴۰ درصد خانوارها خودرو ندارند بنابراین از یارانه بنزین برخوردار نمیشوند. به این ترتیب هر کس که خودروی بیشتری دارد از یارانه بیشتری بهرهمند میشود. از همین رو است که مجلس قصد دارد طرحی را تصویب کند که به موجب آن به جای اعطای بنزین به خودرو، یارانه آن به خانوارها پرداخت شود.
نظام بانکی نیز در تمام دنیا اهداف اجتماعی را دنبال میکنند و به کسبوکارهای خرد تسهیلات ارائه میکنند. ضعف نظام بانکی در اقتصاد ایران و فساد و رابطه و رانت اما موجب شده که بیشتر تسهیلات کلان در نظام بانکی نیز به پردرآمدها و ثروتمندان تعلق گیرد. اگر دولت بخواهد از معیشت مردم حمایت کند، باید این سه نظام کلیدی را اصلاح کند تا بتواند منابع مالی لازم برای حمایت از نیازمندان را به دست آورد.
به نظر میرسد ما شناسایی درستی از دهکهای درآمدی نداریم و نیازمند بانک اطلاعاتی درستی از وضعیت معیشت و ثروت خانوارها هستیم تا بر اساس آن منابع را بین گروههای درآمدی تقسیم کنیم. بدیهی است در نبود بانک اطلاعاتی، گروههایی که نیازمند نیستند از یارانههای حمایتی دولت منتفع میشوند و گروههای نیازمند کنار گذاشته میشوند. بنابراین دولت باید بتواند منابع راکد و بلااستفاده خود را مولد و منابع حاصل از آن را صرف حمایت از دهکهای کمدرآمد کند.
همچنین دولت باید اصلاحاتی را در رابطه با سیاست ارز ۴۲۰۰ تومان انجام دهد. دولت و مجلس میتوانند ارز ۴۲۰۰ تومانی را در قالب کالابرگ و کارتهای اعتباری برای کالاهای ضروری توزیع کنند تا گروههای کمدرآمد بتوانند اقلام ضروری را به قیمت ارز ۴۲۰۰ تومانی خریداری کنند. این موضوع موجب میشود این سیاست به جامعه هدف اصابت کند. دولت دو سال است که ارز ترجیحی برای کالاهای اساسی تخصیص میدهد اما این ارز هیچگاه به جامعه هدف اصابت نکرده و بخش زیادی از منابع ارزی کشور هدر رفته است. بنابراین اصلاح سیاست ارز ۴۲۰۰ تومانی نیز میتواند در دستور کار قرار گیرد تا برنامههای دولت برای حمایت از مردم به نتیجه برسد.
بنابراین دولت در اولین گام باید این سه نظام کلیدی اقتصاد را از وضعیت کنونی به نفع دهکهای کمدرآمد منحرف سازد. برای مثال دولت و مجلس میتوانند با فوریت، سه پایه مالیاتی مهم از جمله مالیات بر ثروت، مالیات بر مجموع درآمد خانوار و مالیات بر عایدی سرمایه را تصویب کنند تا منابع حاصل از آن صرف بازتوزیع ثروت به نفع بهبود معیشت جامعه شود. تنها در این شرایط است که میتوان در خصوص تحقق برنامههای دولت برای حمایت از گروههای کمدرآمد ابراز امیدواری کرد.
* اقتصاددان
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :