تهران- پکن: از سونامی تا سکوت
به گزارش جهان صنعت نیوز: ایران اما به دلایل گوناگون حاضر نشده و نمیشود که چنین پیشنهادی به اتحادیه اروپا بدهد. حتی حاضر نشده درخواست اتحاد کمتر از ۲۵ سال یا مناسبات میانمدت با ژاپن را بدهد. با این همه اما در سال ۱۳۹۴ بود که ایران و چین بدون آنکه سروصدا به پا کنند خواستار عقد قراردادی ۲۵ ساله شدند و تا همین چند ماه پیش نیز درباره آن نوعی سکوت خبری وجود داشت. چراغ رازگشایی از این قرارداد را محمود احمدینژاد روشن کرد و البته هرگز معلوم نشد و یا نمیشود که اراده او منوط به خواست شخص خودش بود یا دوستان و یاران پیدا و پنهان او نیز وی را تشویق کردند.
ناگهان، سونامی
پردهبرداری نخستین از اینکه ایران با چین قراردادی در حال انعقاد برای ۲۵ سال دارد البته از سوی یک رسانه و نهاد انگلیسی هم زده شد و ناگهان سونامیای از خبر و تحلیل و تفسیر در ایران از سوی طیفهای گوناگون جناحهای سیاسی اصلی کشور برخاست. در چندین روز پس از رازگشایی دهها تحلیل در مخالفت و صدها تحلیل در موافقت با انعقاد قرارداد با چین در رسانههای ایران منتشر شد.
دلیل اهمیت ایران
واقعیت این است که حزب کمونیست چین در یک دوره ۳۰ ساله توانست جهان را فریب دهد و با نشان دادن نرمش و انعطاف درباره پذیرش آموزههای اقتصاد آزاد راه را برای رشدهای پرشتاب برای خود هموار کرد و در این میان دولتهای آمریکایی به ویژه پس از سپتامبر ۲۰۰۱ که مشغول نبرد با آنچه خود آن را تروریسم سازمانیافته نامیدند، شدند و از چین غفلت کردند. حزب کمونیست چین در این سه دهه با ترفند و اقتدار توانست نظام سیاسی متمرکز و لنینیستی را صیانت کند و از درهای باز اقتصاد جهان با صیانت از پول ملی استفاده کرده و به رتبه دوم اقتصاد از نظر ارزانی تولید ناخالص داخلی و رتبه اول صادرکننده بین کشورها رسید. چین اما در سال ۲۰۱۶ با دولتی تازه در آمریکا مواجه شد که دست حزب کمونیست چین را خوانده و با سختگیری نسبت به رفتار چین جنگ تمامعیاری را آغاز کرده است که هنوز ادامه دارد و در صورت برنده شدن ترامپ در انتخابات ۱۳ آبان امسال بر شدت آن افزوده خواهد شد. اما آمریکاییها میدانند برای اینکه بتوانند بر چین غلبه کنند باید از شمار یاران او کاسته و برخی کشورها را از طرفداری چین دور نگه دارند. ایران یکی از کشورهایی است که به لحاظ اقلیم، امکانات، نظام سیاسی ایدئولوژیک و نیز داشتن ذخایر بزرگ انرژی فسیلی که مورد نیاز چین است میتواند اگر در کنار چین قرار گیرد کفه ترازو را به نفع حزب کمونیست چین سنگین کند. چین نیز از این تواناییهای ایران آگاه بوده و در مسیر دوستی بیشتر با ایران گامهایی را برداشته است. حالا در شرایطی که ایران زیر فشار حداکثری آمریکا قرار دارد و میخواهد راه نجاتی برای اقتصاد خود پیدا کند، نزدیک شدن به چین برایش اهمیت فوقالعادهای دارد.
رفتار مرموز
رهبران حزب کمونیست چین به سنتهای تاریخی سرزمین خویش که پنهانکاری در ذات آن قرار دارد وفادار هستند و نمیخواهند همه تمایلات خود با ایران را آشکار کنند و در فضایی قرار گیرند که خود را متعهد به انجام آن بدانند. چین به این مساله فکر میکند که شاید روزی ناچار شود با آمریکا سازش کند و ایران را در میان زمین و آسمان نگه دارد و در این صورت دیگر کشوری به آنها اطمینان نمیکند که آن کشور قرارداد بلندمدت منعقد کند. از طرف دیگر تجربه سالهای پس از برجام از سوی ایران نشان داد که ایران نیز میتواند در صورت گشایش فضاهای دیگر به سادگی از چین جدا شود. رفتارهای مرموز از طرف هر دو کشور در سکوت فعلی و به محاق رفتن بحثها موثر بوده است.
یک ویژهنامه و اظهارنظر
پژوهشکده مطالعات راهبردی با نگاه امنیت ملی شماره شهریورماه نشریه خود به نام دیدهبان را به «ویژهنامه همکاری راهبردی ایران و چین» اختصاص داده است که در آن اعضای هیات علمی این پژوهشکده تفسیر و تحلیل خود را از داستان پر رمز و راز قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین ارائه کردهاند. در ادامه به برخی از این تحلیلها اشاره میکنیم.
اندیشکدهها
امین پرتو عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی در این ویژهنامه نگاهی دارد به داوریهای چندین اندیشکده نسبت به این قرارداد.
اندیشکدههای رژیم صهیونیستی
پژوهشکده مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی در مقالهای با عنوان ایران و چین در مسیر توافق راهبردی طولانیمدت نوشته است چین تمایلی به اتحاد نظامی با ایران ندارد بلکه دنبال حفظ موازنه در رابطه با ایران و کشورهای عربی خلیجفارس و نیز رژیم صهیونیستی است. چین ریسک بیثباتی در ایران را پیش از تصمیم گرفتن درباره این قرارداد محاسبه و به ضمانتهای اجرایی درباره قرارداد در بلندمدت فکر خواهد کرد. جذابیت ایران برای چین به نظر میرسد محدود به نفت و گاز باشد و بس. سابقه چین تاکنون رعایت تحریمهای آمریکا علیه ایران بوده است. برای نمونه بانک کونلون که در پکن قرار دارد و بازوی اصلی تبادل بانکی ایران و چین است دائم فهرست تحریمی آمریکا علیه ایران را به روز کرده است. امید ایران امضای قرارداد مزبور در مارس ۲۰۲۱ (اسفند ۱۳۹۹) است. این اندیشکده نوشته است ساخت راهآهن چابهار به زابل از هند گرفته شده و به چین واگذار شده است. اگر هم قراردادی امضا شود لزوما به معنای اجرایی شدن همه بخشهای آن نیست و چین فقط کالاهایی را به ایران میفروشد که موجب نگرانی رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس شود.
مرکز بگین- سادات در رژیم یادشده در سه مطلب جداگانه به تحلیل این قرارداد پرداخته است. جیمز دورسی در مقالهای با عنوان «قرارداد ایران و چین بالن نمایشی با پیام روشن» مینویسد: ایران تصمیم گرفته توامان هم پیام روشنی را منتقل کند. چازیرا در مقالهای دیگر با عنوان چین و ایران به سطحی جدید در مشارکت راهبردی میرسند، این قرارداد را خطری مهم در موازنه راهبردی در خاورمیانه معرفی میکند.
اوسلیکتار و فرهاد رضایی هم مینویسند این طرح به فرض اجرا تعیین خواهد کرد که ایران پولهایش را چگونه خرج کند که در نهایت به معنای واگذاری حاکمیت ایران به چین است.
اندیشکدههای عربی
فاطمه صماوی از مرکز مطالعات الجزیره در مقاله مشروحی به بررسی این قرارداد پرداخته و نوشته است برخی این قرارداد را پیمان شیر و اژدها میدانند و برخی دیگر آن را در حکم قرارداد ترکمانچای جدید معرفی میکنند. نویسنده ادعا کرده است چین متحد راهبردی نبوده و نیست و آنچه ایران میپندارد شراکت راهبردی با چین است که بعید است جایی در محاسبههای فعلی پکن داشته باشد.
اندیشکدههای آمریکایی
بلال صعب و جوزف وتل (فرمانده پیشین سنتکام) نیز در مقالهای در وبسایت دیفنس وان پیشبینی میکنند چین تهدیدی برای آمریکا نیست و آمریکا از امنیت ایجاد شده در خاورمیانه با هزینه چین استفاده خواهد کرد.
شهرام اکبرزاده و محمد پرگو نیز نوشتهاند خطرناکترین جنبه قرارداد بخش همکاری در حوزه مخابراتی و اینترنتی است زیرا جامعه مدنی ایران را تحت تاثیر
قرار میدهد.
پژوهشگران مطالعات راهبردی
در این ویژهنامه شماری از اعضای هیات علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی نیز دیدگاه خود را درباره قرارداد ایران و چین نوشتهاند که به برخی از آنها اشاره میشود.
حسن صدرانیا نوشته است: تاکنون هیچ سند رسمی از این تفاهمنامه از سوی طرفین منتشر نشده است. آنچه در رسانهها به عنوان متن سند آمده و آمار و ارقام مالی دارد گمانهزنی رسانهای است.
صدرانیا درباره معایب این قرارداد مینویسد: قدرت چین در مقایسه با قدرت آمریکا بسیار پایین است و اگر ایران و آمریکا درگیر جنگ شوند حاضر به پرداخت هزینه برای حمایت از ایران نخواهد شد. از طرف دیگر با توجه به اینکه ایران تحت فشار آمریکا به این قرارداد تن میدهد دامنه انتخابهایش محدود خواهد بود. نویسنده میگوید چین توانایی جلوگیری از تحریم آمریکا علیه ایران را ندارد.
نویسنده اما با برشمردن برخی مزیتها در بخش نتیجهگیری مینویسد: این تفاهمنامه توان ملی جمهوری اسلامی ایران را در پیگیری اهداف ملی، منطقهای و بینالمللی افزایش میدهد.
سعید صادقی نیز نوشته است: موافقان این قرارداد بیشتر در جناح اصولگرایان هستند و میگویند ایران و آمریکا چشماندازی برای تفاهم ندارند و اتحادیه اروپا نیز توانایی و تمایل مقاومت در برابر آمریکا را ندارد بنابراین ایران با عقد این قرارداد از فشار آمریکا میکاهد.
از نظر این نویسنده اما منتقدان قرارداد که طیف متنوعی را تشکیل میدهند این قرارداد را یادآور دوران سیاه امتیازدهی خارجیها میدانند و میگویند فرآیند مبهمی بر قرارداد حاکم است و در زمان نامناسب منعقد میشود. این گروه میگویند حزب کمونیست چین هدفهای بلندی دارد که ممکن است هر لحظه قراردادش با ایران را لغو کند.
وی نتیجه گرفته است ایرانیان نگاه منفی به چین دارند و این یک مساله بسیار بااهمیت است.
امین پرتو نوشته است توافق ایران و چین بسته به سمت و سوی خود در جزئیات، شاید موجب کاهش فشار به اقتصاد ایران شود اما ممکن است به انحصارهایی منجر شود و در حوزه اقتصاد، ایران منافعش را از دست بدهد.
مهدی شاپوری نیز نوشته است: اگر چین ارادهای قوی برای اجرای این قرارداد داشته باشد این به نفع ایران خواهد بود اما باید دید چین حاضر به پرداخت هزینه حمایت از ایران خواهد بود؟ یادمان باشد که چین با عربستان سالانه ۶۰ میلیارد دلار تجارت دارد و حاضر نمیشود این تجارت را به نفع ایران به سادگی از دست بدهد.
وی نتیجه گرفته است که چین باید قبول کند که اگر با ایران قرارداد میبندد بر مسیر تغییر نظم فعلی جهان باشد نه اینکه نظم فعلی را صیانت کند که به زیان ایران است.
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژه
شناسه :
138472
لینک کوتاه :
لینک کوتاه :