طرح حمایتی یا سیاست پوپولیستی!
بهمن آرمان * بر اساس تجارب به دست آمده، سیاستهای پوپولیستی که اوج آن را در دولتهای نهم و دهم دیدیم، نهتنها در ایران بلکه در سایر کشورهای جهان نیز همواره با شکست روبهرو شده است. اگر بخواهیم به صراحت در خصوص این موضوع اظهارنظر کنیم میتوانیم به سرنوشت کشورهای اروپای شرقی، کوبا و کره شمالی نگاهی بیندازیم. در حال حاضر کشورها به سمت تقویت طرف عرضه اقتصاد حرکت کردهاند. به این ترتیب هر حمایتی که در دستور کار دولتها قرار میگیرد در راستای افزایش عرضه کالاها و خدمات خواهد بود.
اگر نمایندگان مجلس قصد حمایت از اقشار آسیبپذیر و کمدرآمد جامعه را دارند باید به بررسی این موضوع بپردازند که چرا با گذشت ۴۱ سال از انقلاب هنوز اقلام اساسی مصرفی جامعه جزو ۱۰ قلم اصلی کالاهای وارداتی هستند. با توجه به اینکه میزان مهاجرتهای صورت گرفته از ایران بر اساس گزارش مرکز آمار ۷/۹ میلیون نفر برآورد شده، جمعیت فعلی ساکن ایران در بهترین حالت به ۷۰ میلیون نفر هم نمیرسد. با وجود اینکه ایران کشور کوچکی در ابعاد جهانی است، اما جزو پنج کشور بزرگ واردکننده جو، روغننباتی و در پارهای از موارد شکر محسوب میشود.
در همین چند ماهه اخیر قیمت مرغ به رقم بیسابقهای رسید که مردم با درآمدهای پایین قدرت خرید آن را ندارند. دلیل اصلی آن هم این بود که تمامی نهادههای دامی از کنجاله گرفته تا ذرت و جو جزو اقلام اصلی وارداتی هستند. ایران یکی از کشورهایی است که کمترین یارانه را به بخش کشاورزی پرداخت میکند. برای همین است که این بخش همچنان به شکل سنتی اداره میشود. در مناطق مرکزی، نیمهبیابانی و حتی در مناطقی که با کویر همجوار هستند و باغهای میوه به صورت غرقابی آبیاری میشوند، کشاورزان حتی اقدام به کاشت برنج نیز میکنند. این موضوع نشان میدهد که کشاورزی ما هیچگاه نتوانسته خود را با علم و تکنولوژی روز همراه کند.
مطابق مطالعاتی که در سازمان جهاد کشاورزی خوزستان (که به عنوان بزرگترین تولیدکننده ذرت دامی در ایران شناخته میشود) انجام شده، در صورت استفاده از آبیاری قطرهای و افزایش سطح زیر کشت، این استان نهتنها میتواند تمام ذرت مورد نیاز ایران را تامین کند بلکه میتواند به یک صادرکننده عمده نیز تبدیل شود. این منطق در خصوص جو و سایر نهادههای دامی همچون شکر نیز میتواند صدق کند. اما ما میبینیم که محصولی چون برنج کماکان به روشهای بسیار قدیمی و سنتی کشت میشود که این موضوع نه منجر به کاهش قیمت آن میشود و نه میزان برداشت در هکتار آن را افزایش میدهد.
بنابراین مشکلات ایران چیزهای دیگری است و اگر واقعا مجلس قصد دارد کمکی به تامین کالاهای اساسی قشرهای با درآمد پایین کند باید منابع کشور را صرف مکانیزه کردن کشت محصولات کشاورزی همچون برنج کند که هنوز هم به وسیله دست نشاکاری میشود.
به این ترتیب طرح مجلس برای اعطای کالاهای اساسی تنها یک مُسکن موقتی است، درست مانند طرح اعطای یارانه نقدی ۴۵ هزار تومانی که دولتهای نهم و دهم فکر میکردند اعطای این میزان یارانه مشکل مردم را حل خواهد کرد. اگرچه راهحلهای آسانی برای رفع مشکلات پیچیده جامعه ایرانی وجود دارد اما مجلس همچون گذشته راهحل نادرستی را پیشه کرده و در نهایت به جای اینکه به دولت کمک کند، هزینه جدیدی را هم بر سیاستگذار تحمیل میکند. از اینرو میتوانیم پیشبینی کنیم که پیشنهاد مجلس از ابتدا محکوم به شکست خواهد بود و نهتنها اثری نخواهد داشت بلکه تاثیراتش را طی مدت کوتاهی از دست خواهد داد.
* اقتصاددان
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :