تبانی سازمانیافته در عرضههای اولیه
به گزارش جهان صنعت نیوز: عرضه شرکتهای خرد و کلانی که با هدف تامین سرمایه و تعمیق بازار سهام انجام میشد و به دلیل استقبال معاملهگران به شدت مورد توجه بنگاههای اقتصادی قرار گرفته بود. دولت نیز سرمست از رشد طوفانی بازار، وعده هر هفته یک عرضه اولیه را مطرح کرد تا بر تنور این بازار بیش از پیش دمیده باشد. با این حال اغلب عرضههای اولیه امسال را میتوان در گروه شرکتهای کوچک قرار داد که در مسیر تندباد صعود بازار با افزایش غیرواقعی سهام خود طرف مناسبی بستند. اما در همین حال چشم تیزبین ناظران بازار نیز شائبههایی درباره نحوه رشد نرخ سهام برخی از این شرکتها را مطرح میکرد که البته در گیر و دار جهش قیمت همه سهمهای موجود در بازار حلوفصل و توجیه میشد.
در روزهای گذشته نام یکی از شرکتهای حاضر در بورس که عرضه اولیه آن نیز با اما و اگرهایی روبهرو بود بر سر زبانها افتاده از مواردی از تخلفات این شرکت و تیم ارزیاب آن مبنی بر ارزشگذاری غیرواقعی و تبانی در تعیین قیمت سهام عنوان شده است. در ماههای گذشته نیز کارشناسان بازار درباره حضور واسطهگران در بازار و دخالت در تعیین قیمت سهام و افزایش و ایجاد موجهای کاهشی و افزایشی برای نرخ سهم برخی نمادها هشدار داده بودند. همچنین صحبت از واسطههایی به میان آمده بود که با وعده افزایش نرخ سهم شرکتهای کوچک آنها را برای ورود به بازار سرمایه ترغیب و در دوره عرضه سهام منافع خود را از این معامله شیرین تامین میکردند. در این میان دولت نیز که سیاستهای حمایتی برای ورود بنگاههای کوچک و متوسط را در پیش گرفته بود خواه ناخواه مسیر را برای این روند هموار کرده بود. با این حال کارشناسان بازار سرمایه با بیان اینکه یکی از آفات اصلی، نحوه عرضههای اولیه است، همچنان بر این باورند که از طریق اصلاح مقررات بازار سهام میتوان از رشد قارچگونه واسطهگران و دلالان جلوگیری کرد تا شفافیت که شعار اصلی بازار سرمایه است همچنان زنده بماند.
عرضه تودهواری برای ایجاد جذابیت
یک کارشناس بازار سرمایه در تشریح نحوه ورود شرکتها به بازار سرمایه به «جهانصنعت» میگوید: مدلی که پیشتر برای عرضه اولیه شرکتها استفاده میشود با مدل بوک بیلدینگ که اکنون به کار میرود تفاوتهای اساسی دارد. عباسعلی حقانینسب توضیح میدهد: عملا قبلا مدلی که استفاده میشد اینگونه بود که یک عرضه و تقاضا در بازار رخ میداد و قیمت کشف میشد؛ یعنی در حقیقت با توجه به عوامل بازار و کسانی که در خرید سهم مشارکت و رقابت میکردند قیمت سهم ارزیابی میشد و افراد با توجه به قیمتی که برآورد میکردند وارد معامله میشدند و عرضه هم اتفاق میافتاد. او ادامه میدهد: تنها عیبی که این روش داشت این بود که جذابیتی برای بازار سرمایه ایجاد نمیکرد؛ یعنی ممکن بود سهمی عرضه شود و فردای روز عرضه حتی منفی بزند.
ولی نفع بسیار آن در این بود که قیمت خیلی صحیحتر کشف میشد و در حقیقت کسی هم متهم نمیشد که سهم را ارزان یا گران فروخته است. حقانینسب تاکید میکند: استفاده از توده مردم برای بحث عرضههای اولیه و اجرای روش IPO در آن معنا نداشت و اکثر کسانی که وارد رقابت سهم میشدند تحلیل بیشتری روی سهم داشتند و قیمت را هم ارزیابی میکردند. همچنین خود فروشنده یا همان سهامدار عمده نیز ارزیابیهایی داشت و بعضی وقتها منتشر میشد که چه قیمتی میخواهد بفروشد.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح میکند: اما چند سالی است که روش بوک بیلدینگ به میان آمده است؛ در واقع با توجه به مختصات و مشکلات حاشیهای که بازار سرمایه ما دارد و قاعدتا به خاطر اینکه بازار سرمایه مورد توجه عموم مردم قرار بگیرد و جذابیت داشته باشد این روش را تعیین کردهاند که یک دامنه قیمتی تعیین شود. حقانینسب اضافه میکند: نکته مهم اینکه چون سازمان بورس و کسانی که این سهم را عرضه میکردند به این قضیه واقف بودند که خریداران از عموم مردم هستند و دامنه نوسان هم در یک چارچوب خاص تعیین میشود، بر آن اساس سعی میکردند با قیمتهای جذابی سهم را عرضه کنند که بازار هم از منفعت عرضه اولیه استفاده کند و مردم را بیشتر به سمت خود بکشاند.
معایب روش عرضه شرکتها در بازار سرمایه
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه عیب اصلی روش کنونی را عدم کشف قیمت واقعی سهم میداند و میافزاید: علاوه بر این در واقع تمام توجهات در بازار سرمایه به سمت یک سهم معطوف میشود و این توجهات به دلیل وجود دامنه نوسان و عدم ایجاد تعادل قیمتی در یک روز، زمینهای را ایجاد میکند تا همه در روزهای بعدی نیز در صفهای خرید عرضه اولیه قرار بگیرند. حقانی نسب ادامه میدهد: این رفتار توده واری و تشکیل صفها تا زمانی که سهامدار عمده به هر دلیلی عرضه نکند ادامه پیدا میکند که این اتفاق در نوع خود اگر نگوییم تبانی، یک نوع غیرواقعی کردن قیمت سهام است. وی اظهار میکند: در نظر بگیرید سهمی که عرضهکننده نداشته باشد و از طرفی کل بازار هم روی آن متمرکز شده باشد و تحلیلی هم از میزان ارزندگی نداشته باشد، در بازار هیجانی و احساسی تا زمانی که عرضهها تداوم نیابد صف خرید آن ادامهدار خواهد شد. ضمن اینکه در این مسیر مقطعی هم ایجاد میشود که سهامداران حقوقی و کسانی که میخواهند سهم بیشتری بخرند کمکم وارد میشوند و عملا سهمها بیش از قیمت واقعی و تعادلی رشد میکنند؛ به نظر من چنین روشهایی ایدهآل نیست اما به هر حال روشهای مختلف یکسری مزایا و معایب هم دارند.
قرعهکشی در صفوف خرید
حقانی نسب همچنین با تاکید بر نقصان مقررات حاکم بر بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که آیا احتمال تبانی در عرضه سهام میان واسطهگران و شرکتها وجود دارد، تصریح میکند: در شرایط حاضر کشف قیمت به بازار سپرده نمیشود و دامنه نوسان آن نیز حداقل حتی تا ۱۰ روز هم باز نیست تا سهم طی این مدت معامله و کشف قیمت شود؛ در مقابل، کشف قیمت و ارزشگذاری را به یک تیم ارزیاب میسپاریم و از طرف دیگر آن را به دامنه نوسان و صف گره میزنیم؛ در چنین شرایطی هر کاری محتمل است!
این کارشناس بازار سرمایه اضافه میکند: روزی که عرضه اولیه انجام میشود به بازار دیکته میکنیم که سهم با این قیمت و در این دامنه قرار است عرضه شود؛ در روش بوک بیلدینگ هم که طرف حساب یکسری مردم عادی هستند که تا الآن سابقه خوبی از عرضه اولیه دارند که به هر قیمتی بخرند سود میکنند. در روز اول این کار را میکنیم و در روزهای بعدی هم دامنه نوسان را بسته نگه میداریم. در نتیجه سهمی که تازه در ابتدای مسیر بازار است و باید دستکم ۱۰ روز دامنه نوسان آن باز باشد و در یک حجم مبنای معقول هم معامله شود و کشف قیمت آن هم قیمت به بازار سپرده شود برای بازار قیمتهای غیرواقعی، تبانی و ایجاد موج قیمتی را به ارمغان میآورد. او میافزاید: کشاندن مردم به بازار سرمایه با ابزار عرضه اولیه و نشان دادن اینکه شما با عرضه اولیه همیشه سود میکنید میتواند بازار را به انحراف بکشاند.
ما باید از این مدل عبور کنیم و از آن برای سهمهای خیلی بزرگ استفاده کنیم یا اینکه از فرآیندهای ارزشگذاری قویتری که دستکاری در آن کمتر است استفاده کنیم. حقانی نسب تصریح میکند: باید برای شرکتها شرط کنیم که حداقل باید ۱۰ میلیون تومان سرانه خرید سهم آنها باشد که بتواند در روش بوک بیلدینگ عرضه شود. یعنی اندازه شرکت به قدری بزرگ باشد که ما از این روش برای آن استفاده کنیم. اما برای شرکتهای کوچک و متوسط به اعتقاد من باید روش بوک بیلدینگ را کنار بگذاریم و عمق خوبی به بازار بدهیم.
او ابراز میکند: این نکته هم مهم است که ما تا زمانی که دامنه نوسان و حجم مبنا را اصلاح نکنیم حتی برای سهمهای غیر از عرضه اولیه هم شاهد این مشکلات هستیم که البته شاید فقط به روش عرضههای اولیه مربوط نباشد و بخشی از آن به مقررات حاکم بر معاملات بازمیگردد. این کارشناس بازار سرمایه ادامه میدهد: متاسفانه ما با وجود اینکه پیشنهاد دادیم دامنه نوسان را افزایش بدهند و در کنار آن حجم مبنا را هم بیشتر کنند اما متاسفانه اجرایی نشد ولی میتوانست این مسائل را تا حدی حلوفصل کند.
حقانینسب تاکید میکند: وقتی عرضه به روش ipo اتفاق میافتد کانون توجهات دارندگان پولهای خرد بازار به سمت یک سهم معطوف میشود؛ این یک تبانی سازمان یافته است؛ یعنی مانند یک قرعهکشی است که در صف خرید اتفاق میافتد. در واقع سیستم قرعهکشی یا رندوم در این صفها حاکم است و برخی هم از ابزارهای خاصی ممکن است استفاده کنند و در صف قرار بگیرند و فرصت مناسبی کسب کنند. عملا این یک تبانی و قرعهکشی است که نتیجه آن فقط صفهای خرید و فروش یا رنگهای سبز و قرمز نمادهاست.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :