نافرمانی اصلاحطلبان
به گزارش جهان صنعت نیوز: دعواهایی از این دست و ریزش رای قابل توجه اصلاحطلبان سبب شده برخی گمان کنند این بار پادرمیانی بزرگان و ریشسفیدان هم فایده نداشته و هیچ «تَکرار»ی نظر مردم را جلب نمیکند. درست در همین میانه اما نامهای میرسد؛ نامه از مرد خاکستری جریان اصلاحات که مینویسد: «گفته میشود یکی از علل عدم مشارکت بعضی گروهها و برخی فعالان سیاسی رفتار ناصواب نهادهای مسوول و غیرمسوول و دخالتهای ناروای آنان در تمام مراحل انتخابات است. بنده این نگاه را تخطئه نمیکنم اما آیا نباید به همین علت در انتخابات مشارکت فعال داشت تا هر چه بیشتر این رفتارها و دخالتهای ناروا آشکار شود و ملت را به تصمیمی مناسب برساند؟ اگر دیگران مرتکب رفتارهای ناصواب و دخالتهای ناروا شدهاند، چرا ما صحنه را ترک کنیم؟ آیا عرصه را ترک میکنید تا معلوم نشود که آنان چه بر سر انتخابات میآورند؟ هرگز چنین گمانی به شما گرامیان نمیرود. پس در انتخابات شرکت کنید تا به إِحْدَی الحُسْنَیَیْن دست یابید: یا پیروزی، یا افشای بیشتر چهره کسانی که انتخابات را به بازی گرفتهاند.»
نامه چندپهلو
در نگاه اول به نظر میرسد این چهره پرنفوذ جریان چپ با یک فرمان انتخاباتی تکلیف را معلوم کرده و مقدمه ورود سیدمحمد خاتمی و تکرار ماجرای «تَکرار» را نیز فراهم آورده است. گپ و گفت با فعالان سیاسی اصلاحطلب اما نشان میدهد که اینطور نیست و گره از کلاف مشکلات اصلاحطلبان به این سادگیها باز نخواهد شد.
به عنوان مثال سیدمصطفی درایتی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت اما نامه موسویخوئینیها را آنقدرها هم راهگشا و تعیینکننده نمیداند. او در گفتوگو با «جهان صنعت نیوز» گفت: «من دقیقا متوجه نشدم که منظور ایشان چه بود و به نظرم نوع مکاتبهطوری بود که احساس چندپهلویی کردم.»
وی تاکید کرد: «نکته و مساله مهم در شرایط فعلی برای اصلاحطلبان، این است که باب اظهارنظر کردن، تحلیل وضعیت و … بیشتر گشوده شود تا در آینده بتوانیم روشنتر و شفافتر تصمیم بگیریم. به هر حال آنچه امروز میبینیم چشمانداز خیلی خوبی ندارد و همه آن نیز به ما ارتباط ندارد و بخشی از آن هم به حاکمیت برمیگردد. اما به هر صورت ارزیابی کردن، حضور جدی داشتن، تحلیل شرایط کردن و گفتوگوی موافقان و مخالفان مشارکت در انتخابات از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا موجب میشود در زمان خود یک تحلیل درست داشته باشیم.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: «من در نگاه گذرایی که به نامه آقای موسویخوئینیها داشتم احساس چندپهلویی کردم و نتوانستم متوجه شوم که دقیقا نظرشان چیست. به نظر من بیشتر دعوت به صحبت کردن و تحلیل کردن داشتند و جهتگیری مشخصی نداشت.»
درایتی در پاسخ به اینکه آیا تاکید بر عدم ترک صحنه انتخابات به معنی دعوت از احزاب و طیفهای اصلاحطلب به مشارکت در انتخابات است گفت: «این را باید از خود ایشان پرسید اما احساس من این است که در این فضا تصمیم گرفتن خیلی کار سادهای نیست. چه اینکه کلا مشارکت را رد کنیم و چه اینکه به طور کلی بر ضرورت آن تاکید کنیم. درست است که بزرگترین میراث انقلاب همین انتخابات آزاد است و باید برای حفظ آن تلاش کرد. اما صحبت بر سر این است که آیا با روشهای گذشته به این نتیجه رسیدهایم یا خیر؟ برای پاسخ به این سوال باید بحث و گفتوگو کرد.»
وی با تاکید بر اینکه انتخابات به معنای انتخابات بسیار اهمیت دارد، گفت: «باید دید در این شرایط، برخی میخواهند ظاهر انتخابات را حفظ کنند و از محتوای آن چیزی باقی نگذارند، چه راهبردی موثر است. انتخاب این راهبرد نیز به بحث، گفتوگو و تحلیل نیاز دارد. یادمان باشد که مخاطب ما به خصوص در جریان اصلاحات، مردم هستند و هر حرکتی که با جهتگیری و فهم عمومی مخاطبان ما ناهماهنگ باشد، منجر به شکست میشود.»
تکرار الگوی ۹۸
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت خاطرنشان کرد: «ما یا باید استدلالی برای قانع کردن مردم داشته باشیم یا- اگر نداریم- همدلی خود را با مردم حفظ کنیم. حتی اگر تحلیلی داریم که برای خودمان تا حدی قانعکننده است اما جامعه آن را نمیپذیرد، باز هم جای احتیاط باقی است. اگر رفتاری از خودمان نشان دهیم که کل جامعه از هر دو جناح مایوس شوند، یقینا خسارت بسیاری به کشور وارد خواهد شد و مردم را ناگزیر میکند دنبال مامن و مرجع دیگری بگردند و شاید این خیلی به نفع منافع ملی کشور نباشد.»
وی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا بخشی از نامه موسویخوئینیها مبنی بر اینکه «اگر دیگران مرتکب رفتارهای ناصواب و دخالتهای ناروا شدهاند، چرا ما صحنه را ترک کنیم؟ آیا عرصه را ترک میکنید تا معلوم نشود که آنان چه بر سر انتخابات میآورند؟» در واقع نگاهی همسو با حزب اتحاد ملت و مبنی بر معرفی کاندیدای واقعی اصلاحطلب و کنار کشیدن از مشارکت در صورت ردصلاحیت کاندیداهاست گفت: «رویکرد اصلاحطلبان در انتخابات مجلس نیز همین بود. صحبت این بود که آیا ما میتوانیم با نیروهای بدلی و اجارهای وارد شویم تا بدتری بر کشور حاکم نشود؟! تاکنون چند بار این اتفاق افتاده و مردم را توجیه کردیم که با این رویکرد رای دهند. در انتخابات مجلس اما روشن شد که دیگر این تصمیم کارآمدی ندارد به این دلیل که مردم از آنچه عمل شده بود ناراضی بودند و نمایندگان مجلس دهم توانسته بودند امید مردم را حفظ کنند بنابراین تصمیم گرفته شد نیروهای اصلی ما ورود کنند. اگر تایید صلاحیت شدند که به فعالیت خود ادامه دهند و اگر هم تایید نشدند، بگویند تکلیف ما همین بود و پاسخگویی به خاطر وضعیت ایجاد شده را به عهده دیگران گذارند. تا جایی که بنده اطلاع دارم احتمالا در انتخابات آتی هم همین شکل کار ادامه خواهد یافت. اینطور نیست که ما از انتخابات خارج شویم مگر آنکه ما را به زور خارج کنند. به عبارت دیگر ما با نیروهایی که فکر میکنیم نمیتوانند پاسخگوی مطالبات مردم باشند و نمیتوانند خواستههای آنان را نمایندگی کنند نباید وارد انتخابات شد زیرا این رویه هم به امید جامعه لطمه میزند و هم به وضعیت کشور. تصور من این است که احتمالا در انتخابات ۱۴۰۰ نیز این راه ادامه یابد.»
توصیه بیاثر
نکته قابل توجه اینکه نامه موسویخوئینیها از سوی هیچیک از طیفهای اصلاحطلب مورد استقبال قرار نگرفته است. شاهد این مدعا اظهارات علیمحمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران است. او در گفتوگویی ضمن مثبت ارزیابی کردن کلیت نامه به انتقاد از نگارنده میپردازد و میگوید: «من از آقای موسویخوئینیها و دیگرانی که مثل ایشان بدون توجه به ابعاد کاری که باید انجام شود و ابزار متناسب با کار و برنامه که نیاز است، توصیه میکنند، تعجب میکنم.»
وی با طرح این سوال که «هدف از شرکت در انتخابات چیست» گفت: «انتخابات ابزار چرخش قدرت است یعنی در نظامهای دموکراتیک به جای کودتا و رفتارهای خشونتآمیز دیگر از طریق انتخابات، قدرت منتقل میشود. اگر ترکیب کاندیداها و شیوه برگزاری انتخابات و عواملی که به صورت قانونی یا غیرقانونی در آن دخیل است به نحوی باشد که چرخش قدرت واقعی صورت نگیرد یا اثبات و تغییر افراد در داخل یک جناح خاص اتفاق افتاد، چه انگیزهای برای جناحهای دیگر باقی میماند که به این چرخش افراد کمک کنند؟!»
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: «عامل انگیزشی مهم در هر انتخابات کاندیداهای آن هستند و بعد هم مساله برگزاری آزاد، سالم و رقابتی انتخابات مهم است. تبعات بد دیگری که این فضای عدم رقابتی دارد، وضعیت اداره کشور است. همه قبول دارند که بخش عمدهای از عمران و آبادانی کشور در سایه حکمرانی خوب است و بدبختی و عقبماندگی هم از آثار یک حکمرانی نامطلوب است. توصیه آقای خوئینیها نیز منجر به تغییر چگونگی حکمرانی در کشور نمیشود چون دولتی که باید برای تحقق این هدف سر کار بیاید، نخواهد آمد.»
نمازی در ادامه گفت: «آقای خوئینیها اگر میخواست نامه بنویسد باید سه گروه را به صورت مجزا مخاطب قرار میداد. یعنی اولا از وزارت کشور و شورای نگهبان میخواست که اجازه دهند کاندیداهای حداکثری جناحها به میدان آید. دوما به احزاب توصیه میکردند که سر یک کاندیدا ائتلاف کرده و به وحدت برسند. در مرحله آخر نیز توصیه میکردند که مردم در صحنه حاضر باشند.»
پیامی به بزرگان
اینطور که معلوم است و از این اظهارات برمیآید نه حامیان تحریم انتخابات به این سادگیها گوش به فرمان موسویخوئینیها داده و از نظر خود برمیگردند و نه حامیان ائتلاف و تکرار الگوی ۹۲ از راه خود برمیگردند. تکرار موضع برخی اصلاحطلبان همچون اتحاد ملتیها از زبان موسوی خوئینیها در واقع هیچ راهی پیش پای اصلاحطلبان نگذاشت و کارگر نیفتاد.
نکته قابل توجهتر در انتشار این نامه و واکنشها به آن این است که بزرگان اصلاحطلب و ریشسفیدان این جریان فرصت خوبی یافته تا جایگاه خود و همچنین حال و هوای احزاب را بسنجند. اگر از دست رفتن سرمایه اجتماعی را نیز در نظر گرفته و درک درستی از موقعیت جریان اصلاحطلب در جامعه داشته باشند، حتما قادر خواهند بود تصمیم درستتری درباره ورود به فضای انتخاباتی یا عدم ورود اتخاذ کنند. واکنشها به این نامه و توجه احزاب اصلاحطلب به آن فرصت خوبی است تا آقایان دریابند که حرفشان چقدر خریدار دارد.
اخبار برگزیدهسیاسی
لینک کوتاه :