آنچه روحانی در نظر نگرفت
مهدی مطهرنیا * صحن مجمع عمومی سازمان ملل متحد نه عرصه تصمیمسازی و تصمیمگیری که گستره پرپهنای بیان ایدهها و پروپاگاندای سیاسی است. رهبران جهان در باب آنچه انجام دادهاند و آنچه میخواهند انجام دهند و نقد تعاملات بینالمللی در عرصه نگرشهای حاکم بر شکلدهی به حکومتها و محتوابخشیهای حاکمیتی خود، به بیان سخن میپردازند.
حسن روحانی در آخرین حضور خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان رییسجمهور ایران در دوره دوم ریاستجمهوری خود به بیان سخنانی پرداخت که در چنین سپهر گفتمانی شکل گرفت؛ ایران را قویترین دموکراسی منطقه در عرصه خاورمیانه دانست و بدون توجه به نقدهای موجود در باب رفتارها و کنشهای کنونی در این ارتباط، از بافت اعمال قدرت و ساختار حاکم بر آن ترسیم ایدهآلیستی را عرضه کرد.
او مقاومت حداکثری ملت ایران را سرمایه گرانبهایی در برابر فشار حداکثری آمریکا دانست که در عین واقعیت و این معنا که چنین رویکردی یک امر واقع است، از حقیقت موجود در ارتباط با رنج و سختی ناشی از این اوضاع بر لایههای گوناگون طبقات و اقشار جامعه عبور کرد.
به هر تقدیر باید پذیرفت که او به عنوان رییسجمهور باید در مقام دفاع از تصمیمسازیها و تصمیمگیریها وارد میشد. در باب پرونده هستهای، خروج آمریکا از برجام، مکانیسم اسنپبک یا موسوم به ماشه و در ارتباط با تمام تحرکاتی که آمریکا در ارتباط با ایران انجام داده است، موضعگیری رسمی دولت ایران را بیان کرد و به همین ترتیب استمرار این وضعیت را به زعم رییسجمهور ایران دارای پیامد انزوای آمریکا دانست. اما این نکته را در نظر نگرفت که آمریکا اکنون در حال شکل دادن به نظم آینده جهانی و هندسه آینده قدرت در فضای رقابت اروپای متحد و چین با آمریکاست. ایران پل پیروزی میان شمال و جنوب و شرق و غرب شکلدهی و محتوابخشی به این مهم است. بالطبع تلاش آمریکا برای رهبری حرکت در فلات ایران به رقابت اتحادیه اروپا و کشورهای بزرگ اروپایی با آمریکا و پکن و مسکو با واشنگتن میانجامد. هیچ کدام از آنها در این واگرایی به ایران و منافع مردم ایران نمیاندیشند بلکه به بهرهبرداری از این سرزمین و موقعیت ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و… آن در نبرد قدرت با یکدیگر تکیه کردهاند.
بر این اساس اینکه ما در این رقابت، در کجای چالشها و تنشهای موجود قرار داریم نامفهوم است و تنها بر آنیم که شکست یا انزوای آمریکا را پیروزی خود بدانیم در حالی که توجه نداریم آیا منافع آن در صندوق منافع ایرانزمین و مردمان این سرزمین قرار میگیرد و این موضوع جای تردید دارد.
بنابراین در ارزیابی کلی سخنان رییسجمهور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، در عین حالی که سخنان وی وجوه گوناگونی از واقعیت و امر واقع را نشان میداد اما موجب تغییری در راستای تحول مورد نیاز نیست.
* کارشناس مسائل بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :