انتخابات آمریکا با اقتصاد ما چه می‌کند

سعید مسگری * در دنیای امروز وابستگی اقتصادها به اقتصاد بین‌الملل و تحولات جهانی امری طبیعی است اما تشدید تحریم‌ها در سال‌های اخیر سبب شده وابستگی اقتصاد ایران به تحولات سایر کشورها به خصوص آمریکا بیشتر شود. اگرچه سیاست‌های کلان آمریکا در قبال ایران همواره ثابت و بدون تغییر بوده اما رویکردها و روش‌های اتخاذی دولت‌های مختلف این کشور متفاوت بوده است. تفاوت دو دولت اخیر آمریکا در روش‌های مقابله با برنامه هسته‌ای ایران به خوبی نشان‌دهنده تفاوت روش‌های دولت‌های آمریکا در سیاست خارجی این کشور است.

سیاست فشار حداکثری ترامپ بر ایران و به حداقل رساندن فروش نفت ایران سبب شده شرایط اقتصادی کشور سخت‌تر از همیشه شود و اقتصاد ایران در یکی از دشوارترین برهه‌های تاریخ معاصر خود قرار گیرد. این شرایط سبب شده برخی از افراد در داخل کشور به انتخابات آمریکا و تغییر دولت این کشور برای بهبود وضعیت اقتصاد ایران امید ببندند. این بخش از جامعه امیدوارند با روی کار آمدن جو بایدن، برجام دوباره احیا شود و با بازگشت آمریکا به برجام، از شدت تحریم‌ها کاسته و بخشی از مشکلات اقتصاد ایران برطرف شود.

اما به راستی انتخابات آمریکا به چه میزان در اقتصاد ایران تاثیرگذار خواهد بود؟ آثار و پیامدهای کوتاه‌مدت و بلندمدت پیروزی یا شکست ترامپ در انتخابات چیست؟ آیا به راستی می‌توان کاهش مشکلات اقتصادی ایران را در گرو نتایج این انتخابات دانست؟

دو سناریو پیرامون آینده برجام و تحریم‌ها متصور است؛ یک سناریو بازگشت مشروط یا بی‌قید به برجام و کاهش دوباره تحریم‌های اقتصادی است. سناریوی دیگر از بین رفتن برجام و یا باقی ماندن برجام بدون آمریکا و در نتیجه استمرار و بعضا تشدید تحریم‌هاست.

سناریوی اول با شکست ترامپ و روی کار آمدن بایدن احتمال تحقق زیادی دارد چرا که به طور رسمی در برنامه‌های انتخاباتی وی اعلام شده است. سناریوی دوم با ادامه دولت ترامپ امکان تحقق بالایی دارد هرچند ترامپ نیز حصول توافق با ایران را جزو برنامه‌های خود اعلام کرده و ممکن است حتی با رای آوردن او هم سناریوی اول محقق شود.

با پیروزی ترامپ اگر سیاست فشار حداکثری ادامه یابد همچنان دولت باید بدون درآمدهای نفتی کشور را اداره کند و فشار کسری بودجه شدید ادامه خواهد یافت. در این شرایط در کوتاه‌مدت تورم بالا و رشد اقتصادی بسیار اندک و حتی زیر صفر مهمان اقتصاد ایران خواهد بود. اما در بلندمدت دو سناریو متصور است؛ اگر دولت و سایر قوا از فرصت از دست رفتن درآمدهای نفتی استفاده و توان خود و کشور را صرف اصلاحات ساختاری کنند دیری نخواهد پایید که شاهد کاهش و حتی ریشه‌کن شدن چالش‌های اقتصادی و مشکلات ساختاری خواهیم بود. در این شرایط به مرور مشکلات اقتصادی کشور همچون تورم بالا نیز حل خواهد شد. اما در سناریوی دوم دولت تلاش می‌کند با استفاده از مُسکن‌های کوتاه‌مدت به گذران امور بپردازد و اقدام چندانی در راستای اصلاحات ساختاری انجام ندهد. نتیجه طبیعی این روند تشدید مشکلات فعلی اقتصادی کشور و رو به وخامت رفتن وضعیت معیشتی مردم خواهد بود.

اما اگر پس از انتخابات آمریکا، برجام به هر شکلی احیا شود تحریم‌های نفتی و بخشی از تحریم‌های مالی و بانکی از بین خواهد رفت و همچون سال ۱۳۹۵ شاهد افزایش درآمدهای نفتی کشور خواهیم بود. به این ترتیب بازار ارز با ثبات نسبی مواجه می‌شود و انتظارات تورمی کاهش می‌یابد و تورم روند نزولی به خود خواهد گرفت. این همان چیزی است که سبب امیدواری برخی از افراد شده و رای آوردن جو بایدن را منشأ کاهش مشکلات اقتصادی کشور می‌دانند.

اکنون تجربه برجام وجود دارد و نباید از آن غفلت کرد. همان‌طور که در سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ مشاهده شد کاهش تحریم‌ها تنها می‌تواند بخشی از مشکلات کوتاه‌مدت اقتصاد ایران را کاهش دهد و عملا کمکی به حل مشکلات ساختاری و ریشه‌ای اقتصاد ایران نمی‌کند. بازگشت درآمدهای نفتی می‌تواند کسری بودجه شدید دولت را تا اندازه زیادی برطرف و رشد اقتصادی کشور را از بازه منفی خارج کند. اما نمی‌تواند مشکل رشد اقتصادی پایین و پرنوسان در نیم‌قرن اخیر را برطرف کند.

فراز‌وفرودهای چند دهه اخیر اقتصاد ایران بر همگان ثابت کرده که ساختارهای اقتصادی کشور به گونه‌ای شکل گرفته که امکان تحقق رشد اقتصادی مناسب و تورم تک‌رقمی وجود ندارد. اقتصاد ایران اکنون با انباشت چالش‌های مختلف اقتصادی مواجه شده و حداقل پنج ابرچالش مهم و حیاتی همچون بیکاری در آن وجود دارد؛ ابرچالش‌هایی که بخش قابل توجهی از دلایل شکل‌گیری آنها مربوط به نظام تصمیم‌گیری و سیاستگذاری کشور بوده و ارتباطی با عوامل بیرونی و تحریم‌ها ندارد.

بنابراین پس از شکست ترامپ در انتخابات، در خوش‌بینانه‌ترین حالت توافق برجام به شکل قبلی خود دوباره اجرا خواهد شد و باید شاهد همان اتفاقات و روندهای سال‌های پس از برجام باشیم؛ یک جهش اولیه در رشد اقتصادی و سپس رشد اقتصادی اندک و پرنوسان همراه با کاهش تورم و سپس تثبیت آن در دامنه ۱۵ تا ۲۰ درصد (همانند روندهای بلندمدت قبلی). در این شرایط یک بار دیگر سیاستگذار اقتصادی متکی به درآمدهای ارزی شده و نیازی به اصلاحات ساختاری اقتصادی نمی‌بیند. بدین ترتیب یک بار دیگر اصلاحات اقتصاد ایران به تعویق می‌افتد و انباشت چالش‌های اقتصادی به مرور بر وخامت حال اقتصاد ایران خواهد افزود بنابراین شکست ترامپ در انتخابات اگرچه در کوتاه‌مدت ثبات نسبی را به اقتصاد ایران برخواهد گرداند اما در بلندمدت نه‌تنها از مشکلات اقتصاد ایران نخواهد کاست بلکه منجر به تعمیق آنها خواهد شد.

بنابراین برای اینکه اقتصاد ایران بتواند از شرایط نابسامان فعلی به صورت پایدار و واقعی خارج شود تنها یک راه دارد و آن، اصلاحات ساختاری اقتصادی همچون اصلاح نظام مالیاتی، اصلاح نظام بودجه‌نویسی، اصلاح نظام بانکی و… است. با تغییر رویکردهای آمریکا و کاهش تحریم‌ها تنها مُسکنی کوتاه‌مدت برای اقتصاد ایران ایجاد خواهد شد و در بلندمدت باز هم مشکلات اقتصادی کشور ادامه خواهد یافت و حتی تشدید خواهد شد.

* تحلیلگر اقتصادی

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 140036
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا