کارگران در تنگنا
به گزارش جهان صنعت نیوز: براساس آمارهای رسمی با غیرحضوری شدن مدارس نزدیک به ۵/۳ میلیون دانشآموز به اپلیکیشن شاد دسترسی ندارند زیرا درآمد کارگران کفاف هزینههای مسکن آنها را هم نمیدهد چه برسد به هزینههای دیگر! به همین دلیل این قضیه چالش تازهای را برای کارگران ایجاد کرده است. پیشتر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۷ مرز فقر را نزدیک به دو میلیون و ۷۳۰ هزار تومان برای خانوار چهار نفره برآورد کرده بود. این آمارها نشان میدهد که در دو سال اخیر خط فقر هفت میلیون و ۳۰۰ هزار تومان افزایش یافته است.
به گفته امامقلیتبار پرداختهای توام با اصرار مدارس همچون شهریه ثبتنام در کنار خرید اجباری لباس فرم و ملزومات و نوشتافزار دانشآموزان آن هم با وجود کرونا از سردرگمی فاحش کارگران حکایت دارد زیرا این فرآیند تضادی آشکار با اصل ۳۰ قانون اساسی دارد که تامین هزینه تحصیل فرزندان خانوادههای ایرانی تا پایان دوره متوسطه را رایگان دانسته است و اگر تهیه گوشی تلفن همراه دانشآموزان را به این ساختار اضافه کنیم به طور محسوسی بیتدبیری کسانی را میبینیم که بدون توجه به وضعیت مالی خانوارها برای والدین نسخه مینویسند.
او یادآوری میکند: خرید این اقلام به دستکم شش تا هفت میلیون تومان پول نیاز دارد که خانوارهای کارگری حتی به صورت اقساط هم قادر به تهیه آنها نیستند زیرا حقوق دریافتی آنها در هفته اول هر ماه صرف هزینه اجاره مسکن میشود. امامقلیتبار نسبت به ترک تحصیل فرزندان خانوارهای کارگری هشدار داده و گفته در سایه تبعیض و نبود هیچگونه حمایتی از قشر کارگر و قشرهای آسیبپذیر، اولین اولویت آنها زنده ماندن خواهد بود نه تحصیل. این حرف نشان میدهد فاجعه در کمین است.
تورم نقطهای ۴/۳۴ درصدی شهریور
نماینده انجمن کارگری در حالی از افزایش خط فقر به ۱۰ میلیون تومان خبر داده که به تازگی مرکز آمار ایران تورم نقطهای شهریور ۹۹ را تنها ۴/۳۴ درصد و ماهانه ۶/۳ اعلام کرده است. بر اساس این گزارش نرخ تورم نقطهای شهریور۱۳۹۹ در مقایسه با ماه قبل، ۴/۰ واحد درصد افزایش یافته است. منظور از تورم نقطهای در شهریور، میزان تغییر قیمتها در شهریور ۹۹ نسبت به شهریور سال گذشته است. نرخ تورم نقطهای گروه عمده «خوراکی ها، آشامیدنیها و دخانیات» با افزایش ۵/۵ واحد درصدی به ۵/۳۱ درصد و گروه «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» با افزایش ۳/۳ واحد درصدی به ۹/۳۵ درصد رسیده است.
این گزارش نشان میدهد که در مقایسه قیمت کالاها و خدمات مصرفی شهریور۹۹ با شهریور۹۸، قیمت حمل ونقل رشدی ۸/۸۰ درصدی، قیمت میوه و خشکبار رشدی ۵/۴۷ درصدی و قیمت نان و غلات رشدی ۲/۴۵ درصدی داشته است.
در سال ۱۳۹۰ خط فقر کمی بیش از نیممیلیون تومان بود و در اردیبهشت ۹۹ این رقم به ۹ میلیون تومان رسید. این افزایش ۱۸ برابری طی ۹ سال به زمانی برمیگردد که موسم گرانیهای زنجیرهای نبود و پول ملی در مسیر سقوط آزاد قرار نداشت.
در حال حاضر نرخ رسمی تورم ۴۱درصد عنوان میشود؛ رقمی مربوط به سال ۹۸، سالی که میانگین نرخ تورم جهانی حدود ۲/۴درصد بود. جامعه ۱۴ میلیونی کارگران با احتساب دامنه سه نفری خانوار، نزدیک به ۶۰ درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهد. در مقایسه خط فقر با پایه دستمزد دو میلیون و ۶۰۰ هزار تومانی کارگران، میتوان به فقر مطلق این جمعیت پی برد. هزینه زندگی در شهرهای بزرگ ۹ میلیون و در شهرهای کوچک هفت میلیون و ۶۰۰هزار تومان است. این برآورد البته به زمانی تعلق دارد که شیب صعود قیمتها ملایمتر بود.
به گفته یک عضو هیاتمدیره کانون عالی شورای کار جامعه کارگری ایران برای خرید پنیر و کره و تخممرغ هم با مشکل روبروست، چه برسد به گوشت و مرغ و ماهی. دخل و خرج کارگران جور نیست و حقوق کنونی کارگران تنها کفاف ده روز زندگی آنها را میدهد.
اواسط شهریور که بانک مرکزی متوسط قیمت یک متر مربع واحد مسکونی در تهران را ۲۳ میلیون تومان اعلام کرد، یک عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در توییتی نوشت: «اگر یک کارگر در طول سال همه حقوقش را پسانداز کند و هوا بخورد، میتواند سالی یک متر خانه بخرد.»
شکاف فاصله طبقاتی
در همین راستا سیدحسن موسویچلک، رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در اینباره به «جهان صنعت نیوز» گفت: بازپرس مجمع عالی کارگران گزارشی مبنی بر رسیدن خط فقر به ۱۰ میلیون تومان ارائه کرده است. در همین خصوص مسوولان باید بیشتر از قبل مردم را دریابند زیرا با کوچکتر شدن سفرههای مردم خشم آنها نسبت به وضعیت نابسامان افزایش پیدا خواهد کرد و بروز این خشم پیامدهای منفی را در پی خواهد داشت. البته ما هنوز نمیدانیم مبنای این رقم چیست ولی در هر صورت پذیرفتن این موضوع از سوی دولت مهم است، که اصولا دولت زیر بار رسیدن خط فقر به ۱۰ میلیون تومان نمیرود. زیرا اگر دولت بپذیرد خط فقر به ۱۰ میلیون تومان رسیده حتما باید حداقل حقوق کارگران را افزایش بدهد. اما در این شرایط دولت توان پرداخت ریالی به کارگران را ندارد. در حال حاضر آمار اعلامی را اگر با حداقل حقوق کارکنان دولت مقایسه کنید متوجه میشوید که در خوشبینانهترین حالت ۳ برابر تفاوت دارد. با این حال تعدادی از افراد در چنین وضعیتی دارای شغل و حقوق ثابتی هستند اما در کنار این افراد قشر عظیمی از مردم در حاشیه کلانشهرها زیر پوشش کمیته امداد تنها با ماهی ۵۰۰ هزار تومان زندگی میکنند. برخی خانوادههای
پنج نفره در شهری همانند تهران مستمریبگیر بهزیستی و کمیته امداد هستند که این امر نشان دهنده رواج فقر در بین مردم است. حال فرض کنید یکی از اعضای این خانواده پنج نفره دارای معلولیت و بیماری خاص یا حتی به کرونا مبتلا شود، اگر مستاجر هم باشند، مسلما با چنین هزینههای گزافی نمیتوانند زندگی روزمره خود را بگذرانند. این روزها هر روز سبد خانوار خالیتر از قبل شده است. در این بین گروهی هم هستند که حتی همین مستمری حداقلی را هم نمیتوانند بگیرند، آنها تحت پوشش هیچ سازمان و ارگانی نیستند، در نتیجه این افراد آسیبهای زیادی را در جامعه تجربه میکنند.
وی افزود: متاسفانه امروزه جمعیت بیکاران ما رو به افزایش است. آمارهایی که در این باره ارایه دادند بسیار متفاوت با واقعیت است. البته شیوع کرونا به این موضوع دامن زده اما نباید فراموش کنیم حال اقتصاد ایران قبل از کرونا هم خوب نبوده است. حال شاهد ایجاد شکاف عمیق در فاصله طبقاتی اجتماعی هستیم. گرچه شکاف طبقاتی در کلانشهرها عمیقتر شده اما عمق این شکاف در شهرستانها هم به چشم میآید. حال با وجود چنین شکافی طبیعتا باید منتظر پیامدهای منفی آن در جامعه بود. البته که در این بحران بیشترین آسیب و عوارض منفی به جان کارگران یا افرادی که درآمد پایین دارند، میافتد.
ضعف مدیریتی
موسویچلک با اشاره به راهکار برونرفت از این بحران بیان کرد: عوامل زیادی کارگران را در تنگنا قرار داده است. بخشی از آن به عهده تحریمها است و بخش دیگر به دلیل ضعف مدیریت در کشور است. در این برهه ناکارآمدی دولت کاملا مشهود است. هنگامی که فقر در بین مردم گسترش پیدا میکند در مقابل عوارض اجتماعی و امنیتی به همراه خواهد داشت. افزایش روزافزون هزینهها آن هم در چنین بحرانی مردم را خشمگین میکند. جامعه از هر سو دچار تنش و استرس است. دولت نباید به این تنشها دامن بزند. در حال حاضر نیمی از مردم عزادار عزیزانشان هستند که بر اثر کرونا جان باختهاند و از طرفی دیگر چشمانداز روشنی هم در کشور وجود ندارد. مردم ایران به شدت احساس ناامیدی میکنند. مردم هر روز فقر را لمس میکنند و این موضوع بسیار خطرناک است. این موارد به اختلافهای دولت و مردم دامن میزند. متاسفانه این روزها شاهد ضعف در مدیریت اقتصاد کلان کشور هستیم. روحانی برای پایان یافتن دوران ریاست ناموفق خود و تحویل دولت به رییسجمهور جدید لحظهشماری میکند. این موضوعی است که کاملا عیان است. حال برای برونرفت از این شرایط مجبوریم سازمانهای اجتماعی را گسترش دهیم که انجام همین امر هم نشانه خوبی نیست. رییس جمهور در اجرای قانون اساسی بسیار بد عمل کرده است. بنابراین تغییر سیاستگذاری، تجمیع منابع، مسوولیت واحد و همسو میتواند روزنههای امید را برای خروج از این بحران فراهم کند. اگر دولت تدبیری نیندیشد شاهد افزایش سوءتغذیه، محرومیت از تحصیل و خشونتهای خانگی در بین مردم خواهیم بود.
رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران درباره اینکه مردم تحمل اعتراضات مدنی را هم ندارند، افزود: مردم ایران سالهاست همهجوره مشارکت خود را در تمام عرصهها نشان دادند. حال نوبت دولت است که حمایت خود را از مردم نشان دهد.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :