کاندیدای جدید رسانه‌های اصلاح‌طلب

آخوندی  در گفت‌وگوی کوتاهی که با «جهان ‌صنعت نیوز» داشت درباره این موضوع که آیا برای انتخابات بهار ۱۳۹۹ برنامه‌ای دارد، می‌گوید این مساله هنوز زود است که در کانون توجه قرار گیرد. شرایط سیاسی به ‌گونه‌ای است که نمی‌توان با قطعیت درباره چیزی صحبت کرد و مساله مهمی مثل انتخابات که جای خود را دارد.

ده‌ها کاندیدا

عباس آخوندی دانش‌آموخته اقتصاد از انگلستان و یکی از کسانی که در این سال‌ها نشان داده است می‌تواند ترکیبی مناسب از سیاست و دانش اقتصاد برای اداره کشور فراهم کند و نیز دوستان و آشنایان نیرومندی در بدنه تکنوکراسی دارد یکی از ده‌ها کاندیدای   احتمالی است که رسانه‌ها این روزها برای انتخابات بهار ۱۴۰۰ معرفی می‌کنند. موج انتقادهایی که  از سوی جناحهای اصولگرایان به ویژه طیف‌های تند‌تر به سوی او روانه شده، یکی از نشانه‌هایی است که شاید کاندیداتوری او را جدی‌تر می‌کند.

اما  در این هفته‌های گذشته از سوی رسانه‌های اصولگرا نیز حرف‌ و حدیث‌های پرشماری برای انتخابات بهار ۱۴۰۰ منتشر می‌شود. نام فهرستی از اصولگرایان از طیف‌های گوناگون مطرح می‌شود. به طور مثال هنوز عدم کاندیداتوری علی لاریجانی رییس سابق مجلس که برخی از اصولگرایان قدیمی و استخواندار روی او متمرکزند و در مقابل برخی طیف‌های اصولگرایان با او مخالفت جدی دارند نیز در کانون توجه است و این شخصیت اصولگرای معتدل نیز کاندیداتوری خود را نفی نکرده است.

 حسن غفوری‌فرد فعال سیاسی در گفت‌وگویی درباره شخصیت‌های احتمالی که ممکن است کاندیدای اصلی جریان اصولگرا شوند، گفت: نام آقای قالیباف که چند دوره کاندیدا بوده، مطرح است. احتمال حضور آقای سعید جلیلی هم وجود دارد. آقای حاجیبابایی همان‌طور که دفعه گذشته بودند، در این دوره نیز احتمال حضورشان خواهد بود. همچنین همیشه صحبت از حضور مهندس باهنر است. احتمال حضور افرادی چون آقایان نیکزاد و ضرغامی هم وجود دارد. البته با اینکه این افراد مطرح هستند اما تا جایی که من اطلاع دارم، هنوز هیچ بحثی در بین اصولگرایان برای اینکه به کاندیدای مشخصی برسند، مطرح نشده است.

همچنین حسین کنعانی‌مقدم دبیر کل حزب سبز حتی درباره افرادی که ممکن است به عنوان کاندیدای جریان اصولگرا وارد میدان رقابت شوند گفته است: اعتقاد دارم بهتر است آقایان قالیباف و رییسی در انتخابات حضور پیدا نکنند زیرا اگر بر همین دو قوه متمرکز شوند بهتر است. اما چهره‌های بعدی که ممکن است از سمت این جریان مطرح شوند آقایان جلیلی، محسن رضایی و حدادعادل هستند. البته اینها به طور رسمی اعلام آمادگی نکردند اما سیستم ما به گونه‌ای است که زمان انتخابات ریاست‌جمهوری که می‌رسد همه احساس تکلیف می‌کنند.

علاوه بر این محمدحسن قدیریابیانه تحلیلگر مسائل سیاسی هم در این باره گفته است: احتمالا محمدباقر قالیباف، علی لاریجانی، محسن رضایی، حمیدرضا حاج‌بابایی، سعید جلیلی، مصطفی میرسلیم و حدادعادل از طیف غیراصلاح‌طلب وارد رقابت انتخابات ریاست‌جمهوری آینده می‌شوند.

حمیدرضا ترقی عضو حزب موتلفه اسلامی اخیرا در پاسخ به این پرسش که چرا اغلب کاندیداهای اصولگرایان نظامی هستند، توضیح داده: «چهره‌های نظامی آنچنان غالب نیستند چراکه چهره‌های غیرنظامی هم تعدادشان کم نیست و به هر حال در بین ۱۵ کاندیدایی که مطرح هستند، شاید پنج نفر نظامی هستند. این موضوع هم به شرایط کشور بستگی دارد که یک بخشی از آن برمی‌گردد به انتخابات آمریکا که ما در منطقه و جهان چه شرایطی پیدا می‌کنیم و طرف‌مان چه کسی است. از این‌رو اینها همه بر تصمیم‌گیری‌های آینده تاثیر قابل‌توجهی دارد.»

از سوی دیگر اصلاح‌طلبان نیز شماری از اعضای شناخته شده احزاب و گروه‌های سیاسی موجود را در فهرست کاندیداتوری قرار داده‌اند که این گروه نیز افرادی با گرایش‌های گوناگون و سابقه و کارنامه متفاوت را دربر می‌گیرد. اسحاق جهانگیری، محمدرضا عارف، سیدحسن خمینی، محمدرضا خاتمی و علی مطهری از جمله کسانی‌اند که شاید یکی از آنها در کنار عباس آخوندی کاندیدای اصلاح‌طلبان باشند.

نقص مبارزه سیاسی در ایران

مبارزه برای کسب قدرت سیاسی در هر جامعه‌ای حق هر فرد یا جریان فکری است و قانون اساسی ایران نیز این حق را به رسمیت شناخته است. اما مبارزه سیاسی در ایران به دلیل فقدان احزاب نیرومند و دارای کادر رسمی و حرفه‌ای و دارای گروه‌های مختلف و نیز هواداران رسمی و دارای مرام و اصول ثابت موجب شده یک ضعف بزرگ در مبارزه سیاسی در ایران را شاهد باشیم

استیلای دیدگاه‌ها و خواسته‌های سیاسی بر منطق و عقلانیت اقتصادی و فرهنگی در جریان ارائه برنامه اقتصادی نیز از ضعف‌های موجود  در جریان مبارزه سیاسی است. واقعیت این است که مبارزه سیاسی برای کسب قدرت در جامعه ایرانی فاقد شفافیت، کارآمدی و عقلانیت سیاسی است. این وضعیت موجب شده احزاب و گروه‌های درگیر در مبارزه برای کسب قدرت در وضعیتی تاسف‌برانگیز قرار گرفته و به جای ارائه برنامه‌های مفید، مدون و از پیش اندیشیده شده برای جلب آرای شهروندان، عموما بر نقاط ضعف حریف متمرکز شوند. در مسیر چنین مبارزه‌ای کاندیداها به جای ارائه برنامه  راهبرد، افشاگری نسبت به اقدام‌های رقیب را در دستور کار قرار می‌دهند. دقت در بحث‌های مرتبط با این موضوع نشان می‌دهد درست در اوج مبارزات انتخاباتی برای کسب صندلی‌های کرسی ریاست‌جمهوری، افشاگری  اوج می‌گیرد، پس از پایان مبارزات به سردی می‌گراید و خاموش می‌شود تا روزی که قرار است یک گروه رقیب سیاسی، گروه دیگر را از میدان بیرون کند.

اقتصاد اصل است

 واقعیت بسیار بااهمیت در این روزها و هفته‌های آینده این است که کاندیداهای اقتصادی باید درک عمیقی از ریشه مشکلات اقتصادی در ایران امروز داشته باشند تا بتوانند با کم کردن از   ابعاد گیج‌کننده افسردگی اقتصادی شهروندان، راهی درست را انتخاب کنند. چهره‌های سیاسی فاقد اندیشه اقتصادی سازمان‌یافته در این وضعیت نمی‌توانند ایران را از گرداب اقتصاد افتاده در بحران بیرون بکشند. برخی از چهره‌های سیاسی تندرو که تنها ویژگی آنها مخالفت است شاید به درد سال‌های سخت اقتصاد ایران نخورند. البته اینکه فردی اقتصاد سیاسی ایران را بداند و از سیاست سررشته داشته باشد مناسب‌تر است.

اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهسیاسی

شناسه : 144619
لینک کوتاه :