لزوم نگاه ویژه دولتمردان به شعار «رونق تولید»

جهان صنعت نیوز| مجید سلیمی‌بروجنی-   اگر هم در این زمینه نقصی وجود داشته باشد، مشکلی رده دوم است که با رفع مشکلات رده اول برطرف می‌شود اما مشکلات رده اول که سبب می‌شود سیاستگذاران به‌رغم آگاهی از چالش‌ها و راهکارهای مواجهه با آن طی چندین دهه موفق به اتخاذ و اجرای سیاست‌های متعارف و موثر نباشند کدام است؟

در شرایطی که اقتصاد ایران حال و روز خوشی ندارد و خود را آماده تقابل با یکی از سخت‌ترین دوران رکورد تورمی و رشد اقتصادی منفی می‌کند، صحبت‌هایی مبنی بر اتخاذ سیاست‌های انبساط پولی برای خروج از رکود و تحریک تقاضا و رونق تولید شنیده می‌شود. شرایط امروز اقتصاد ایران به معنای واقعی رکود است چون رشد منفی اقتصادی را برای دو فصل پپاپی تجربه کرده است. انتخاب گزینه «رونق تولید» برای سال‌هایی توسط مقام معظم رهبری نشان از دقت و توجه ویژه ایشان به مقوله رکود و رونق تولید است.

اینکه سال ۹۸ به‌نام رونق تولید نامگذاری شده و سال‌های قبلی نیز عناوین مشابه داشته‌اند، نشان از این است که اقتصاد در شرایط فعلی اولویت اصلی حاکمیت است اما نباید فراموش کنیم که تنها با انتخاب این عنوان، مشکلات اقتصاددانان حل نخواهد شد. تردیدی نیست که موانع و چالش‌های بزرگی در کشور وجود دارد که تحقق این شعار را سخت می‌کند. متغیرها و شاخص‌های اقتصادی روند مناسبی را از خود نشان نمی‌دهند و به نوعی خانوارهای ایرانی هر روز در حال ضعیف‌تر شدن هستند و این فرآیندی است که تا بلندمدت نمی‌تواند ادامه پیدا کند.

متاسفانه طی چند سال اخیر به‌رغم تاکید مقام معظم رهبری بر مقوله «تولید»، همان شیوه‌های مدیریتی قدیمی و تاریخ مصرف گذشته تنها با یک ورژن جدید به نمایش درآمدند و به همین دلیل نیز شاهد تغییرات چشمگیری در حوزه تولید نبودیم. مساله امروز اقتصاد ایران که از ابتدای دهه ۹۰ و همزمان با تحریم‌های بین‌المللی درگیر آن شده این است که روند حرکت کلی اقتصاد هم منفی شده است. بدین‌معنا که چون نرخ سرمایه‌گذاری در اقتصاد کشور نزولی شده، در حال حاضر سیکل‌های تجاری روی روند نزولی قرار گرفته‌اند و روند بلندمدت اقتصاد ایران منفی شده است.

واقعیت این است که این یک رکود معمولی نیست بلکه به این معناست که درآمد سرانه ایرانیان که در بلندمدت بالاتر از متوسط جهانی بوده در حال تعییر جهت و رفتن به زیر متوسط جهانی است و در ادامه راه می‌تواند کشور ما را درگیر فقر کند. به اعتقاد کارشناسان مشکل فقط در یک سیکل رونق و رکود تجاری نیست که به واسطه آن گفته شود می‌خواهیم از ابزارهای طرف تقاضا استفاده کنیم و از رکود خارج شویم ضمن اینکه حتی اگر روند کلی اقتصاد نزولی نشده بود همین که اقتصاد ایران همزمان با رکود و تورم مواجه شده نشان می‌دهد که مشکل در شوک منفی عرضه است و شوک منفی عرضه را نمی‌توان با سیاست‌های طرف تقاضا از بین برد. مشکل در جای دیگری نهفته است که باید به دقت به آن نگاه کرد؛ تحریم‌های بین‌المللی.

شکی نیست که اقتصاد ایران از دهه‌های پیش درگیر مشکلات عمیق ساختاری سیاستگذاری است اما تحریم بالذاته شرایطی را برای اقتصاد ایران ایجاد کرده که تا پیش از این وجود نداشت یعنی اقتصاد ایران با وجود تمام مشکلات ساختاری در یک روند بلندمدت رشد مثبت قرار داشت ولی اکنون روند نزولی شده و این اتفاق فقط به دلیل تحریم رخ داده است. فاکتورهای مختلفی بر مقوله تولید اثرگذار هستند و یکی از مهم‌ترین این عوامل، سرمایه است که اکنون کشور به دلایلی با کمبود سرمایه مواجه است. در عین حال کمبود نیروی انسانی کارآمد نیز از دیگر عوامل اثرگذار بر تولید کشور است. جدای از اینها موضوع روابط خارجی مناسب نیز در رونق تولید داخلی بسیار موثر است. به بیان بهتر تولید وقتی رونق پیدا می‌کند که برای آن محصولاتی که تولید می‌شود بازاری وجود داشته باشد.

یکی از بزرگ‌ترین بازارها، بازار بین‌المللی است که در شرایط فعلی به دلیل تحریم‌ها از دسترسی به آن محروم هستیم. با این حال، یکی از فوری‌ترین اقداماتی که باید دولت انجام دهد رفع محدودیت‌های زیاد در فضای کسب‌وکار و برداشتن آنها از پیش پای تولیدکنندگان است. در شرایطی که قیمت‌ کالاها، خدمات و حتی نیروی کار از سوی دولت به بخش خصوصی تحمیل می‌شود طبیعی است که تولیدکنندگان قادر به ادامه تولید نخواهند بود.

اگر بتوانیم در سال‌جاری رونق تولید داشته باشیم، به‌طور طبیعی بیکاری کمتری خواهیم داشت، از بار تورمی افزایش نقدینگی کاسته خواهد شد و ارزش پول ملی استحکام بیشتری پیدا می‌کند وضعیتی که امروز ایران با آن درگیر است وجود تنگناهای بسیار  برای بخش عرضه، چشم‌انداز تورمی و کاهش شدید قدرت خرید پول است. بنگاه‌های عرضه از دو سمت سیاست‌های داخلی و دیپلماسی خارجی بر اقتصاد تحمیل شده‌اند. وابستگی شدید اقتصاد ایران به دلارهای نفتی، موجب شده که صنایع و کسب‌وکارهای داخلی به شدت به درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت وابسته باشند و نتیجه آنکه با کاهش عرضه ارز نفتی این صنایع و کسب‌وکارها را زمینگیر می‌کند.

به نظر می‌رسد تاکید  بر سیاست‌های پولی انبساطی تنها نوعی واکنش از سوی سیاستگذاری است که می‌خواهد نشان دهد دست روی دست نگذاشته و برای خروج از رکود کاری کرده است. بعید است که دولتمردان ندانند که مشکل امروز اقتصاد ایران ضعف تقاضا نیست. مشخص است کشوری که با تورم بالای ۴۰ درصد دست و پنجه نرم می‌کند ظرفیت تولیدی خالی چندانی ندارد که با ایجاد تقاضا بتوان در آن رونق ایجاد کرد. کشور در حال حرکت به سمت فقیر شدن است و این موضوع ساده‌ای نیست بلکه حتی  در بلندمدت بسیار خطرناک خواهد بود. رهبری با انتخاب شعار «رونق تولید» دغدغه اصلی کشور را به دولتمردان گوشزد کرده‌اند اما اینکه دولتمردان درون این شعار چه سیاست‌هایی تعبیه کنند هنوز مشخص نشده است.

در شرایط فعلی حاکمیت و دولت به خوبی با مشکلات پیش روی تولید در اقتصاد ایران‌ آشنا هستند. اما نباید فراموش کنیم که ما صاحب ظرفیت‌ها و پتانسیل‌ نهفته‌ای هستیم و این انتظار وجود دارد که بهتر از گذشته عمل شود حتی در شرایط دشوار پیش‌رو نیز این امکان وجود دارد که با بهره‌گیری از فرصت‌های موجود، به رونق تولید کمک شود. دولت دوازدهم دیگر بهانه‌ای برای کم‌کاری و عدم اصلاح تولید و صنعت ندارد. در حال حاضر دولت نیازمند انگیزه بیشتر و تلاش برای خروج از روزمرگی است. این در حالی است که وقت زیادی برای این امر باقی نمانده است.

کارشناس اقتصادی

اقتصاد کلانپیشنهاد ویژهیادداشت
شناسه : 14817
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا