ترامپ یا بایدن؟ مساله این نیست!
دکتر صلاحالدین هرسنی * انتظارها بر سر نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و اینکه ترامپ یا بایدن به کاخ سفید راه یابد، در ایران شدت گرفته است. فضای حاکم بر سپهر سیاسی و افکار عمومی ایران به گونهای است که گویی این انتخابات مربوط به ایران است یا این انتخابات قرار است در ایران برگزار شود.
البته طبیعی نیز به نظر میرسد که چنین انتظاری در ایران حاکم باشد چراکه نتیجه این انتخابات با توجه به نوع راهبرد ترامپ در قبال ایران برای ایران بیشتر از سایر کشورها اهمیت دارد و همین شرایط سبب شده برخی پیروزی بایدن را مفیدتر و متضمن فایده و گشایشهای بهتری در حوزههای سیاسی و اقتصادی برای ایران بدانند. در اینکه پیروزی دوباره ترامپ با توجه به کنشها و الگوهای رفتاریاش برای ایران مفید نخواهد بود و شرایط را سختتر از گذشته خواهد کرد، تردیدی وجود ندارد اما اینکه برخی از نگرشها در افکار عمومی و نیز برخی از تشکلها و محافل سیاسی خواهان آن هستند که با پیروزی بایدن گشایشی پیرامون روابط پرچالش تهران و واشنگتن ایجاد شود و بهبودی در این روابط حاصل شود، پای استدلالشان سخت چوبین و صدالبته بیپایه و اساس و بیتمکین خواهد بود.
به این ترتیب میتوان گفت که چه راهیابی ترامپ و چه راهیابی بایدن به کاخ سفید، متضمن ایجاد تغییر و چرخشی معنادار در قبال تهران نخواهد بود. کنشها و الگوهای رفتاری ترامپ در کنار جهتگیریها و سمتوسوهای اپوزیسیونهای داخلی و خارجی و همچنین سوابق رفتاری دموکراتها در قبال ایران و سرانجام جایگاه ایران و آمریکا در نگرش و تفکر راهبردی تصمیمگیران و تصمیمسازان این دو کشور مهمترین گواه و شاهدی بر ادعای مزبور است.
در ارتباط با بیفایده بودن انتخاب ترامپ قضیه بسیار روشن است و ترامپ تکلیف خود را به صراحت در قبال ایران روشن و مشخص کرده و به عبارتی در قبال ایران شمشیر خود را از رو بسته است. تعقیب سیاست فشار حداکثری و تصاعد و تزاید تحریمها، همگی نشاندهنده راهبرد ترامپ در قبال ایران است. او حتی بر حجم تزایدی تحریمها علیه ایران تاکید کرد که حتی لغو آنها با ورود دموکراتها و مشخصا بایدن به کاخ سفید آسان و راحت نباشد و حتی برخی شواهد گویای آن هستند که تغییر و حتی تجدید نظری در رفتار ترامپ در قبال ایران مشاهده و دیده نشود. برای نمونه او برخی افراد را اخیرا و در راستای ادامه تعقیب سیاست فشار حداکثری در لیست تحریمهای واشنگتن قرار داده است. از بد حادثه هم بسیاری از اپوزیسیونهای داخلی و خارجی قویا خواستار آن هستند تا با پیروزی دوباره ترامپ در انتخابات سوم نوامبر،کار ایران یکسره شود.
در ارتباط با بیفایده بودن انتخاب بایدن برای ایران قضیه به سوابق رفتاری دموکراتها با ایران بازمیگردد. در این ارتباط کافی است به دستور کار و پلتفرم و نقشه راه موسسه بروکینگز برای اوباما در سال ۲۰۰۸ نظری افکنده شود. الگوی مهار و بازدارندگی، الگوی براندازی و تغییر رژیم و گزینههای نظامی و سناریوهای تحریم به منظور متقاعدسازی و ترغیب از جمله الگوهای مورد نظر دموکراتها و مشخصا باراک اوباما بود که از سوی موسسه بروکینگز در مواجهه با ایران تدارک دیده شده بود. در این ارتباط به نظر میرسد راهبردهای بایدن در تداوم برنامههای اوباما خواهد بود و با راهیابی بایدن به کاخسفید، ایران مسیر دشوارتری خواهد داشت. افزون بر این، به قدرت رسیدن بایدن همانند دونالد ترامپ نمیتواند متضمن بازگشت آمریکا به برجام باشد. ضمن آنکه اعلام آمادگی دموکراتها برای بازسازی برجام را باید با تردید نگریست. بنابراین با انتخاب بایدن، در بر همان پاشنه گذشته خواهد چرخید و به عبارتی اختلافات و تنش میان تهران- واشنگتن به قوت خود باقی خواهد ماند و تنها پیشفرض تفاوت میان بایدن با ترامپ، در ادبیات و گفتارها و روبناهای سیاسی خواهد بود.
اما مهمترین بیفایده بودن نتیجه انتخابات پیشروی آمریکا برای ایران مرتبط با جایگاه ایران و آمریکا در نگرش و تفکر راهبردی تصمیمگیران و تصمیمسازان این دو کشور است. واقعیت آن است که آمریکاستیزی به هویت جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده و وضعیت ایدئولوژیک، هستیشناسانه و آنتولوژیکال حاکم بر نگرش و تفکر راهبردی تهران در قبال واشنگتن بکر و دستنخورده باقی مانده است، به ویژه آنکه چنین نگرشی هماینک از سوی محافظهکاران و در شرایط حاضر از سوی مجلس تحت تسلط اصولگرایان دنبال میشود و به نظر میرسد که با رییس جمهوری بعدی ایران که قطعا اصولگراست، دنبال خواهد شد.
اما آنسوتر تفکر راهبردی تصمیمگیران و تصمیمسازان واشنگتن در قبال تهران نهتنها خوشبینانه بلکه غامض و بغرنجتر نگرش جمهوری اسلامی ایران در قبال آمریکاست. در نگاه تصمیمگیران و تصمیمسازان واشنگتن، ایران خطرناکترین مخالفی است که آمریکا با آن روبهرو شده است. در نگاه واشنگتن، فرآیندهای سیاسی و امنیتی ایران ماهیت گیجکننده داشته و طی دورههای طولانی و مختلف، ایران محور انتقام مردم خاورمیانه از آمریکا بوده است. همچنین راهبردشناسان واشنگتن معتقدند ایران از گروههای افراطی و خشونتگرا در خاورمیانه حمایت میکند و با سلسله برنامه موشکهای بالستیکی، رفتارهای ثباتزدا و نفوذ بدخیم، عامل اصلی اختلال در نظم ژئوپلیتیک مورد نظر واشنگتن است و همواره برای براندازی واشنگتن و متحدانش در هندسه ژئوپلیتیک غرب آسیا تلاش میکند. به این ترتیب و نوع نگرشی که از سوی واشنگتن در قبال ایران مشاهده میشود نمیتوان شاهد تغییرات زیربنایی در روابط پرتنش تهران- واشنگتن چه در زمان ترامپ و چه در زمان رییسجمهوری غیرترامپ و مشخصا در زمان جو بایدن بود.
تحت این شرایط بهترین راهبرد مورد نظر ایران، به جای انتظار و در نظر گرفتن نتیجه انتخابات پیشروی ریاستجمهوری آمریکا، تغییر در رفتار و نگرشها و بهره گرفتن از فرصتهاست. این تغییر نگرش با توجه به شرایط جاری در کشور باید در راستای تامین منافع ملی و رسیدن به ثبات تنظیم شود.
* کارشناس مسائل بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :