کارگزاران و راههای پیشرو
به گزارش جهان صنعت نیوز: برخی از احزاب در این جریان رویکرد جامعهمحوری پیشه کرده و خواهان معرفی کاندیداهای خالصی هستند که حتی اگر تایید صلاحیت نشده و از رقابت بازبمانند، فرصت احیای سرمایه اجتماعی را به اصلاحطلبان بدهند. برخی دیگر از احزاب اما اگرچه بازیابی بدنه اجتماعی از دست رفته را ضروری میدانند، حاضر نیستند از خیر حضور در قدرت گذشته و با معرفی کاندیداهایی که احتمال حذف از گردونه رقابت در مراحل ابتدایی را دارند، از شانس خود بکاهند. بر این اساس معتقدند که باید نامزدهایی به میدان فرستاده شوند که بتوان روی موفقیت و پیروزی آنان حساب کرد ولو اینکه بهای این کار استفاده از مهرههایی با دوز اصلاحطلبی کمتر باشد.
از ائتلاف تا کاندیدای حزبی
کارگزاران سازندگی از جمله احزابی است که در گروه دوم قرار میگیرد. فعالان سیاسی در این جریان از مدتها پیش ساز ائتلاف با غیراصلاحطلبان یعنی اعتدالیون یا حتی میانهروهای جریان رقیب را کوک کرده بودند. برخی از چهرههای سرشناس این طیف همچون محمد عطریانفر بارها به صراحت از امکان استفاده مجدد از الگوی انتخاباتی سال ۹۲ سخن گفتهاند. مقاومت سایر اصلاحطلبان به خصوص اتحاد ملتیها و اعضای اعتماد ملی با این رویکرد اما سبب شد کارگزارانیها در چند هفته گذشته قدری از موضع خود عقبنشینی کنند و گزینه معرفی کاندیدای حزبی را هم روی میز قرار دهند. مصداق این مدعا اظهارات عطریانفر است که یک ماه و اندی قبل در گفتوگو با ایلنا گفت: «اصلاحات علاقهمند است آقای لاریجانی رقیب شریف عرصه رقابت شرافتمندانه با نماینده منتخب و نامزد برگزیده جبهه اصلاحات باشد.»
بعد از آن نیز حسین مرعشی سخنگوی این حزب در گفتوگوی با خبرآنلاین از شش گزینه حزبی کارگزاران یعنی اسحاق جهانگیری، محسن هاشمی، عبدالناصر همتی، رضا ملکزاده، مصطفی هاشمیطبا و غلامحسین کرباسچی نام برد.
جهانگیری و محسن هاشمی
مرعشی از شش نفر نام برد اما فقط محسن هاشمی و اسحاق جهانگیری جدی گرفته شدند. دلیلش نیز روشن بود. بعید است کارگزاران با آن تاکیدی که روی لزوم بردن انتخابات دارد، ریسک کند و فردی مثل هاشمیطبا که قبلا در رقابتهای انتخاباتی آزموده شده یا همتی که کارنامه قابل دفاعی در پست فعلی ندارد یا ملکزاده که در قد و قواره ریاستجمهوری به نظر نمیرسد را معرفی کند. حتی معرفی دبیر کل این حزب به عنوان نامزد انتخاباتی نیز قابل تصور نیست به خصوص که جناب کرباسچی نه محبوبیت اجتماعی قابل توجهی دارد و نه گزینهای است که سایر احزاب اصلاحطلب روی او اجماع کنند. حتی با توجه به ناکامیهای دولت روحانی که آقای معاون اول نیز از آن بینصیب نمانده، گمان میرفت محسن هاشمی جدیترین گزینه کارگزاران باشد. به هر حال او از برند نام پدر برخوردار است، پشتوانه حزبی و جریانی دارد، سابقه مدیریتی دارد، شانس تایید صلاحیت دارد و یک اصلاحطلب خالص هم به شمار میرود. اظهارات او نیز در هفتههای اخیر حاکی از نشانههایی از تمایل به کاندیداتوری بود زیرا مثل قبل ورود به این عرصه را انکار نمیکرد.
با این وجود اظهارات اخیر مرعشی مبنی بر اینکه «اسحاق جهانگیری و محسن هاشمی تا امروز پیشنهاد حزب برای نامزدی در انتخابات را نپذیرفتهاند» معادلات را تا حدی بر هم زده است.
دوراهی مجدد
حال باید منتظر ماند و دید که اگر این دو نامزد احتمالی در زمان باقیمانده متقاعد نشده یا در روزها و ساعتهای آخر احساس تکلیف نکنند، کارگزاران چه خواهد کرد؟ آیا خالی شدن دست این حزب از نامزدهای حزبی به معنی برگشتن سر خانه اول و اصرار به استفاده از الگوی ۹۲ است؟ در این صورت گزینه آنان برای ائتلاف یعنی علی لاریجانی از حمایت سایر طیفهای اصلاحطلب نیز برخوردار میشود یا خیر؟ تا اینجا پاسخ به این سوالات مثبت نیست زیرا از یک سو اصلاحطلبان پایشان را در یک کفش کردهاند و حاضر هستند به قیمت شکست در انتخابات هم که شده اشتباه ۹۲ و ۹۶ را تکرار نکنند و از سوی دیگر آقای لاریجانی شرط و شروط گذاشته که صرفا با حمایت همه گروههای سیاسی وارد میدان خواهد شد. حال اگر در نظر داشته باشیم که در هفتههای اخیر نشانههایی از احتمال حمایت برخی اصولگرایان از لاریجانی پیدا شده، نتیجه چیزی نیست غیر از رنگ باختن گزینه ائتلاف لاریجانی و اصلاحطلبان یا به عبارت روشنتر، ائتلاف لاریجانی و کارگزاران.
گزینه غیرحزبی؟
در این صورت تنها یک راه پیش پای کارگزاران میماند و آن هم معرفی یک نامزد اصلاحطلب دیگر است؛ نامزدی که شاید به صفت عضویت در کارگزاران مطرح نباشد اما با رویکرد و بینش سیاسی کارگزارانیها قرابت داشته باشد. این گزاره وقتی جدی میشود که حواسمان باشد حسین مرعشی در همین مصاحبه اخیر با ایرنا، تاکید کرد: «کارگزاران با برنامه جسورانه اقتصادی در پی یک دولت فنی و کار است.»
او در این مصاحبه گفت: «حزب گامهایی را برای حضور موثر در انتخابات برداشته و راهکارها و سیاستهای مورد نظر حزب برای دولت آینده در برنامهای تدوین و آماده شده است. حزب کارگزاران سازندگی مهمترین ویژگی و اولویت این برنامه را اقتصاد، حل مشکلات اقتصادی جاری و نیز توسعه اقتصادی تعیین کرده و راهکارهای پیشنهادی در پی آن است که کشور را به رشد اقتصادی دورقمی و تورم تکرقمی برساند و این برجستهترین بخش برنامه حزب برای دولت و رییسجمهوری آینده است.»
مرعشی درباره نتیجه بررسیهای کمیته سیاسی در مورد سایر گزینهها چیزی نگفت و این سوال را باقی گذاشت که کدام عضو کارگزاران یا شاید هم فعال سیاسی اصلاحطلب میتواند گزینه مناسبی برای پیشبرد یک برنامه اقتصادی به قول وی، جسورانه و ایجاد یک دولت فنسالار باشد؟
اصلاحطلب و فنسالار
اگر بنا به تشکیل یک دولت تکنوکرات و بااولویت اقتصادی باشد و محسن هاشمی هم قصد نامزدی نداشته باشد، اولین نامی که به ذهن میرسد عباس آخوندی است به خصوص اینکه وی در هفتههای اخیر مکررا به عنوان یکی از گزینههای اصلاحطلبان در انتخابات آتی مطرح شده و مورد توجه رسانهها قرار گرفته است. رسانههای اصلاحطلب از تواناییها و کارنامه قابل توجه او میگویند و اصولگرایان نیز از همین حالا تخریب را آغاز کردهاند.
احتمال کاندیداتوری آخوندی در انتخابات ۱۴۰۰ از دو سه ماه قبل مطرح شده است. مثلا وقتی که در گفتوگو با خبرآنلاین تلویحا آمادگی خود را برای ورود به این عرصه اعلام کرد و درباره ایدهآلهای یک رییسجمهور خوب گفت: «رییسجمهور باید سیاستمدار باشد نه لزوما کارشناس. وظیفه رییسجمهور هماهنگی با همه است و اگر خودش را داناتر از همه بداند آغاز بدبختی است. وظیفه رییسجمهور این است که حرف همه را گوش کند و از درون آن یک سیاست مورد وفاق به دست آورد. البته رییسجمهور باید اقتصاد و امنیت و… را بفهمد ولی اگر خودش فکر کند اقتصاددان است اول بدبختی است.»
او از «ایده ایران» به عنوان یک طرح جدید یاد میکند و آنقدر هم در عرصه مدیریت اقتصادی تجربه دارد که بتوان او را برای پیشبرد برنامه اقتصادی کارگزارانیها مناسب دانست. آخوندی دانشآموخته اقتصاد از انگلستان است و یکی از کسانی است که در این سالها نشان داده میتواند ترکیبی مناسب از سیاست و دانش اقتصاد را برای اداره کشور فراهم کند و نیز دوستان و آشنایان نیرومندی در بدنه تکنوکراسی دارد.
آخوندی همواره به عنوان یک کنشگر اصلاحطلب مستقل فعالیت کرده و این شانس را دارد که حمایت احزاب مختلف این جریان را جلب کند. شاهد این مدعا گزارش چند روز قبل روزنامه «اعتماد» که نوشته بود: «آنطور که شنیده میشود عباس آخوندی برای کاندیداتوری آماده است اما طیف همراه او در اتحاد ملت در اقلیت هستند.» حامیان او در اتحاد ملت شاید اکنون قلیل باشند اما اگر کارگزاران نیز بنای حمایت از وی را داشته باشد وضع فرق خواهد کرد و زمینه برای اجماع روی او فراهم میشود.
اخبار برگزیدهسیاسی
لینک کوتاه :