طرف تعیین‌کننده ایران است نه آمریکا

به گزارش جهان صنعت نیوز: بخش بد قضیه اما آنجاست که اثرات واقعی تغییر احتمالی در ینگه‌دنیا به این زودی‌ها برای ما مشخص نشده و منوط می‌شود به تعیین‌تکلیف انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران. به عبارت دیگر چه ترامپ در کاخ‌سفید بماند و چه بایدن پیروز میدان شود، تا رییس‌جمهور بعدی و رویکرد وی در ایران معلوم نشده باشد، به تغییر و تحول چشمگیری ختم نمی‌شود و این یعنی حداقل تا مرداد سال آتی که جناب روحانی قدرت را تحویل دهد، آش همین آش است و کاسه همین کاسه.

از انتخابات تا انتخابات

برخی از تحلیلگران معتقدند که اولین اثر انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا را باید در نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران جست‌وجو کنیم. به این ترتیب که اگر دموکرات‌ها برنده شوند، به خاطر ابراز تمایل به بازگشت به برجام و شرایط سهلگیرانه‌تری که برای نشست پای میز مذاکره دارند، در ایران نیز شانس همان جریان سیاسی بیشتر می‌شود که خواهان مذاکره است. استقبال فعالان سیاسی و رسانه‌های اصلاح‌طلب از پیروزی احتمالی جو بایدن در انتخابات سوم نوامبر با همین منطق قابل توجیه است.

شاهد آنکه اسماعیل گرامی‌مقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی چندی قبل به «نامه‌نیوز» گفته بود: «اگر دموکرات‌ها برنده انتخابات ۲۰۲۰ باشند، در ایران نیز امید به مردم برمی‌گردد و احتمالا یک رییس‌جمهور اصلاح‌طلب یا اعتدال‌گرا انتخاب خواهد شد. دلیلش نیز این است که مردم ثمرات برجام را در زندگی روزمره خود خواهند دید. اگر دموکرات‌ها به کاخ‌سفید بروند با توجه به وعده برگشت به برجام و اینکه با ایران رودررویی جدی و تهدیدات نظامی ندارند، وضعیت اقتصادی مردم بهبود خواهد یافت. بعد از آن امید به زندگی افزوده می‌شود و از طرف دیگر مردم راغب می‌شوند به رییس‌جمهوری رای بدهند که بتواند بیتشر تنش‌زدایی کند بنابراین اولا مشارکت تا حدودی افزایش پیدا می‌کند و ثانیا اینکه به تبع افزایش مشارکت یک رییس‌جمهور اصلاح‌طلب یا میانه‌رو انتخاب خواهد شد.»

برخی دیگر از تحلیلگران اما با استناد به اینکه سیاست ‌خارجی در ایران در اختیار دولت نبوده و این مجموعه حاکمیت است که تصمیم می‌گیرد، معتقدند روی کار آمدن دموکرات‌ها شانس اصلاح‌طلب و اعتدال‌گرایان را افزایش نخواهد داد. نتیجه این تحلیل آن است که احتمالا بعد از ۱۴۰۰ در ایران دولتی محافظه‌کار و ضدمذاکره بر سر کار است و این یعنی حتی اگر بایدن و آمریکا هم بخواهند، راهی برای حل‌و‌فصل مشکلات موجود نیست. مصداق این ادعا نیز یادداشت دیروز سعید حجاریان است.

او در این یادداشت تیتر و سرمقاله روزنامه کیهان را در روز بعد از پیروزی بایدن پیش‌بینی کرده و نوشته است: «انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده در هر دوره، مع‌الاسف، بخشی از تحلیل‌ها و جهت‌گیری‌های سیاسی- اقتصادی کشور را به خود مشغول کرده است در حالی که دولتمردان و سیاستمداران ایران التفات ندارند که مساله جمهوری اسلامی ایران، کشور آمریکاست و نه رییس کاخ‌سفید. از این رو، باید به این جماعت یادآور شد که بایدن و ترامپ از شروع رقابت‌های انتخاباتی برای ما تفاوتی نداشتند. در واقع، چه این می‌آمد و چه آن دیگری ابقا می‌شد، سیاست نظام جمهوری اسلامی تغییری نمی‌کرد. از این گذشته، نباید به دوگانه صوری دموکرات- جمهوریخواه رسمیت بخشید چرا که تجربه نشان داده است، دموکرات‌ها اساسا خطرناک‌ترند و نقش اوباما در آغاز تحریم‌ها موید این دیدگاه است. مضاف بر این، هر فردی که اندکی سیاست بین‌الملل و مناسبات آمریکا را درک کند درمی‌یابد که ترامپ حتی برای ما گزینه مناسب‌تری بود زیرا وی همواره به‌دنبال جنجال‌ بود اما اکنون بایدن ادعا کرده است می‌خواهد به برجام بازگردد و این خود، آغاز مصائب کشور در طلیعه گام دوم انقلاب است.»

وی در ادامه شروط هفت‌گانه و سفت و سختی را از قول کیهان پیش‌روی دولت بایدن گذاشته تا معلوم شود که پیروزی یک چهره دموکرات اگر با تمایل ایران به مذاکره همراه نباشد، هیچ تفاوتی به حال ما ندارد.

نتیجه تغییر دولت در ایران

بی‌تفاوت بودن نتیجه ترکیب «تندروها در ایران و میانه‌روها در آمریکا» با ترکیب «میانه‌روها در ایران و تندروها در آمریکا» همان پیامی است که حجاریان در این یادداشت می‌رساند و بسیاری دیگر از تحلیلگران نیز به آن باور دارند.

مثلا قاسم محبعلی، از مدیران ارشد وزارت خارجه دولت اصلاحات در گفت‌وگوی با «جهان‌صنعت» می‌گوید: «واقعیتی که باید در نظر گرفت این است که تصمیم به مذاکره یا عدم مذاکره در ایران در دولت گرفته نمی‌شود. با این حال اگر مجموعه نظام تصمیم به مذاکره داشته باشد مثل دوره قبلی که شانس آقای روحانی بیشتر شد، افرادی در انتخابات ۱۴۰۰ شانس پیروزی خواهند داشت که مثل آقای ظریف شاخص‌های یک مذاکره‌کننده خوب را داشته باشند.»

وی افزود: «اگر قرار به مذاکره باشد کسی باید رییس‌جمهور و کسی وزیرخارجه باشد که بتواند با تیم دموکرات‌ها مذاکره کند. اما اگر تصمیم انجام مذاکره نباشد، فرقی نمی‌کند که دولت اصلاح‌طلب روی کار باشد یا اصولگرا زیرا اجازه مذاکره نخواهد داشت مثل همین حالا که آقای روحانی اجازه نداشت در سایر موضوعات مذاکره کند و در نتیجه همین امر برجام به حاشیه رفت.»

این کارشناس مسائل بین‌المللی تاکید کرد: «تصمیم به مذاکره برعهده طرف ایران است. طرف آمریکایی در هر شرایطی آمادگی مذاکره را دارد و این شرایط مذاکره است که تغییر می‌کند. آمریکا حتی در دوره ترامپ هم خواهان مذاکره بود. در صورتی که آقای بایدن رییس‌جمهور شود، آمادگی دارد با حفظ برجام درباره سایر موضوعات مذاکره کند. ترامپ اما می‌خواهد بدون برجام مذاکره کرده و اول وضعیت هسته‌ای ایران را تعیین‌تکلیف کند.»

محبعلی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه نتیجه همکاری «تندروها در آمریکا و دولت اعتدالگرا در ایران» با همکاری «دموکرات‌های مایل به مذاکره و محافظه‌کاران ضدمذاکره در ایران» چه تفاوتی دارد؟ گفت: «همان‌طور که گفتم در ایران تصمیم به مذاکره برعهده دولت نیست اما اگر دولت محافظه‌کاری مثل دولت احمدی‌نژاد سرکار باشد، ایران در مذاکره وضعیت خوبی نخواهد داشت. به خاطر اینکه سایر موضوعات مثل پایگاه حکومتی، وضعیت حقوق بشر و سیاست‌های خاورمیانه‌ای و… سبب می‌شود که طرف مقابل با شرایط سخت‌تری حاضر به مذاکره شود و آماده امتیاز دادن به ایران نباشد، فرقی هم نمی‌کند که دولت ترامپ باشد یا بایدن.»

وی تاکید کرد: «اگر دولت اصلاح‌طلب با رای بالای مردمی سرکار بیاید و گرایش‌های اصلاح‌طلبی داشته باشد و مسائل حقوق بشری، ثبات در خاورمیانه را دنبال کند و سیاست‌های خود را در قبال کشورهای عربی منطقه تعدیل کند، طرف مقابل و به خصوص اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها آمادگی بیشتری برای دادن امتیاز به ایران خواهند داشت.»

هیچ فرقی نمی‌کند

برخی دیگر از تحلیلگران اصلاح‌طلب اما اگرچه از ته دل آرزوی ریاست‌جمهوری یک دموکرات دیگر را دارند اما از گفتن اینکه این تغییر، شانس آنان را در انتخابات افزایش خواهد داد، طفره می‌روند. سیدمصطفی ‌هاشمی‌طبا یکی از همین افراد است. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» گفت: «به نظر من نتیجه انتخابات در آمریکا تاثیری در نتیجه انتخابات در ایران ندارد. به این خاطر که بایدن و ترامپ اگرچه شخصیت‌های متفاوتی دارند اما تعیین‌کننده سیاست‌ها در آمریکا نیستند. ضمن اینکه وقتی ما کلا شعار مرگ بر آمریکا داده و از آن صرف‌نظر نمی‌کنیم، جایی برای مذاکره باقی نمانده و فرقی ندارد که کدام یک از این دو نفر رییس‌جمهور شوند؛ به تبع نتیجه انتخابات آمریکا نیز در نتیجه انتخابات در ایران تاثیری ندارد.»

وی افزود: «ضمن اینکه شرایط فعلی مثل گذشته و به فرض که بایدن رییس‌جمهور شود و مایل به مذاکره با ایران هم باشد، حتما شرایط جدیدی دارد که مورد پذیرش ما نیست و به این ترتیب هیچ چیزی تغییر نمی‌کند.»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب همچنین بین ترکیب «تندروها در آمریکا- اعتدال‌گرایان در ایران» و «میانه‌روها در آمریکا و محافظه‌کاران در ایران» تفاوتی قائل نشد و گفت: « ما در چارچوب برجام با آمریکا مذاکره کردیم و آنها خلاف کردند. بنابراین هر نوع مذاکره‌ای بدون جبران آنچه انجام دادند، غیر ممکن است و البته مذاکره صرفا در چارچوب برجام مقدور است. این هم چیزی نیست که آنها به این سادگی بپذیرند. بنابراین فرقی ندارد که چه کسی در ایران سر کار می‌آید و چه کسی آنجا رییس‌جمهور می‌شود. اگر قرار به مذاکره باشد، آنان باید به چارچوب برجام برگردند و به نظر نمی‌رسد که چنین قصدی داشته باشند.»

وی در پاسخ به این سوال که اگر روی کار آمدن ترامپ یا بایدن در آمریکا به حال ما فرقی ندارد، دلیل استقبال رسانه‌های اصلاح‌طلب از پیروزی احتمالی بایدن چیست؟ گفت: «اگر بپرسید که رییس‌جمهور شدن کدام یک بهتر است من هم می‌گویم بایدن اما این تاثیری در روابط ایران و آمریکا ندارد. به نظر ما بایدن بهتر است چون قدری معتدل‌تر است و شاید سیاست‌های ترامپ را تایید نکند.»

هاشمی‌طبا در پاسخ به پرسش دیگری مبنی براینکه «اگر قرار باشد به خاطر ثابت بودن سیاست‌های کلی در ایران و آمریکا، نتیجه دو انتخابات پیش رو هیچ تاثیری در وضعیت نداشته باشد، این همه انتظار برای چیست؟» گفت: «چه کسی گفته که ما منتظر نتیجه انتخابات در آمریکا هستیم؟ من فکر نمی‌کنم چنین باشد. ما می‌دانیم که نتیجه چیست. اگر بایدن پیروز شود و به برجام برگردد می‌تواند در چارچوب برجام با او گفت‌وگو کرد. اگر هم برنگردد که دیگر تغییری ایجاد نخواهد شد.»

نتیجه‌گیری

فرض کنیم که به قول آقایان اصولگرا یا برخی اصلاح‌طلبان مثل‌هاشمی‌طبا نتیجه انتخابات در آمریکا هیچ تاثیری در انتخابات ایران ندارد و تصمیم در مذاکره اساسا جایی فراتر از دولت گرفته می‌شود. در این صورت باید گزینه افزایش شانس اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان را حذف کرد و با در نظر داشتن میزان اشتیاق عمومی به مشارکت در انتخابات، منتظر روی کار آمدن دولتی محافظه‌کار و ضد مذاکره نشست. و این یعنی مشاهده همان رویکردی که سعید حجاریان می‌گوید. در اینجا سوال این است که نتیجه تعاملات دولت دموکرات بایدن با دولت محافظه‌کار بعد از روحانی عرصه را بر مردم تنگ‌تر خواهد کرد یا همچنان بلایی که همزمانی دولت ترامپ و روحانی بر سر مردم آورد، دست بالا را دارد؟ پاسخ خوش‌بینانه به این سوال نیز آن است که وضع فرقی نخواهد کرد و در این صورت تنها نتیجه حاصل شده از دست رفتن قریب یک سال زمانی است که در انتظار روشن شدن نتیجه دو انتخابات نشسته‌ایم.

 

اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژه
شناسه : 149083
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا