فقر پژوهش در اقتصاد سیاسی

به گزارش جهان صنعت نیوز:  شهروندان ایرانی و نیز نخبگان و فعالان اقتصادی و نیز علاقه‌مندان به اقتصاد سیاسی برای دستیابی به خبر و تحلیل‌های تازه بسته به دانایی و توانایی خود و با توجه به دنیایی از خبر و گزارش و تحلیل که از سوی شبکه‌های اجتماعی و نیز گروه‌های تلگرامی نگاه می‌کنند و با توجه به اینکه تهیه‌کنندگان خبرها و به ویژه تحلیل‌ها خود ذی‌نفع هستند یا نمایندگی گروه‌های ذی‌نفوذ را در رسانه‌های خود دنبال می‌کنند نکاتی را می‌گویند که در تناقض با تحلیل‌های دیگر است و راه را برای سردرگمی آماده می‌سازند.

ناآزادی اقتصادی و فقر پژوهش

برخلاف دیدگاه گروهی از اقتصاددانان، سیاستمداران و نیز روشنفکران، اقتصاد ایران اقتصادی ناآزاد است و این خصلت نهادینه‌شده در اقتصاد این سرزمین پیامدهای پرشمار، گسترده و بازدارنده‌ای بر کسب‌وکار ایران در بالاترین سطح و در سطح بنگاه‌ها و نیز خانواده‌ها بر جای گذاشته است. اقتصاد ناآزاد هر پدیده مفید و کارسازی را که می‌توانست گرهی از گره‌های این مرزو بوم باز کند سست و بی‌مایه و از درون تهی کرده است.

یکی از این مقوله‌های بسیار ارجمند و نیروساز که در اقتصاد ناآزاد ایران به مرز نابودی رسیده، مقوله بسیار گرانسنگ پژوهش‌های کارشناسی و برپایه دانش در هر زمینه‌ای است. اقتصاد سرتاپا دولتی و حکومتی ایران از چند دهه پیش راه نابودی پژوهش را با زاد و رشد نهادهای پژوهشی دولتی در بخش‌های گوناگون مهیا کرده است. یکی از راه‌هایی که دنیای آزاد برای نیرومندشدن سرزمین‌ها باز کرد زاد و رشد اندیشکده، پژوهشکده و موسسه‌های آزاد بوده و هست. این آزادی تاسیس اندیشکده‌ها واقعی بوده و دولت‌ها و نهادهای حکومتی خریدار تولیدات این نهادها بوده و هستند. تقاضای موثر برای خرید دستاوردهای پژوهشی و سودآور شدن این نهادهای آزاد راهی بود و هست که اندیشمندان را به سوی آنها جذب کند و با پرداخت‌های مناسب تحلیل‌های باکیفیت را خریداری کرده‌اند. این‌گونه است که اندیشکده‌های آمریکایی در مسیر آزادی دسترسی به اطلاعات و پردازش کارشناسانه داده‌ها می‌توانند به دولت و نهادهای بزرگ خصوصی راه‌حل نشان دهند. در ایران اما به دلیل اینکه منابع ارزان و آسان در اختیار وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها و موسسه‌های بزرگ دولتی قرار داشته است هر کدام از آنها برای خود پژوهشکده، موسسه پژوهشی و پژوهشگاه تاسیس کرده و آنجا را تبدیل به یک اداره کرده‌اند که شوربختانه چیزی از آنها بیرون نمی‌آید.

داستان بایدن و ترامپ

برای اینکه مطالب یادشده به ذهن نزدیک‌تر شود می‌توان همین داستان انتخابات در حال انجام را در کانون توجه قرار داد. از مدت‌ها پیش و تقریبا از روزی که ترامپ بر سر کار آمد می‌شد حدس زد که دیر یا زود از مصالحه بزرگ غرب با ایران مشهور به برجام خارج خواهد شد. آیا ایرانیان در هر بخش و در هر فعالیت توانستند یک پژوهش کارشناسانه و غیرجانبدارانه درباره پیامدهای بیرون رفتن آمریکا از برجام در بخش اقتصاد، در بخش سیاست، در امور دیپلماسی و در ده‌ها پژوهشکده دولتی تولید کنند و شهروندان و ذی‌نفعان را آگاه سازند؟ آیا پژوهشکده پولی و بانکی ایران توانست پیامدهای بیرون رفتن ترامپ از مصالحه برجام را در بخش ارزی مطالعه و به شهروندان و به نهادهای حکومتی ارائه کند؟ اگر این کار انجام شده و در اختیار شهروندان قرار گرفته بود فایده‌های قابل اعتنایی داشت. حالا نیز با آمدن بایدن و دموکرات‌ها به کاخ سفید آیا این نهاد پژوهشی مهم در سیاست‌های ارزی و پولی و بانکی کاری انجام داده است که بتواند در دستور کار سیاستگذاران قرار گیرد؟

این پژوهشکده که بازوی پژوهشی بانک مرکزی است کدام کار اندیشه‌ای و کاربردی درباره دلایل نامقبولیت نظام بانکی ایران در حوزه بانکداری جهانی را انجام و انتشار داده است و حالا که تغییرات در راهبردهای نظام سیاسی درباره ایران احتمال وقوع دارد کدام کار پژوهشی انجام شده است؟ خوانندگان ارجمند می‌توانند به سایت این پژوهشکده نگاه کنند و آن را زیر و رو و همه پنجره‌های آن را باز کنند و ببینند آیا این نهاد پژوهشی در این باره کاری کرده است؟

نهادهای وابسته به ریاست‌جمهوری

نهاد ریاست‌جمهوری مرکز بررسی‌های استراتژیک را در اختیار دارد و نهادی نیز به نام موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی در اختیار این نهاد است. ریاست این دو نهاد در اختیار معاون اقتصادی رییس‌جمهور و یکی از مشاوران ایشان است. همین امروز می‌توانید روی سایت این دو نهاد پژوهشی بروید و ببینید که متاسفانه هرگز درباره این تغییر بزرگ در حال رخ دادن گزارش پژوهشی منتشر نکرده‌اند. بخش پژوهشی این موسسه در دوره‌ای هم که قرار بر خروج آمریکا از برجام بود پژوهش کاربردی یا حتی تئوریک انجام نداده بود. این موسسه یکی از نیرومندترین نهادهای پژوهشی اقتصاد کلان ایران بوده و هست اما فقر پژوهش در این نهاد نیز دیده می‌شود. مرکز بررسی‌های استراتژیک چطور؟ واقعیت این است که شماری مقاله‌های پراکنده در این باره روی سایت دیده می‌شود که روی هم رفته کار یک پژوهش به دردبخور را انجام نمی‌دهند.

سازمان برنامه، وزارت صمت و وزارت اقتصادی

موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی وابسته به وزارت صنعت، معدن و تجارت در این سال‌های اخیر درباره برجام و دستاوردهای آن برای بازرگانی خارجی ایران کدام پژوهش ممتاز و درجه یک را انجام داده و به اطلاع جامعه بازرگانان ایران رسانده است؟ آیا در وضعیتی که تجارت خارجی ایران درگیر یکی از سخت‌ترین دوران خود است و نیک می‌دانیم احتمال تحول در رهبری سیاسی آمریکا وجود دارد یا اینکه رهبری قبلی می‌ماند، آیا این نهاد پژوهشی می‌تواند ادعا کند کاری درخور یک موسسه پژوهشی انجام شده است؟ وزارت اقتصاد یک معاونت دارد به نام معاونت اقتصادی. یکی از کارهای این معاونت پژوهش است و در این معاونت چند دفتر تاسیس شده‌اند که باید وزارت اقتصاد را یاری کنند و به ایرانیان یادآور شوند در امور اقتصادی جهان چه تغییراتی انجام می‌شود و اقتصاد سیاسی دنیا در مسائل درآمدی به کدام سو می‌رود. اکنون خوانندگان ارجمند می‌توانند به سایت این معاونت مراجعه کنند و ببینند که این معاونت انگار پژوهش را تعطیل کرده است. همین داستان در سازمان برنامه و بودجه نیز وجود دارد و درباره تحولات اقتصاد سیاسی ایران در ارتباط با مسائل جهان و تحولات آن چیز دندان‌گیری برای ارائه وجود ندارد.

وزارت نفت و امور خارجه

آیا موسسه مطالعات انرژی در وزارت نفت توانایی و دانایی و انگیزه‌ای برای پژوهش در اقتصاد سیاسی ایران در حوزه نفت و در وضعیت تازه و روی کار آمدن دولتی از حزب دموکرات انجام داده است؟ به نظر می‌رسد بنیادهای پژوهش دست‌کم آن گونه که در سایت این مرکز مهم دیده می‌شود تضعیف شده است. وزارت امور خارجه ایران و موسسه‌های مطالعاتی آن چه کاری در این باره کرده‌اند و کدام پژوهش کارشناسانه را در اقتصاد سیاسی دوره‌ای که در پیش داریم منتشر کرده‌اند؟ معاونت دیپلماسی اقتصادی این وزارتخانه چه کمکی به بازرگانان و تولید‌کنندگان می‌کند؟

فقر پژوهش اقتصاد سیاسی

پژوهش زنده، کارشناسانه، دلاورانه و روشنگر در هزارتوی نهادهای پژوهشی دولتی زاد و رشد را هرگز تجربه نخواهد کرد. لابد وقتی از مدیران این نهادها دلیل رخوت و دور بودن از پژوهش زنده و پویا را بپرسید به بودجه ناکافی اشاره خواهند کرد و هزار دلیل می‌آورند جز اینکه بگویند پژوهش در نهادهای دولتی که خودشان به خودشان سفارش می‌دهند یک مقوله فرسوده است. اگر پژوهشکده و اندیشکده خصوصی در ایران بود و آزادی پژوهش بود بدون چون و چرا سطح آگاهی‌های ایرانیان از تحولات اقتصاد سیاسی در شرایط ویژه مثل همین روزها به کار می‌آمد.

واقعیت این است که دانش اقتصاد راه‌های برطرف کردن گرفتاری‌های بزرگ کلان اقتصادی مثل کاهش نرخ تورم و رساندن آن به میانگین تا حداکثر پنج درصد را نشان می‌دهد. دانش اقتصاد سیاست‌های پولی و ارزی و نیز سیاست‌های تجاری کارآمد را برای هر دوره از تحولات برای کشورهای جهان آماده کرده است. آنچه در ایران نیاز داریم گفت وگو درباره اقتصاد سیاسی و متقاعد کردن سیاستمداران است که باید به راه بیایند و دست از بلندپروازی بردارند.

 

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهسیاسی
شناسه : 150385
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا