ارزندگی سهام با وجود کاهش نرخ دلار
همایون دارابی * با پایان یافتن دوره ترامپیسم و یکجانبهگرایی، اقتصاد جهان نفس راحتی خواهد کشید. دونالد ترامپ در دوره ریاستجمهوری خود جنگ تجاری گستردهای را با جهان از جمله چین، اروپا و آمریکای شمالی به راه انداخته بود. تاثیر منفی عمیق این جنگ به ویژه در حوزه صادرات مواد خام مشهود بود. از همین رو پیشبینی میشود با کنار رفتن آقای ترامپ وضعیت این حوزه نیز بهبود خواهد یافت و در این میان شرکتهای صادراتمحور ایران نیز نفس راحتی خواهند کشید. با بهبود شرایط اقتصادی و سیاسی جهان، قطعا شرکتهای ما هم میتوانند صادرات بیشتری انجام دهند.
ما همچنین میتوانیم نفت بیشتری صادر کنیم و در عین حال هزینه نقل و انتقال ارز هم برای شرکتها کاهش مییابد. همه اینها امتیازات مثبتی است که در حال حاضر شرکتهای بورسی از آن برخوردار هستند. با این حال از ابتدای این هفته همزمان با ریزش نرخ دلار مجددا شاهد تشکیل صفوف فروش سنگین به ویژه در نمادهای صادراتمحور بودهایم. این در حالی است که محاسبات سود و عملکرد شرکتهایی که صادرات و واردات انجام میدهند بر مبنای ارز نیمایی است. ارز نیمایی هم عموما نرخ پایینتری نسبت به ارز بازار آزاد دارد. به عنوان مثال اگر این روزها ارز بازار آزاد در محدودههای ۲۴ و ۲۵ هزار تومان قرار داشته، نرخ نیمایی در حدود ۲۰ و ۲۱ هزار تومان بوده است.
به همین دلیل تا زمانی که روند کاهشی نرخ ارز به پایینتر از نرخ نیمایی نرسد تاثیر منفی روی شرکتها نخواهد داشت و آنها را در عمل با مشکل نرخ دلار مواجه نخواهد کرد. از سوی دیگر نرخ تسعیر بانکها هم حدود ۱۱ هزار تومان برای دلار است که فاصله بسیار زیادی با نرخ کنونی نیمایی دارد. از همین رو اصولا کاهش نرخ ارز مشکلی برای بازار سرمایه به شمار نمیرود. با این حال این سوال مطرح میشود که چرا قیمتها همچنان در حال کاهش است؟ در واقع، بازار دچار یک هیجان و پنیک روانی است. رای آوردن آقای بایدن روند کاهشی را بر بازارهای ارز و سکه و خودرو حاکم کرده است. این روند باعث میشود نقدینگی به سمت بازار پول و سرمایه حرکت کند و از همینرو انتظار آن میرود که در آینده نقدینگی بیشتری به بازار سرمایه ورود کند.
با وجود این تحولات بازار نتوانسته از هیجان و افت خلاصی یابد. اما چرا؟ در واقع چند عامل به هم پیوسته اقتصادی و روانی در این روند موثر هستند؛ نخست نرخ بهره است که نسبت به ابتدای سال دو برابر شده است. هر چه نرخ بهره افزایش یابد، P/E و قیمت سهام کاهش پیدا میکند که عملا سرمایهگذاری در اقتصاد ایران را در حال حاضر بیمعنا کرده است. در حقیقت سرمایهگذاری در فعالیتهای تولیدی میزان بازدهی کمتری نسبت به سپردهگذاری در بانکها دارد. به همین دلیل کمتر کسی ریسک میکند و سرمایه خود را وارد حوزه تولید میکند. این روند باعث میشود قیمت داراییهای سرمایهای نیز کاهش یابند. مساله دیگر هم که مجددا مطرح میشود، حجم مبناست که در دوره مدیریت قبلی بازار سرمایه با هدف کاهش سرعت رشد بازار، افزایش پیدا کرده بود. اما همین حجم مبنا اکنون به یک تله بدل شده و بسیاری از شرکتها در حال حاضر در تله حجم مبنا گرفتار هستند به این نحو که هر روز در آغاز کار بازار شاهد تشکیل صف فروش برای چندین شرکت هستیم. معاملات بسیار اندکی در آنها صورت میگیرد و قیمتشان هم افت نمیکند.
فردا هم دوباره این روند تکرار میشود و صفوف عرضه برای همین نمادها تشکیل میشود. صرف مشاهده این صفوف فروش هم انگیزه را از معاملهگران گرفته است. از سوی دیگر چون برخی از این نمادها در تله حجم مبنا افتادهاند صندوقها و سبدهای سرمایهگذاری و شرکتهای حقوقی که به نقدینگی نیاز یا ابطال یونیت دارند سراغ نمادهایی میروند که قابل معامله هستند. به همین دلیل شاهد آن هستیم که شرکتهایی که قابل معامله هستند هم با افت قیمتی مواجه میشوند. از همینرو میتوان گفت که بخشی از بازار دچار سکته حجم مبنایی شده است.
اگر این روند اصلاح نشود و حجم مبنا کاهش نیابد این شرایط بدتر خواهد شد و هیجان حاکم بر بازار همچنان تداوم مییابد. امیدوارم بحث حجم مبنا هم به یک راهحلی برسد، حال یا از طریق دستورالعمل گره معاملاتی یا از طریق حذف حجم مبنا که البته در هیچ کدام از بازارهای جهانی وجود ندارد! در همین حال دو اقدام دیگر هم وجود دارد که میتواند در شرایط کنونی به بازار کمک کند و باید از سمت دولت صورت گیرد؛ نخست عدم قیمتگذاری محصولات شرکتهای بورسی توسط دولت به ویژه در حوزه خودرو است که سود سهامداران و شرکتها را به جیب دلالان میریزد. دوم بحث رگولاتوری در حوزه صنعت نفت و صنایع پالایشگاهی و پتروشیمی است. اگر دولت روابط میان پالایشگاهها و وزارت نفت را شفاف کند گام بلندی برای دور زدن تحریمها و بیاثر کردن آنها خواهد بود زیرا پالایشگاهها میتوانند راسا فعالیت کنند، نفتخام بخرند و فرآوردهها را با قیمت مناسب و شفاف بفروشند که سبب جذب سرمایه هم میشود. همچنین پالایشگاههای خصوصی ایجاد خواهند شد. اگر دولت این دو اقدام را انجام دهد کمک خواهد کرد تا بازار از این پنیک خارج شود.
* تحلیلگر بازار سرمایه
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :