مساله مذاکره است یا مذاکرهکننده؟
به گزارش جهان صنعت نیوز: برخی دیگر از اهالی سیاست خاصه در جریان رقیب مخالف هر نوع مذاکره بوده و چنان به دست و پا افتادهاند که انگار همین فردا مذاکره میشود، بایدن تحریمها را لغو میکند و دولت روحانی قهرمانانه پاستور را تحویل نامزد اصلاحطلب میدهد! شاهد این مدعا ورود به فضای شرط و شروط گذاشتن برای مذاکره است آن هم شروط عجیب و غریبی مثل قصاص ترامپ!
رویکرد آنان به نوعی با واکنش دولت که هنوز چند ماهی زمان دارد و امیدوار است از آن استفاده کند، همراه شده و برای همین حسن روحانی در جلسه دیروز هیات وزیران با تاکید بر اینکه هر جا ببینیم که شرایط برای لغو تحریم آماده است از این فرصت استفاده خواهیم کرد، گفت: «هدف ما این است که تحریم ظالمانه لغو شود، هدف ما این است که ایران بتواند به راحتی با جهان در تعامل باشد، هدف ما این است که فشار تحریم را از روی شانه مردم برداریم و هر جایی، هر فرصتی مناسب باشد برای این کار وظایف و اقدامات خودمان را انجام خواهیم داد. هیچ کس حق ندارد فرصتسوزی کند هر فرصت مناسبی که به وجود آید بر مبنای منافع و وحدت ملی انجام میشود.»
نکته قابل تامل آنکه مخالفان مذاکره یعنی اصولگرایان خوب میدانند که فشار حداکثری آمریکاییها کار خود را کرده و در نهایت راهی غیر از حل و فصل مسائل مربوط به برجام باقی نخواهد ماند. همچنین میدانند که تشکیل دوگانه سازش و مقاومت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نتیجه خوبی برایشان ندارد بنابراین ضمن اینکه به مخالفت با مذاکره میپردازند از ویژگیهای تیم مذاکرهکننده خوب میگویند و منتظرند که مخاطب بفهمد منظورشان کیست. مثلا حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی موتلفه به جماران میگوید: «مذاکره در صورت ضرورت به وسیله کسانی که بتوانند منافع ملت را حفظ کنند و نفوذناپذیر باشند، میتواند اتفاق بیفتد.»
به این ترتیب روی کار آمدن بایدن دو سوال مهم و اساسی را مطرح کرده است؛ نخست اینکه آیا پیروزی دموکراتها آنطور که روحانی و برخی حامیانش میگویند، فرصت است؟ دوم اینکه دعوای فعلی در فضای سیاسی ایران بر سر اصل «مذاکره» است یا اینکه چه کسی و چه جریانی باید مذاکره کند؟
نباید هول شویم
محسن کوهکن فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با «جهان صنعت نیوز» درباره اینکه آیا انجام مذاکره با آمریکا در قالب برجام با روی کار آمدن بایدن در ایالات متحده برای ما فرصت است یا خیر گفت: «آنچه مسلم است ما باید شناخت دقیق و درستی نسبت به حاکمیت در آمریکا داشته باشیم و بدانیم که سیاست کلی چطور تعیین میشود. ضمن اینکه ما در ۴۰ سال گذشته روسای جمهور دموکرات و جمهوریخواه متفاوتی را امتحان کرده و دیدهایم که روشهایشان فرق دارد اما سیاست یکی است. اگر فکر کنیم که با آمدن بایدن، سیاست آمریکا تغییر میکند، سادهلوحی است و دلیلش نیز عملکرد آمریکاست. اینجا اما یک ظرافتی وجود دارد. آن هم این است که واکنش مناسب در قبال تغییر تاکتیک دشمن چیست؟ پاسخ این است که ما نباید از هول حلیم در دیگ بیفتیم اما باید از فرصت تغییر تاکتیک به نفع خودمان استفاده کنیم.»
وی افزود: «ترامپ به نحوی حرف میزد و عمل میکرد که همه فکر کردند اگر او برود، همه چیز حل میشود. این در حالی است که دموکراتها با پنبه سر میبرند بنابراین ما نباید به تفاوتهای این دو دلخوش شویم و فریب بخوریم.»
این فعال سیاسی اصولگرا همچنین تاکید کرد: «به نظر میرسد رسیدن بایدن به ریاستجمهوری و شروع کار او ساده نخواهد بود اما اگر هم رییسجمهور شد و خواست طبق وعدههای انتخاباتی به برجام برگردد، آن وقت ما هستیم که باید برای او شرط بگذاریم و ضرر و زیان تعریف کنیم. به هر حال برجام تعهدی بود که اگرچه قابل دفاع نبود، ما به آن متعهد شده و عمل کردیم و آنها بودند که خارج شدند. حالا هم به نظر من بایدن همان مسیر اوباما را ادامه میدهد و میخواهد از موضع عضو برجام اهداف خود را دنبال کند.»
وی در تشریح شروط مورد نظر خود نیز گفت: «همان طور که تبلیغ میکردند و میگفتند تحریمها رفت، شرط کنند که تحریمها برداشته شود. همچنین باید شرط کنند که به هیچ عنوان مباحث غیربرجامی مورد مذاکره قرار نمیگیرد. بایدن اگر میخواهد با برجام آشتی کند باید برای او چارچوب گذاشت تا با ورود به برجام همان رویه قبلی را ادامه ندهد.»
چه کسی مذاکره کند؟
کوهکن در واکنش به اینکه برخی اصولگرایان با شرط گذاشتن و تاکید بر اینکه تیم مذاکره باید چنین و چنان باشد، این طور القا میکنند که مذاکره صرفا باید از جانب آنان صورت بگیرد، گفت: «من چنین برداشتی ندارم و این را هم قبول ندارم که کسی بگوید اگر من مذاکره کنم، مذاکره خوب است و اگر دیگران مذاکره کنند، مذاکره بد است. خوب و بد بودن مذاکره به محتوا، شروط آن و دستاورد مذاکره برای کشور بستگی دارد. همه میتوانند بگویند که ما منافع ملی را لحاظ میکنیم پس میتوانیم مذاکره کنیم.»
این فعال سیاسی اصولگرا ادامه داد: «نکته مهم دیگر این است که محور و فرمان مذاکره در برجام دست دوستان و افرادی بوده که مستقیم یا غیرمستقیم اصلاحطلب بودهاند. در همین جریان دقت در مذاکره و کاربرد کلمات کافی نبوده است. مثلا آقای نبوی مطالبی را درباره برجام مطرح کرد و هیچ کس تا امروز پاسخ او را نداد. نکته دوم اینکه جریانی با ماهیت فکری مذاکرات برجام را انجام داد که از درون آن دریاصفهانی و امثال آن بیرون آمدند. بنابراین من هم تاکید میکنم که تیم مذاکرهکننده حتما باید یک تیم چارچوبدار باشد که از درون آن جاسوس بیرون نیاید اما درباره خوب و بد بودن مذاکره – مذاکره در قالب برجام – این محتوا و دستاورد است که اهمیت دارد.»
فرصتی در کار نیست
ناصر قوامی فعال سیاسی اصلاحطلب اما اساسا وضع موجود و روی کار آمدن بایدن را فرصتی برای برقراری مذاکره، رفع تحریم و حل مشکلات ایران نمیداند. او در گفتوگو با «جهان صنعت نیوز» گفت: «فکر میکنم فرصت وقتی بود که ترامپ گفت برجام را قبول ندارم و باید مذاکره کرد، آن زمان میشد برخی از مشکلات را حل کرد و شاید مانع از بروز مشکلاتی که ترامپ ایجاد کرد، میشدیم. الان اما فقط دو ماه طول میکشد که بایدن روی کار بیاید و بعد هم که شروع به کار کند، ایران در اولویت او نیست بنابراین نباید تصور کرد که برای ما فرش قرمز میاندازد تا مذاکره کنیم.»
وی افزود: «خانم هریس معاون اول بایدن همان حرفی را میزند که ترامپ میزند؛ حرفهایی مثل اینکه نباید در لبنان، عراق و یمن دخالت کنید، موشک بالستیک نداشته باشید و… بنابراین نباید گمان کنیم که راه مذاکره برای ما باز است. بایدن اولویتهایی مثل کرونا، متحد کردن ملت آمریکا که دچار شکاف شده و ارتباط با چین و مسائل اقتصادی… دارد. اولویت او این نیست که همان روز اول با ایران مذاکره کند یا درباره برجام و تحریمهای علیه ایران تصمیم بگیرد.»
بهرهبرداری انتخاباتی
قوامی در واکنش به استقبال اصلاحطلبان از روی کار آمدن بایدن و مخالفت سرسختانه اصولگرایان با مذاکره نیز گفت: «استقبال از بایدن خوشخیالی و سادهانگاری است. سیاست خارجی آنان عوض نمیشود. دموکراتها در کنگره اکثریت را دارند و خیلی از آنان با مذاکره و برجام مخالف بودهاند. همچنین سنا هنوز در اختیار جمهوریخواهان است. به اعتقاد من دموکراتها نوع دیگری به ما فشار خواهند آورد و بایدن میتواند جامعه جهانی را با خود همراه کند درست مثل دوران اوباما که چندین تحریم و قطعنامه علیه ایران تصویب شد. اینها با پنبه سر میبرند و همانهایی هستند که ما را به نرمش قهرمانانه و مذاکره ناچار کردند.»
قوامی درباره رقابتهای سیاسی که حول محور مذاکره در کشور شکل گرفته نیز گفت: «مذاکره کردن یا نکردن نه در اختیار دولت روحانی بود و نه در اختیار دولتی که روی کار بیاید و فرضا اصلاحطلب باشد. مذاکره نکردن نیز همین طور. اینها سیاستهای کلی است که رهبری تعیین میکنند. اگر رهبری تعیین کنند، مذاکره زیر نظر ایشان صورت میگیرد و فرقی هم نمیکند که تیم مذاکرهکننده اصلاحطلب است یا اصولگرا. مگر ظریف بدون تایید تهران، اجازه امضای چیزی را داشت؟ اینها برای خودشان الکی خوش هستند. کسی به آنان اجازه نمیدهد مستقل مذاکره کنند و این بحث مطرح باشد که چه کسی بهتر مذاکره میکند.»
این نماینده پیشین مجلس درباره اینکه موضعگیریهای اصلاحطلبان و اصولگرایان چقدر در افکار عمومی اثر دارد و موجب بهرهبرداری سیاسی است، گفت: «جامعه ما آگاه و بیدار است و به این حرفها توجه ندارد. همه میدانند که آمدن رییسجمهوری مثل روحانی یا فرد دیگری فرقی ندارد. مردم آگاه هستند و میدانند که رییسجمهور در سیاستهای کلی نظام نقشی ندارد بنابراین با این حربهها نمیتوان بهرهبرداری سیاسی و انتخاباتی کرد.»
خلاصه کلام
خلاصه کلام آنکه نه روی کار آمدن بایدن فرصتی جدی و فوقالعاده برای احیای برجام و به تبع آن لغو تحریمها و رفع مشکلات اقتصادی است و نه مانور تبلیغاتی روی محور اینکه چه کسی بهتر مذاکره میکند، نظر مردم را جلب کرده و دستاورد انتخاباتی دارد.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهسیاسی
لینک کوتاه :