خواسته همه طیفهای سیاسی از بایدن
به گزارش جهان صنعت نیوز: بسیاری از فعالان و متخصصان اقتصادی میدانند و میگویند ادامه روند موجود کار را به جاهای باریک خواهد رساند. همین است که همه خواهان بازگشت قطار از ریل خارج شده اقتصاد بوده و بنا ندارند آن را به درون پرتگاه بفرستند. همه طیفهای دو یا سه جناح اصلی سیاسی قاعدتا برایشان مهم است راهبر این لوکوموتیو در کدام طیف سیاسی زیست کرده و افتخار ساماندهی این وضعیت را به سینه میآویزد اما اصل قضیه بسیار مهمتر از این حرفهاست بنابراین به دنبال راهی برای فرار از این روزگار دهشتناک هستند.
مشخصترین و اثرگذارترین راهکار نیز برای برونرفت از تنگناهای کنونی رفع یا کاهش تحریمهاست. بیان این حرف به منزله نادیده گرفتن مسائل و مشکلات درونی اعم از سوءمدیریت و بیتدبیریهای احتمالی یا عدم اتکا به منابع و ظرفیتهای داخلی نیست. پروراندن رویای لغو تحریمها نه مصداق نگاه به بیرون و غافل شدن از درون است و نه مصداق غربزدگی و فراموشی سایر دنیا. لغو تحریمها یک ضرورت غیرقابل انکار در فرآیند بهبود وضعیت اقتصادی کشور است؛ ضرورتی فراتر از خط و مرزهای سیاسی و گروهی.
این روزها پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰- گذشته از آنکه ترامپ هنوز زیر بار آن نرفته است- امید تازهای به فضای اقتصادی و سیاستی ایران تزریق کرده که مهمترین دلیلش مشاهده روزنهای برای لغو تحریمهاست. درست است که جریانهای سیاسی در ایران- بگویند یا نگویند- دنبال بهرهبرداری سیاسی از پیروزی دموکراتها در انتخابات آمریکا بوده و سعی دارند با گره زدن برخی مسائل به این موضوع یا به رخ کشیدن برخی مسائل در گذشته شانس پیروزی خود در کارزار ۱۴۰۰ را افزایش دهند اما بیش از آن به حلوفصل مسائل اقتصادی توجه داشته و رییسجمهور شدن بایدن را مقدمهای برای تحقق این مهم میدانند.
نگاهی به گفتهها و نوشتهها و مواضع سیاسیون در هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا این را نشان میدهد که تنها انتظار ما در ایران از بایدن لغو تحریمهاست. آن گروه و طیف سیاسی که فکر میکند با این حربه میتواند چند رای بیشتر هم به سبد خود ریخته و حکمرانی در چهار سال آتی را در دست بگیرد، به هوادار دوآتشه بایدن تبدیل شده و آن گروه دیگری که شانس خود را در ماندگاری ترامپ و تداوم تندرویهایش میدید هم سعی میکند خوشحالی از پیروزی بایدن را خیلی به روی خود نیاورد. نکته قابل تامل اما اینجاست که همین گروه دوم نیز از اهمیت لغو تحریمها و ساماندهی به آشفتهبازار اقتصاد غافل نبوده بنابراین در لفافه و بعد از کلی شرط و شروط هم که باشد، گزینه مذاکره را از زیر میز به روی میز آورده است.
لغو تحریمها که احتمالا طی مذاکره با آمریکای تحت مدیریت بایدن- البته در چارچوب برجام- محقق میشود خواست همه سیاسیون در کشور است و شاهد این مدعا اظهارات و مواضع اخیرشان.
دسته نخست
گروه نخست کسانی هستند که از پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا سرخوش بوده و امیدواری به لغو تحریمها در آینده نهچندان دور را پنهان نمیکنند. این گروه اصلاحطلبانی هستند که برخی در دل آرزوی ریاستجمهوری را نیز دارند. شماری از احزاب سیاسی اصلاحطلب در هفتههای تازهسپریشده سکوت کرده و اظهار نظری نداشتند اما اعضای این احزاب بسیار حرف زدند و رسانههای اصلاحطلب نیز به این حرفها حسابی پروبال دادند. بسیاری از روزنامههای این جریان چند هفته قبل از سوم نوامبر فرش قرمز خود را برای بایدن پهن کرده بودند. یک روزنامه سیاسی مشهور ایرانی همین چند روز قبل هم در یک سلسله یادداشت به شرح انتظارات ما از بایدن پرداخت. فریدون مجلسی کارشناس مسائل بینالملل در همین روزنامه تاکید کرد: «راههای دیگری هم به جای کینهتوزی، تحریم و جنگ برای همزیستی ملتها وجود دارد. درهای مذاکره را نبندید؛ بگذارید سخنان شنیده شود و سخنان شما را نیز بشنوند. انتظار میرود مذاکرات در شرایط محترمانه و با احساس برابری و با درک متقابل محذورات و مقدورات دو طرف و با احترام به استقلال ملی و سیاسی یکدیگر به طور دوجانبه یا چندجانبه برگزار شود.»
دسته دوم
گروه دوم از استقبالکنندگان بایدن که رویای لغو تحریم دارند هم اصلاحطلب هستند، اما اصلاحطلبان دوم خردادی و ریشهدارتر که خودشان یا حزبشان قرار نیست با اتکا به شعار وقت مذاکره است و از این قبیل حرفها، رای جمع کنند. این گروه شامل چهرههایی همچون بهزاد نبودی، سعید حجاریان و… است. آنها به صراحت گروه نخست از روی کار آمدن بایدن استقبال نمیکنند. همچنین به اندازه آنها بدون تعارف حرف نمیزنند اما رویکردشان مشخص است. مشخص از آن جهت که اصلاحطلب هستند و این جریان به طور کلی از تعامل با دنیا و غرب که حالا با پیروزی بایدن ممکنتر میشود، استقبال میکنند. این گروه خوشحالی خود از پیروزی بایدن را به نحو دیگر بروز میدهند. شاهد این مدعا یادداشت اخیر سعید حجاریان است که قبل از انتخابات آمریکا نوشت و در آن خود را جای حسین شریعتمداری مدیرمسوول کیهان گذاشت و دست به قلم شد. حجاریان شروط هفتگانه سفت و سختی را ردیف کرده بود تا نشان دهد که جریان رقیب قدر این فرصت را نخواهد دانست و سنگاندازی خواهد کرد؛ پیشبینیای که ظاهرا محقق شد. نکتهای که آقای حجاریان در آن یادداشت مورد توجه قرار نداده بود اما همین خواست قلبی و عمیق برای لغو تحریمها در همه جریانات سیاسی بود؛ خواستی که سبب میشود حتی اصولگرایان نیز از پیروزی بایدن خشنود بوده و با وجود همه شرط گذاشتنهای خود باب مذاکره را نبندند.
دسته سوم
سومین گروه از سیاسیونی که با روی کار آمدن بایدن در آمریکا به فراهم شدن بستر مناسب برای تعامل منطقیتر و به نتیجه رساندن برجام امیدوار شدهاند، اصولگرایان کهنهکار و میانهرو هستند. شاخصترین چهرههای این جریان افرادی مثل علی لاریجانی یا محمدرضا باهنر هستند. افرادی که مثل خیلیها شتاب نکردند و به موضعگیری صریح یا شتابزده قبل و بعد از انتخابات نپرداختهاند اما از لابهلای حرفهایشان میتوان فهمید آنان نیز به این تغییر و تحول در آمریکا امیدوارند. تغییری که به گفته کارشناسان به تاکتیکهای آمریکا محدود میشود و سیاستهای کلی را تغییر نمیدهد اما برای امیدواری در این روزگار سخت کافی است.
برای اثبات این ادعا میتوان نگاهی انداخت به مصاحبه محمدرضا باهنر با روزنامه نصف جهان که ۳۰ شهریور ماه گذشته منتشر شد. وی در این گفتوگو از برجام دفاع میکند و به بازگشت آمریکا به آن امیدوار است. او میگوید: «اگر آمریکا برگشت به برجام و به تعهداتش عمل کرد، ایران هم به تعهداتش در برجام برمیگردد. به غربیها هم اصلا امید نداریم و شاید برجام برای همیشه تمام شود، ولی قبل از برجام یک وحدت کلام بینالمللی علیه ایران به وقوع پیوسته بود و پنج قطعنامه لازمالاجرا در سازمان ملل علیه ایران تصویب شده بود و حتی روسیه و چین هم به آن رای داده بودند، اما بعد از آن رسیدیم به قطعنامهای که همه آنها از بین رفت و پس از برجام این وحدتنظر دولتها علیه ایران از بین رفته و در خیلی از مجامع بینالمللی حرف ایران به کرسی مینشیند و همه آنهایی که در این قطعنامه علیه ایران رای داده بودند، میگویند اکنون حق با ایران است و واقعا ترامپ تنها شده، بالاخره این منافع از برجام به دست آمده است.»
دسته چهارم
شاید در نگاه اول اینطور به نظر نرسد اما چهارمین گروه از طرفداران لغو تحریم و خوشحال از پیروزی بایدن، همان اصولگرایان تندرو هستند. این گروه اغلب در موضعگیریهای رسمی و مصاحبهها میگویند نتیجه انتخابات در آمریکا تفاوتی به حال ما ندارد اما در عین حال از شکست ترامپ ابراز خوشحالی میکنند. مثلا به شکست قاتل سردار سلیمانی اشاره کرده و از اینکه بایدن او را برده است، ابراز خوشحالی میکنند. نکته مهمتر اما این است که به هیچوجه روزنه ایجاد شده برای تجدید مذاکرات برجامی و لغو ترحیمها در نتیجه بازگشت بایدن به برجام را کور نمیکنند. اصولگریان تندرو از سرمقاله کیهان گرفته تا دیگران، به شرط گذاشتن برای شروع مذاکرات احتمالی اکتفا میکنند. دلیلش نیز روشن است. این گروه از یک سو میدانند که کشور و اقتصاد ایران بعد از تحمل فشار حداکثری آمریکا چقدر به لغو تحریمها نیاز دارد و ازسوی دیگر شرط میگذارند و سخت میگیرند تا اگر بنا بر مذاکره شد و سیاستهای کلی نظام با در نظر گرفتن شرایط موجود در ایران و عرصه بینالملل در این راستا تعریف شد، خودشان عهدهدار مذاکره شوند. این گروه در واقع در یک فضای رقابتی با گروه نخست یعنی همان اصلاحطلبانی که به دنبال پیروزی در ۱۴۰۰ با دو قطبی مذاکره یا عدم مذاکره هستند، قرار دارند.
جمعبندی
در ایران امروز و در سرزمین مادری و در ذهن و دل پنهان کسی مخالف گفتوگو با گروه تازه انتخاب شده برای رهبری آمریکا در چهار سال آینده نیست اما برخیها شرط دارند. اصلاحطلبان و اصولگرایان میدانند وضعیت اقتصادی کشور نیازمند تحولی جدی و مشخصا برداشته شدن فشار تحریمهاست. بر این اساس به دنبال راهی هستند که این اتفاق بزرگ رخ دهد و گرههای کورتر و تنگناهای اقتصادی موجود با تبعات اجتماعی و سیاسی ناشناس همراه نشود. سیاستورزان و اهل سیاست همچنین میدانند اجرای برجام از سوی همه طرفها کمک بزرگی خواهد بود بنابراین از روی کار آمدن بایدن که وعده بازگشت به برجام را داده بود و به فضای برگزاری گفتوگو که با پیروزی او شکل گرفته است، خوشامد میگویند حتی اگر صدایی شنیده نشود.
اخبار برگزیدهلینک کوتاه :