مبارزه دائمی در مسیر توسعه
جعفر خیرخواهان * نظریات مختلفی در حوزه اقتصاد توسعه وجود دارد که جدیدترین آنها در کتاب «راه باریک آزادی» ابراز شده است. این کتاب از اصطلاح «اقتصاد قوی» برای نشان دادن کشورهای توسعهیافته استفاده کرده و بدون تعارف اعلام میکند که دستیابی به توسعه و پیشرفت اقتصادی از مسیری میگذرد که حکومت، دولت، نهادهای اجتماعی و جامعه مدنی همگی برای یک هدف واحد تلاش و فضای رقابت سالم برای قوی شدن اقتصاد و تحقق برنامههای طراحی شده در این مسیر (همچون تحقق رشد ۸ درصدی لحاظشده در برنامه ششم توسعه اقتصادی) را فراهم کنند.
اگر دولت خود را جدا از این مجموعه بیابد از قدرت خود برای نظمدهی به جامعه استفاده میکند که در این مسیر حتی ممکن است به سرکوب مخالفان و معترضان و خفه کردن اندیشههای مخالف متوسل شود. بنابراین باید جامعهای متشکل از احزاب مستقل و رسانههای آزاد وجود داشته باشد که بدون هیچ ملاحظهای به بیان ایرادات و مشکلات بپردازند تا مردم گوش به زنگ باشند و با آگامی کامل نسبت به سیاستهای اتخاذشده از سوی دولت و نمایندگان مردمی صدای خود را به حاکمیتی برسانند که خود را خدمتگزار مردم معرفی کرده است.
این همان راه باریک آزادی است که هر گونه بیتوجهی به آن منجر به شکلگیری هرج و مرج در جامعه میشود و حتی ممکن است کشور را به سرنوشت سوریه که از ضعف حکمرانی و تقلای مردم برای نجات از زیر فشار حکومت رنج میبرد دچار کند. در این مسیر چنانچه حکومت به طور کامل قدرت را در دست بگیرد پایمال شدن حق و حقوق مردم و گستردهتر شدن چهره فقر بر اقتصاد اجتنابناپذیر خواهد بود. با استناد به آنچه گفته شد ترسیم مسیر توسعه و تحقق آن به سرعت و در بازه زمانی کوتاهی امکانپذیر نخواهد شد.
ترکیه از آن دست کشورهایی است که پیش از روی کار آمدن اردوغان در مسیر باثباتی حرکت میکرد و در حال پیمودن راه توسعه بود. اما از زمانی که اردوغان قدرت را در دست گرفت، حذف مخالفان از صحنه سیاستگذاری باعث دور شدن کشور از مسیر توسعه شد که تبعاتی همچون کاهش ارزش پول ملی و کاهش رشد اقتصادی را به همراه داشته است. آنچه در ترکیه اتفاق میافتد مثال خوبی است که به استفاده ابزاری از قدرت علیه ضعیفان و گسترش فساد و بیعدالتی و تضعیف تدریجی اشاره میکند.
ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای جلوگیری از گسترده شدن دامنه مشکلات داخلی، از توقف فعالیتهای صادراتی گرفته تا از بین رفتن محیطزیست باید تشکلهایی شکل گیرد که اجازه اتخاذ تصمیمات ناکارآمد را به نهادهای تصمیمگیر ندهد. یکی از مثالهای روشن در این خصوص احداث کارخانه فولاد در محلی است که تامین آب مورد نیاز آن از خلیجفارس و از طریق لولهکشی و شیرینسازی تامین میشود. این تنها مجموعهای از اقداماتی است که تنها با هدف تامین منافع عده و گروهی خاص، هزینههای سرسامآوری را بر کشور و جامعه تحمیل کرده است.
برای اینکه از رویکرد ضدتوسعهای دولتها جلوگیری کنیم نیازمند یک جامعه بیدار و آگاه هستیم که میتواند در شکل احزاب و مطبوعات ظاهر شود تا جلوی رخدادهای مشابه همچون آنچه در هپکو اتفاق افتاد را بگیرد. بنابراین اقتصاد به وجود یک دولت قوی نیاز دارد؛ دولتی که از مسیر اصلی خود منحرف نشود و تنها به دنبال یدک کشیدن شعارهایی از جنس کنترل تورم و کاهش فقر و برقراری عدالت نباشد. در صورتی که دولت به وعده وعیدهای خود پایبند نباشد و دیگر احزاب و گروههای قدرت را نیز با خود همراه سازد رفتهرفته جامعه در مسیر زیان حرکت خواهد کرد.
برای جلوگیری از تحقق آنچه گفته شد نیازمند جامعه بیداری هستیم که بتواند رفتار دولت را زیر نظر داشته باشد و از غارت اموال عمومی به نام خصوصیسازی و رانتخواری و خالی کردن جیب اقشار ضعیف به کام برخی گروهها جلوگیری کند. این موضوع در حقیقت یک مبارزه دائمی در مسیر توسعه است که نمیتوان پایانی برای آن متصور بود.
* اقتصاددان
اخبار برگزیدهیادداشت
لینک کوتاه :