عاقبت سخن گفتن از قول ملت

غلامرضا ظریفیان * اخیرا مسوولان  از قول ملت سخن می‌گویند. به عنوان مثال چندی قبل محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه گفته بود وضعیت موجود انتخاب خود ماست چون خواسته‌ایم که مقاومت کنیم (نقل به مضمون) و این اظهارنظر با واکنش‌هایی در فضای مجازی همراه شد و بسیاری از کاربران تاکید داشتند که مسوولان نباید از قول ملت سخن بگویند یا اگر گفتند، باید مشخص باشد که از چه طریقی این حرف ملت را شنیده‌اند.

برای اینکه حرف ملت درست فهمیده شود نیز ضرورت دارد ما یکسری تابوها را در فهم و ارائه مسائل از خود دور کنیم. لازم است بدون هیچ نگرانی‌ای از طرق مختلف و با استفاده از دانش اجتماعی، آماری، رسانه‌ای و … که علوم انسانی به ما آموخته است، با پرسش‌های درست و متکی بر قواعد علمی از مردم سوال کنیم.

متاسفانه در کشور ما یکسری مسائل تبدیل به تابو شده و این نگرانی وجود دارد که اگر سراغ افکار عمومی برویم، ممکن است نظر افکار عمومی متفاوت از ما باشد. به همین دلیل هم حتی وقتی در صدا و سیما یا مراکز دولتی از طرق علمی سراغ افکار عمومی می‌روند، به خاطر نگرانی‌های موجود و احساس تابوشکنی‌ای که وجود دارد از ارائه آنچه افکار به ما می‌گوید استنکاف می‌کنند یا اینکه به صورت تحریف‌شده ارائه می‌شود.

به طور مثال با شیوع کرونا شاهدیم که در بحث ارائه آمار و… با فیلترهای خاصی به مساله نگاه می‌شود. حاصل این رویه آن است که ما دو نوع فهم داریم؛ یک فهم رسمی  و یک فهم غیررسمی. متاسفانه به این خاطر که فهم رسمی و غیررسمی در بسیاری از موارد با هم فاصله جدی دارد، شاهد بروز نوعی بی‌اعتمادی شدید در جامعه نسبت به آمارها و اظهارنظرهای رسمی هستیم.

به همین خاطر وقتی از قول ملت حرفی زده می‌شود، در شبکه‌های مجازی و غیررسمی نسبت به آن واکنش نشان داده می‌شود.

به اعتقاد نگارنده اگر صادقانه سراغ افکار عمومی برویم و آنچه افکار عمومی راجع به خیلی مسائل می‌اندیشند را ارائه کنیم، اینکه در کریدورهای رسمی منطق و استدلال قوی‌تری وجود دارد، مورد پذیرش قرار گیرد و بتوان افکار عمومی را اقناع کرد یا اینکه اگر این امکان در برخی از موارد وجود ندارد، حداقل می‌توان افکار عمومی را به عنوان یک حق‌الناس پذیرفت.

به هر حال ما یا باید با استدلال و منطق افکار عمومی را مجاب کنیم – به خصوص آنجا که به سرنوشت مردم گره خورده است – یا اینکه برای تقویت سرمایه اجتماعی خود به جامعه این احساس را بدهیم که در بزنگاه‌ها و مسائل موجود مورد فهم قرار می‌گیرد.

در غیر این صورت فرهنگ غیررسمی روز‌به‌روز فربه‌تر، قوی‌تر و اثرگذارتر می‌شود. ضمن اینکه چون با فرهنگ رسمی فاصله پیدا می‌کند سبب می‌شود که فیک‌نیوزها و اخبار غیرمستند مورد اعتماد بیشتر قرار گیرند و این خود یکی از عوارض مهم برخورد غیرصادقانه با افکار عمومی است.

این رویه در نهایت به جایی می‌رسد که افکار عمومی یک زیست جهان خاص خود را انتخاب  و راه خود را از اخبار و اطلاعاتی که ما به آن می‌دهیم جدا می‌کند. در آن شرایط است که اخبار، اطلاعات و حتی تحلیل‌های غلط هم می‌تواند نقش مهمی را در ساختن افکار عمومی ایجاد کند. به اعتقاد من باید تغییر رویه‌ای را به نمایندگی از افکار عمومی اعمال کنیم و صادقانه سراغ افکار عمومی برویم. برخی از تابوها را کنار بزنیم و در عین حال آنجایی که توان و استدلال مستحکم داریم افکار عمومی را اقناع کنیم و در جایی که چنین استدلال و منطق قابل قبولی نداریم و با شیوه‌های علمی دریافته‌ایم خواسته افکار عمومی چیست، به آن تن دهیم.

* معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات

اخبار برگزیدهیادداشت

شناسه : 152939
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا