پوست کندن یا پوستاندازی
به گزارش جهان صنعت نیوز: رقابت سیاسی همچنین این مزیت را دارد که برای مدیران ارشد سیاسی و رهبران احزاب و گروههای سیاسی روشن کرد اقتصاد ایران آنقدر وضعیت بدخیمی دارد که باید دستکم به ۶۰ میلیون از شهروندان پول نقد فوری برسد. از سوی دیگر رقابت برای کسب قدرت نهفته در نهاد ریاستجمهوری از سوی طیفهای گوناگون اصولگرا و در غیاب احتمالی کاندیدهایی شاخص از اصلاحطلبان موجب شده است رسانههای این طیفها هر روز بر بخشی از نقاط تاریک اقتصاد موجود نور بیفشانند و نشان دهند اقتصاد در بدترین وضعیت است. علاوه بر این طیفهایی که در بالا از آنها یاد شد، مدیران دولت نیز با اعتراف به وجود شاخصهای منفی در اقتصاد دلیل آن را مهلت پیدا نکردن ایران برای استفاده از مزیتهای اقتصادی برجام و نیز برگشت رژیم تحریمهای تشدید شده معرفی کردند.
این رقابت سیاسی حالا برملاکننده روزگار سخت اقتصاد ایران و به ویژه بخش واقعی اقتصاد است. ضعفهای ساختاری و رخدادهای جاری به لحاظ سیاستگذاری و نیز رشدهای منفی دیگر به طور کامل برای همه آشکار شده و انکارناشدنی است. به برخی از نارساییها به طور خلاصه اشاره میشود.
دعوای بالادستی و پاییندستی
تولیدات فرآوردههای پتروشیمی ایران و نیز فولاد و مس در حال حاضر امیدهای ایران برای درآمد ارزی هستند. اما صادرات به صخره تولیدکنندگان داخلی برخورده است که میگویند چرا باید در حالی که تولیدکنندگان پاییندست به این کالاها نیاز دارند صادرات صورت پذیرد. از طرف دیگر واحدهای تولیدکننده پتروشیمی و فلزات اساسی نیز میگویند شماری از متقاضیان داخلی تنها برای استفاده از تفاوت قیمت دستوری و آزاد تقاضا دارند و آنها بخشی یا همه سهمیه را به قیمت آزاد میفروشند. دولت و مجلس نیز به هر دو سوی مجادله حق میدهند و سردرگمی ادامه دارد.
باتلاق نهادههای دامی
رشد شتابان قیمت گوشت قرمز، لبنیات و گوشت مرغ و نیز تخممرغ شهروندان را به ستوه آورده است. وقتی از وزیر اقتصاد میپرسند چرا تورم شتابان داریم میگوید هزینههای تولید افزایش یافته است. بیشترین هزینه تولید شیر و گوشت و مرغ به کنجاله، سویا، ذرت و جو بستگی دارد که باید تا ۹۰ درصد وارد شود. حالا بانک مرکزی و دولت دیگر منابع ارزی برای واردات این کالاها به دلار ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی ندارند و قیمتها افزایش مییابد. در اینجا نیز باتلاق رانت و فساد درست شده و گفته میشود کارخانهها و دامداران و مرغداران سویا، ذرت و کنجاله وارداتی با دلار ترجیحی را به هر ترتیب میگیرند و در بازار آزاد میفروشند.
ارتباطهای پولی و بانکی
اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در ایران باور دارند که عضویت ایران در نهادی به نام افایتیاف به دلیل اینکه مدیران آن از سوی کشورهای متخاصم با ایران تعیین میشوند یا با آنها تعامل نزدیک دارند موجب میشود که اطلاعات ایران به کشورهای متخاصم داده شود و دردسرساز باشد. از سوی دیگر فعالان اقتصادی بارها و بارها گفته و میگویند عدم عضویت ایران در افایتیاف دادوستد و جابهجا کردن منابع را سخت کرده و هزینه فعالیت اقتصادی را افزایش میدهد.
دلار و سهام
مجادله بر سر اینکه باید دلار را در سطحی نگه داشت که شهروندان منابع خود را از بازار سهام به بازار دلار نبرند و نیز باید قیمت سهام آنقدر بالا باشد که شرکتهای بورسی که ارزش سهام آنها به قیمت دلار بستگی دارد جاذبه داشته باشند و نیز انتقاد از قیمت بالای دلار چون راه تورم دیگر کالاها را باز میکند میان اعضای ارشد دولت و نیز منتقدان به گوش میرسد.
شاخصهای نگرانکننده
موتور رشد اقتصادی در ایران و هر کشور دیگر سرمایهگذاری واقعی برای تولید و تجارت است. این شاخص در ایران شوربختانه نزدیک به ۱۰ سال است رشد منفی دارد و موتور رشد اقتصادی را خوابانده است. رشد اقتصادی منفی و رشد تورم بالا، ابعاد فقر را گسترش داده است. توزیع بسیار نابرابر درآمدها نیز بر اندازه نابرابریها اضافه کرده و جوانان ایرانی را در بهت و خشم فرو برده است.
داخلی کردن وابستگی بودجه به نفت
در حالی که دولت و مجلس بر سر اینکه کسری بودجه از کدام محلها تامین شده و میشود مجادله دارند و آمار و ارقام دقیقی از تامین کسری بودجه از هر محل داده نمیشود اما با استناد به راهبرد دولت در بودجه پیشنهادی سال ۱۴۰۰ که درآمدی بسیار بالا برای پیشفروش نفت در داخل در آن گنجانده شده است نشان میدهد حالا باز هم بودجه به نفت وابسته است اما این بار به شکل ریالی و لابد باز هم بانکها باید این نفتها را خریداری کنند و پول کم بیاورند و از بانک مرکزی قرض کنند و… .
پوستاندازی اقتصاد
آنچه در بالا به خلاصهترین شکل نگاشته آمد گوشهای از دهها گره کوری است که بر دست و پای اقتصاد ایران زده شده و اقتصاد را از راه رفتن بازداشته است. اقتصاد ایران دیگر نمیتواند این وضعیت را ادامه دهد و تعادلهای نیمبند برپا شده دهههای اخیر از دست رفتهاند. میتوان به رونق و رکود در میانمدت خوشبین بود یا به کاهش دو هزار تومانی دلار در یک هفته یا باز شدن راه تهاتر ارزی و تسریع در تخلیه کالاهای دپوشده در بندرها، اما آیا اینها دردی را درمان میکنند؟ واقعیت این است که چنین نیست. اقتصاد ایران باید پوست بیندازد و چیز دیگری شود. درغیر این صورت با تغییر این رییس دولت و آمدن یک رییس تازه برای دولت و تغییر رییس مجلس با رییس قبلی و نیز جابهجا کردن مدیران کار درست نمیشود. اقتصاد ایران باید پوست بیندازد و البته این کار آسانی نیست. باید امیدوار باشیم برآیند مدیران اصلی کشور به این نتیجه برسند که پوستاندازی اقتصاد ایران با اراده و خواست حاکمیت اتفاق بیفتد و تازه همین هم کلی دردسر دارد.
اگر مدیران ادارهکننده کشور به این نتیجه برسند که اقتصاد مشکل ندارد و همه چیز سرجای خودش است باید به روزهایی بیندیشیم که پوست کنده شدن اقتصاد و به دنبال آن جامعه را ببینیم. اقتصاد شوخیبردار نیست و نمیتوان تا مدتهای زیادی آن را بدون پوستاندازی واقعی اداره کرد. وقتی درد و زخم یک جسم بر بدن وارد میشود بیشترین و زودترین بخش بدن که درد میکشد پوست است و اگر کسی در این مرحله زخم را درمان نکند درد به گوشت و سپس به استخوان میرسد که در آن وقت از شدت درد بیجان میشود. مدیران ادارهکننده کشور تا همین جای کار شاید اگر با چشمهایی باز و گوشهایی تیز به زخم شهروندان نگاه کنند میبینند که پوستشان دارد کنده میشود. هر حزب، جمعیت و گروه سیاسی و نیز ذینفوذها و گروههای مرجع فکری اگر این را نمیبینند باید گفت در دنیای دیگری زندگی میکنند. باید منتظر باشند پوست شهروندان بر اثر زخم کنده شود و درد و عفونت به داخل بدن سرایت کند.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژه
لینک کوتاه :