رییس کل بانک مرکزی هم ناراضی است
به گزارش جهان صنعت نیوز: بر پایه این دیدگاه که چندان به بیراهه نرفته و راستیآزماییها نیز آن را راست و درست نشان میدهند میتوان در این روزها گفت خوشبختیها و خوشیهایی که درآمد رویایی به دست آمده از فروش نفت به خارجیها برای ایرانیان به در خانههای آنها آورده بود چندان به چشم نمیآمد تا اینکه این درآمد از دست رفت.
درد و رنجی که این روزها از نبود آن تن و روان ایرانیان را به درد آورده است آن درآمد را یک هدیه بزرگ از زمین بخشنده ایران نشان میدهد که به هر حال با دست خود از میهن دورش کردیم. برآیند نبود درآمد نفت این شده است که همه راضیهای ایرانی، ناراضی شدهاند. در همه ۷۰ سال تازهسپریشده بر این مرز و بوم نهاد دولت آن ارزها را به ریال تبدیل میکرد و همه گروههای مردمی را با دادن انواع رانت و یارانه آشکار و پنهان و با توجه به شرایط روز و با توجه به میزان قدرت در اختیار هر قشر راضی نگه میداشت. دولتهای ایران به طور ارادی در همه سالهایی که نیازی برای جلب نظر کارگران داشته با استفاده از قانون کار موجود از آنها در برابر کارفرمایان حمایت کرده است.
دولتهای ایران با خرید کالای کشاورزان به صورت خرید تضمینی و دادن بذر و کود و سم یارانهای به کشاورزان در پی تسخیر قلبهای کشاورزان بودهاند. دولتهای ایران هر گاه احساس کردهاند به کمک پیشهوران و اصناف نیاز دارند با دادن وامهای کمبهره که در حقیقت پول شهروندان بوده از آنها حمایت کردهاند. دولتهای ایران به علاقهمندان به سفرهای خارجی ارز ارزان میدادند و به بازرگانان نیز ارز ارزان تخصیص میدادند و همزمان با افزایش تعرفه از کارخانهداران حمایت میکردند. راهبرد راضی نگه داشتن همه قشرها، به روزنامهداران و روزنامهنگاران، سینماگران، روشنفکران و نویسندگان داستان و رمان و حتی به استادان دانشگاه نیز به شکل پنهان و آشکار یارانه داده است.
واقعیت این است که در هر دورهای از تاریخ معاصر که درآمدهای به دست آمده از صادرات نفت در اندازههای بالا بوده و دولت میتوانسته سهم هر قشر اجتماعی را در توزیع رانت و یارانه بدهد منازعه و مجادلههای کمتری بوده است اما وقتی سرچشمه رانت باریک و باریکتر میشود، تنگناها افزایش مییابد. اگر بخواهم خلاصه بگویم که چرا اکنون با جامعهای با انبوه تنگناها و مسائل حل نشده روبهرو هستیم باید یادآور شویم نهادهای حاکم بر سرنوشت ایرانیان به دلیل فساد فزاینده و ناکارآمدی برخاسته از آن و کاهش میزان منابع آرامکننده اقشار به این وضعیت رسیده است. حالا دیگر پولی در کاسه نمانده که برای خرید گندم کشاورزان داده شود یا به کارمندان اضافهکار داده شود و مزد کارگران افزایش متناسب با تورم را تجربه کند یا کارفرمایان را از پرداخت مالیات معاف کند.
اینگونه شده که در قاب پاییز ۱۳۹۹ همه گروههای اجتماعی و حتی رییس کل بانک مرکزی نیز ناراضی است و با شجاعت تمام رودرروی رییس خود میایستد و به او میگوید اشتباه کرده که بدون اجازه او آب خورده است.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :