بازگشت صفوف هیجانی به معاملات بورس
به گزارش جهان صنعت نیوز: روندی که موجب اثرگذاری منفی بر دیگر نمادها نیز شده و با وجود گزارشهای مثبت دورهای و رشد قیمت محصولات شرکتها، آنها را هم به محدوده منفی سوق داده است. در حالی که رشد بازار همچنان شکننده ارزیابی میشود، تکرار دوباره این شرایط چراغ خطر معاملهگری هیجانی را در بازار سرمایه روشن کرده است. تحلیلگران همواره از لیدرمحوری به عنوان یکی از مهمترین آفتهای بازار سرمایه ایران یاد میکنند که به ویژه از سال گذشته بدین سو به سبب مهجور ماندن تحلیلگری و تصمیمگیریهای کارشناسانه در داد و ستدها، بسیار پررنگ شده است.
بازار سرمایه ایران در دو سال گذشته تعداد بسیاری از سرمایهگذاران خرد و کلان را به سوی خود جذب کرده و در همین دوره پذیرای شرکتهای متنوعی هم بوده است. در این میان عمده شرکتهای عرضه شده در یک سال اخیر را شرکتهایی با سهامداری دولت تشکیل میدهند که عموما در قالب صندوقها و هلدینگها پا به میدان گذاشتهاند. این شرکتها که با تبلیغات و حمایت دولت توانستند در ابتدای عرضه بیشترین تعداد سهامداران را به سوی خود بکشانند همانهایی هستند که اکنون با عنوان لیدر بازار شناخته میشوند. در همین حال اگرچه دولت بخش بزرگی از سهام خود در این شرکتها را به سرمایهگذاران فروخته است اما با این حال همچنان مدیریت این شرکتها را در دست دارد. از همین رو هرگونه تصمیمگیری پیرامون فعالیتهای شرکت همچنان از فیلتر دولت عبور میکند. این روند همچنین شامل حال اغلب شرکتهایی میشود که پیش از این نیز در بازار سرمایه حضور داشتهاند و دولت مستقیم یا غیرمستقیم تسلط خود را بر آنها اعمال میکند. از همین رو ناظران بر این باورند که بازار ایران به دلیل نفوذ بیش از حد شرکتهای دولتی و اثرپذیری بیش از اندازه سیاسی، راهی جز توجه به رفتار لیدرها ندارد. به عبارت دیگر عملکرد لیدرهای بازار را میتوان آینه تصمیمات سیاسی مدیران دولتی آن دانست. از همین رو پول هوشمند موجود در بازار سرمایه نیز همواره به سوی شاخصسازها نگاه و جهتگیری خود را بر اساس روند آنها تنظیم میکند.
کمعمق بودن بازار سرمایه ایران
یک کارشناس بازار سرمایه در همین باره به «جهانصنعت» میگوید: یکی از مهمترین دلایل شکلگیری لیدرمحوری در بازار سرمایه ایران کمعمق بودن بازار است. علیرضا باغانی میافزاید: بازار سرمایه اکنون در شرایطی است که ۵۰ شرکت بزرگ بورسی در آن نقش لیدر را ایفا میکنند. البته این لیدرها گاه جابهجا هم میشوند اما از زمانی که شستا به بازار سرمایه آمده، این نماد عموما یکی از لیدرهای اصلی بازار بوده است. در کنار آن نمادهای پالایشی، خودرویی و بانکی هم به عنوان لیدرها شناخته میشوند. او یکی از عوامل تقویت لیدرمحوری در بازار سرمایه ایران را رفتارهای تودهواری سهامداران میداند و بیان میکند: در واقع افت و خیز بازار سرمایه معمولا به دلیل رفتارهای تودهوار سهامداران رخ میدهد. باغانی در توضیح این عبارت اظهار میکند: بازار سرمایه پس از گذشت سه ماه تقریبا دو هفته است که متعادل شده اما همچنان حدود ۱۰۰ نماد روزانه دارای صف فروش هستند و از این میان برخی اساسا از سه ماه گذشته تاکنون فرصت خروج به سهامداران خود ندادهاند. این کارشناس بازار سرمایه ادامه میدهد: در بهار و تابستان سال جاری برخی سهامداران با چشم بسته و بدون اینکه بدانند تولید شرکت چیست، چه بازاری دارد و بدون هر گونه آشنایی با ماهیت شرکت، سهام آن را میخریدند و اکنون نیز شاهد هستند که سهام این گونه شرکتها افت کرده و در شرایطی قرار گرفتهاند که سهم حتی قابل فروش هم نیست.
ضرورت تغییر نگاه سهامداران
باغانی میافزاید: کمعمق بودن بازار موجب ایجاد لیدرمحوری و رفتار تودهواری نیز مقوم آن است. این کارشناس بازار سرمایه تصریح میکند: با وجود آنکه تلاش شده بازار بزرگ شود اما فقدان فرهنگسازی ما در حوزه بورس و متعاقب آن، بیاعتمادیای که در چند ماه گذشته ایجاد شد باعث شده همچنان سهامداران به رفتار تودهواری خود ادامه دهند؛ در حالی که هر شرکتی بسته به نوع فعالیت خود باید ارزیابی شود. او توضیح میدهد: به عنوان مثال اگر در این شرایط مبنا را بر این قرار دهیم که تحریمها برداشته خواهد شد، اثر مثبتی بر اغلب صنایع ازجمله خودرو و بانکداری دارد. در نتیجه با این دید سهام این گروهها ارزنده خواهند شد. این کارشناس بازار سرمایه تاکید میکند: در همین حال باید دید خود به سرمایهگذاری در بازار سهام را بلندمدت کنیم. باغانی اضافه میکند: یکی از عارضههای دیگر بازار سرمایه ما نگاه کوتاهمدت است. به این معنا که فرد وارد سهمی مانند شستا شده و آن را فرضا در قیمت ۲۸۰۰ تومان خریداری کرده و سپس با یک نوسانگیری ۱۰ درصدی آن را فروخته است. این دید کوتاهمدت به بازار ما کمکی نمیکند. این کارشناس بازار سرمایه تصریح میکند: با این حال نوسانگیری یکی از بخشهای غیرقابل انکار بازارهای مالی است و در جهان نیز معمول است که معاملهگران در یک روز خرید و فروش میکنند. او میافزاید: این امر را نمیتوان کتمان و از آن جلوگیری کرد. باغانی تاکید میکند: اما مشکل اینجاست که نوسانگیری در بازار ما به یک عارضه فراگیر بدل شده است و سرمایهگذاران به جای آنکه سهم را تحلیل کرده، به آن ورود و در آن سهامداری کنند به سمت رفتارهای کوتاهمدت رفتهاند. در حالی که میتوانستند هم به تولید کشور کمک کنند و هم ارزش داراییهای خود را بالاتر از تورم رشد دهند. این کارشناس بازار سرمایه ادامه میدهد: بخش عمدهای از بازار هم که در حال حاضر در ضرر هستند و اساسا اعتماد خود را به بازار از دست دادهاند و از هر فرصتی به عنوان فرصت خروج استفاده میکنند. او همچنین با اشاره به سهام عدالت عنوان میکند: یک فروشنده بزرگ هم به نام سهام عدالت در بازار ما وجود دارد که هنوز هم بخش بزرگی از آن فروخته نشده است.
نقش مخرب دولت در روند بازار
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به نقش غیرمستقیم دولت در جهت دهی بازار میگوید: شرکتهایی که در بازار عرضه شدهاند ماهیتا دولتی نیستند؛ شرکتهایی بودهاند که در دست دولت بوده و دولت سهام خود را واگذار کرده اما همچنان در تصمیمسازیهای آنها دخیل است. باغانی اظهار میکند: به عنوان مثال دولت همچنان مدیران آنها را منصوب میکند و فضای کسبوکار آنها را دستکاری میکند. مانند همین مورد اخیر، پیرامون شیوهنامه فولادیها که ابلاغ شده است. او تاکید میکند: در واقع دولت همواره مداخلهگر بوده و این مداخلات هم چیزی جز دردسر در بازار سرمایه نداشته است. این کارشناس بازار سرمایه تصریح میکند: به نظر من بازار سرمایه فلسفه خاص خود را دارد. باغانی ادامه میدهد: حتی در مورد اینکه گفته میشود باید حمایت شود هم نکتهای وجود دارد! به باور من اگر ساختارها درست چیده شود و دولت در فضای کسبوکار شرکتها مداخله نکند بازار سرمایه هم راه خود را پیدا میکند. اما متاسفانه ما شعار اقتصاد خصوصی سرمیدهیم اما همچنان اقتصاد دولتی را با همان فرمان اما به شیوهها و شکلهای دیگر ادامه دادهایم!
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :