تورم، انتظارات و قدرت خرید
به گزارش جهان صنعت نیوز: در ایران اما دولتها هرگز دانش اقتصاد را قبول ندارند و به همین دلیل متوسط نرخ تورم در ایران از اوایل دهه ۱۳۵۰ تا امروز ۲۲ درصد بوده است. بانک مرکزی نیز برای نخستینبار دامنه تورم تعیین و آن را در دامنه دو درصد بالا یا پایین ۲۲ درصد تعیین کرده است که البته در هشت ماه تازهسپریشده از این نرخ فاصله معناداری را تجربه کردهایم.
حالا اما رییس کل بانک مرکزی پس از فوران نرخ ارز که به نرخ تورم عمومی دامن زده، میگوید انتظارات تورمی در ایران روند کاهنده پیدا کرده است. این حرف رییس کل بانک مرکزی براساس تئوری انتظارات بیان میشود به این معنی که اگر مصرفکنندگان انتظار داشته باشند در آینده قیمتها روند کاهنده دارند از خرید بیشتر امتناع کرده و به این ترتیب با کاهش تقاضای موثر، قیمتها در سرازیری قرار میگیرند. به نظر میرسد اما این تئوری در ایران و در شرایط فعلی و براساس سخنان رییس کل بانک مرکزی باید راستیآزمایی شود و از شهروندان به گونهای سوال شود آیا امیدوارند در آینده قیمتها کاهش یابد یا به این نتیجه رسیدهاند قیمتها در آینده کاهش مییابد.
با توجه به اینکه در یک دوره چند ماهه نرخ ارز دو برابر شد و قیمت کالاها نیز با کمی تاخیر خود را به این میزان افزایش رسانده یا خواهند رساند و این در اقتصاد ایران تجربه شده است. به نظر میرسد انتظارات نیست که شاید روند کاهنده تورم را برای رییس کل بانک مرکزی آشکار کرده است. واقعیت این است که شهروندان ایرانی دیگر قدرت خرید و تقاضای موثر ندارند و نمیتوانند از جایی و از پساندازی بردارند و مصرف قبلی را ادامه دهند و اگر هم تعدیلی در سرعت تورم دیده میشود شاید دلیل اصلیاش این باشد. از سوی دیگر با وجود کرونا و تعطیلی صدها هزار بنگاه خدمات شهری و بیکاری میلیونی نیز قدرت خرید عمومی را کاهش داده است و این نیز بر نرخ افزایش یابنده پرشتاب اثر گذاشته است. کاهش درآمد سرانه و ناتوانی در خرید را نباید با انتظارات تورمی که یک اتفاق مثبت است یکسان انگاشت.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :