نبرد اقتصادی با آمریکا آداب میخواهد
محمدصادق جنانصفت * دونالد ترامپ در حوزه اقتصاد یک ماجراجو و جنگطلب بود. او با سر دادن آواز نبرد اقتصادی با چین و آلمان و ایران در هنگامه مبارزات انتخاباتی از شهروندان آمریکایی رای گرفت. نبردهای اقتصادی که ترامپ و یارانش راه انداختند به تجارت آزاد به مثابه تضمینکننده صلح آسیب زد و سطح رفاه مادی آمریکاییها را از این نقطه کاهش داد و یکی از دلایل رای نیاوردن دوباره او به همین مبارزه وی با تجارت آزاد برمیگردد که درجه خصومت آمریکا با آلمان و چین را که دو کشور آقای صادرات جهان هستند افزایش داد. نبرد اقتصادی ترامپ با آلمان و چین هرگز به میزانی که تصور میشد کامیابی نداشته است اما شوربختانه نبرد اقتصادی ترامپ با ایران که البته از جنس دیگری بود به زیان اقتصاد ایران تمام شده است. مقاومت در برابر این جنگ نابرابر اگرچه به فروپاشی اقتصادی ایران نرسید اما واقعیت این است که تهیدستان ایرانی هزینه هنگفتی دادهاند و هنوز نیز در حال از دست دادن رفاه مادی نهچندان نیرومند پیش از این هستند. حالا ترامپ و همکاران تندرو او به زودی کاخسفید را ترک میکنند و جو بایدن از حزب دموکرات سکان رهبری آمریکا را در دست میگیرد.
در ایران سیاستمداران و تصمیمگیران اصلی باور دارند جنس جو بایدن از همان جنس ترامپ است که دستاورد نظام اندیشهای و سیاسی آمریکایی است و تنها در روشها با ترامپ تفاوت دارد و میگویند این رییس جدید کاخسفید نیز خواستههایی دارد که ایران نخواهد پذیرفت. بنا بر این تحلیل ایران نباید منتظر باشد تحریمها و جنگ اقتصادی با آمریکا تمام شود. در این صورت و اگر قرار بر این است که جنگ اقتصادی با آمریکا ادامه دارد باید آداب این نبرد را بدانیم و آن را یک بار مرور کنیم. واقعیت این است که در دور جدید نبرد که ابتکار عمل در دست ترامپ بود ایران هرگز آمادگی درازمدت بودن تحریم و میزان ژرفا و گستردگی آن را نداشت و به همین دلیل در وضعیت آسیب قرار دارد و بهتر است برای دور جدید نبرد اقتصادی احتمالی آداب آن را بیاموزد. یکی از آیینهای نبرد در هر بستری از جمله نبرد اقتصادی این است که به لحاظ ذهنی آمادگی داشته باشیم و از پیش بازنده نباشیم. رسیدن به این نقطه یکی از دشوارترین مراحل است و نیازمند کار کارشناسی نیرومند است. آمادگی ذهنی داشتن به معنای ارزیابی دقیق از تواناییهای طرف جنگ و نیز تواناییهای سرزمینی است.
یکی دیگر از آداب بد اقتصادی این است که حریف را دستکم نگیریم و به این ترتیب با کمارزش کردن خوشبینانه از زورمندی حریف خود را در شرایط باخت قرار دهیم. در صورتی که این بخش از آیین نبرد اقتصادی را نادیده بگیریم به رجزخوانی میافتیم و در این رجزخوانیها احتمال اشتباه و فاش کردن ناتوانیها افزایش مییابد. سنگربندی استوار و بادوام و با استفاده از هر دانش و امکانات در عقبه نبرد از دیگر آیینهای انکارناشدنی نبرد اقتصادی است. معنای این ادب از آداب این است که نیروهای خودی را به یکدیگر مشغول نکنیم و نیروی موجود را برای گسیل به جنگ با حریف کنیم. سرگرمسازی دولت به خردهجنگهای داخلی با سایر قوای ادارهکننده جنگ و شکست وفاداری به هم همان نیروی بازدارندهای است که بر نیروی طرف جنگ میافزاید. توزیع عادلانه هزینههای جنگ میان نهادهای حاکمیتی و شهروندان یک اصل مهم است که باید لحاظ کرد. اگر شهروندان ببینند در نبرد اقتصادی با آمریکا همراه و متحدشان هزینه نمیدهد یا کمتر میدهد، پا پس میکشند و نیروی اصلی از نبرد با طرف جنگ خودداری میکند. از سوی دیگر در جنگ اقتصادی با بزرگترین اقتصاد جهان باید از همه نیروهای داخل به ویژه نیروی خانوادهها و نیز بخش خصوصی استفاده شود و آنها را نیز مشارکت داد. البته این اتفاق نمیافتد جز اینکه این بخشها و نهادها نیز در کانون تصمیمگیریها به طور نیرومندی حاضر باشند. سرانجام اینکه در نبرد اقتصادی نباید تنها به این فکر کنیم که یک راه برای جنگ وجود دارد و آن، زدوخورد فیزیکی در میدان است. باید از دیپلماسی به کارآمدترین شکل استفاده کنیم.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :