ترکیه مرموز امروز
مهدی آیتی * حضور اردوغان در جشن آذربایجان و خواندن آن شعری که با واکنشهای بسیاری همراه شد، از چند جهت قابل توجه و اعتناست.
۱- پیام و پاسخ آقای ظریف به اردوغان بسیار خوب بود. سایر مراجع قانونی و سیاستمداران نیز باید این پاسخ را پشتیبانی کنند. این رویکرد حتی میتواند تبدیل به یک کمپین شده و از طریق احزاب، رسانهها و سازمانهای مردمنهاد نیز حمایت شود.
مراجع و مجامع دولتی و غیردولتی باید از این رویکرد وزیر امور خارجه کشورمان پشتیبانی کنند تا یک برد جهانی پیدا کند. این وظیفه نیز بیش از هر بخشی بر عهده رسانههاست تا از این موضع ایران یک موج قوی بسازند.
۲- این اردوغان، همان اردوغانی نیست که ما در سالهای اول ریاستجمهوری وی شناخته بودیم. اردوغان در آن مقطع برخورد محکمی با اسراییل تجاوزکار داشت مثلا کشتی کمکهای بشردوستانه ترکیه برای نوار غزه مورد حمله مسلحانه اسراییل قرار گرفت و ۹ نفر در آن قضیه شهید شدند. اردوغان امروز اما به تدریج یک دیکتاتور نژادپرست شده است. دلیلش نیز آن است که به خاطر رشد اقتصادی ترکیه در چند دهه اخیر، احساس غرور کرده و همان غرور هم او را از ریل خارج کرده است.
تصور او این است که میتواند یک امپراتوری مدرن عثمانی ایجاد کند. اردوغان حتی در برخورد با کشورهای اسلامی به این قائل نیست که عربستان و مکه معظمه امالقراست بلکه معتقد است که امپراتوری عثمانی باید زنده و مرکز جهان اسلام شود. این تصورات غلط آرامآرام اردوغان را از آن وجه آزادیخواهی و ضداستکباری دور و تبدیل به یک دیکتاتور خودخواه کرده است که هر روز برای مردم ترکیه و کشورهای اطراف خود مشکل ایجاد میکند. مثلا حضور او در سوریه، عراق، لیبی یا سرکوب کردها همه متجاوزانه و غیرقانونی است. حضور نظامی اردوغان در آذربایجان، سوریه و … با حضور نظامی آمریکا و اسراییل در این کشورها فرقی ندارد و یک اندازه محکوم است.
۳- اردوغان با این حرکت جدید یعنی شرکت در جشن آذربایجان، سخنرانی و خواندن آن شعر نژادپرستانه نشان داد که اهداف و برنامههای اسراییل در منطقه پررنگ شده است. توجه داشته باشید که یکی از گمانههای سیاسی -که قبلا خیلی مستند نبود – این بود که آذربایجان آستانه ورود اسراییل است و اسراییل در قضیه جنگ این کشور با ارمنستان، پشتیبان آذربایجان است. اردوغان که در گذشته ضداسراییل بود نیز امروز پنهانی و پشت پرده با صهیونیستها قراردادهای مشارکت و همکاری دارد.
اگر این گمانهها که امروزه پررنگتر شده، اثبات هم بشود و سند و مدرک داشته باشد کاملا روشن خواهد شد که یک جبهه با رهبری اسراییل وجود دارد که اردوغان برای ورود آنان به آسیای میانه با اسراییل همرزم شده است. در مقابل آن هم جبههای با پشتیبانی روسیه وجود دارد. روسیه از کشورهای تازهاستقلالیافته آسیای میانه حمایت میکند. اسراییل نیز به عنوان سرباز اروپا و آمریکا مایل به نفوذ در این منطقه است. ترکیه که در این سالها فاصله بیشتری از آمریکا و اروپا گرفته است – اگرچه هنوز در ناتو حضور دارد – نیز به شکلی دوگانه عمل میکند یعنی از یک سو به اروپا و آمریکا حمله میکند و از سوی دیگر در جنگ سوریه هواپیمای روسیه را سرنگون کرده و مقابل روسیه و ایران قرار میگیرد!
این ترکیه که دیگر یک ترکیه مشکوک و مرموز است از نظر دستهبندی سیاسی در جبهه اسراییل قرار دارد و اسراییل نیز با استفاده از پشتیبانی او به هدف خود یعنی ورود به آسیای میانه از طریق آذربایجان میرسد. دقت داشته باشید که در آسیای میانه دو نوع جانبداری از روسیه و ایران داریم؛ کشورهایی که فارسیزبان و به این خاطر به جمهوری اسلامی نزدیک هستند و کشورهایی که تمایلات روسی آنان از تمایلات غربی آنان پررنگتر است. اما کشورهایی هم حضور دارند که از قبل هم از کشورهای غربی جانبداری کردهاند. مثلا ازبکستان از جمله مراکز تحت نفوذ اسراییل است. اسراییل در این کشور دسترسی و ارتباطات خوبی دارد و به خاطر تضاد تاریخی آن با ایران و تاجیکستان، مورد توجه است.
۴- نفوذ اسراییل در آسیای میانه یک طرح بلندمدت است. یکی از راههای تحقق ایده نیل تا فرات که صهیونیستها مطرح میکنند، این است که بتوانند از کشورهای عربی منطقه عبور کنند و به آسیای میانه برسند. به همین جهت گفته میشود اسراییلیها، آتش جنگ قرهباغ را دوباره برافروختند. دیدیم که ترکیه هم این آتش را شعلهورتر کرد و به مسائل نژادپرستی مثل پانترکیسم دامن زد و با اسراییل همرزم شد.
۵- برخورد و مواجهه ایران با درگیری بین آذربایجان و ارمنستان نیز از جمله مسائل بسیار مهم است. در مورد اخیر دیدیم که جمهوری اسلامی رعایت بیطرفی کامل را نکرد در حالی که خیلی اهمیت دارد که ایران به خاطر جانبداری شدید از آذربایجان و یا ترکیه باعث دشمنی سایر کشورهای همسایه با خود نشود یعنی سیاستمداران و به خصوص وزارت امور خارجه ایران باید این هوشمندی را به خرج دهند و در جریان مناقشه ارمنستان و آذربایجان جانبداری نکنند و بیطرف باشند چون این بیطرفی قطعا به نفع ما خواهد بود.
ما نباید در دام اسراییل و ترکیه بیفتیم و باید در مناقشات خارج از مرزهای جمهوری اسلامی بیطرف باشیم و شعار صلحطلبی دهیم. نقش ما در مناقشات ارمنستان و آذربایجان باید میانجی و صلحجو میبود. باید میگفتیم که حاضریم در مذاکرات دو طرف شرکت کنیم و میز صلح تشکیل دهیم اما از آذربایجان جانبداری کردیم. لازم است که از این پس، هوشمندی بیشتری به خرج دهیم چراکه به نظر میرسد این جنگ تمام نشده باشد و آتش زیر خاکستر باشد. اسراییل و ترکیه هم بسیار علاقهمند هستند که این درگیری و ناامنی در شمال ایران باقی بماند بنابراین ما باید هوشیار باشیم و در دام آنها نیفتیم.
* نماینده پیشین مجلس
اخبار برگزیدهیادداشت
لینک کوتاه :