موفقیتهای سینمایی در مصاحبه با مهدی کریمی تفرشی
از نظرشما آیا سینمای ایران ظرفیت این را دارد که مخاطب جهانی داشته باشد؟
حضور در متن سینمای جهان یعنی توانایی جذب سرمایه و تولید فیلم در یک روند حرفهای؛ مهمترینعامل شناخت درست از فضای جامعه ای است که فیلمساز در آن فیلم می سازد. باید مردمآن جامعه را بدرستی بشناسد و با آنها زندگی کرده باشد. باید فضای جامعه برایشکاملا ملموس و آشنا باشد. به همین دلیل است که فیلمسازان ما در خارج از کشور موفقعمل نمی کنند.
سینمای ایران با تولید حدود ۱۵۰ فیلم درسال آمار چشمگیری در تولید فیلم در سینمای جهان دارد.
اما در مقایسه با سینمای جهان هنوز راه طولانی در پیش داریم، باید روی فراهم کردن زیرساخت های سینمایی در کشور حرکت جدی انجام داد.
با توجه تغییر رویه ای که مخاطبان در دنیا داشتند و اقبالشان به شبکه هایی مثل نتفلیکس،اچ بی او و… که توانستند از بخش های مختلف دنیا مخاطب داشته باشند وکشورهای مختلف را جذب کنند چقدر فکر میکنید ما میتوانیم درآن عرصه موفق باشیم؟یا اینکه صرفا اکران به شکل کلاسیک میتواند جوابگوسینمای ایران باشد؟
جایزه های گوناگونی که سینمای ایران درسطح جهان به دست آورد، سینمای ما را مورد توجه پخش کنندگان جهان قرار داد و روز بهروز به تماشاگران فیلمهای ایرانی در سراسر جهان افزوده می شد که اوج آن در سال ۲۰۰۱ بود. این توجه و فروش فیلمهای ایرانی بهتدریج افت کرد و امروزه پخش کنندگان اروپایی – آمریکایی و آسیایی رغبت بسیار کمتریبرای خرید فیلمهای ایرانی از خود نشان می دهند.
شباهت بسیاری فیلم های ایرانی به یکدیگرو موضوعات تکراری و کاهش خلاقیت و نیز کاهش کنجکاوی در مورد وضعیت ایران برای دیگرکشورها را میتوان از دلایل افت استقبال جهانی از فیلم های ایرانی دانست و در عوضسینمای آمریکای لاتین کم کم دارد جای خود را در نگاه جهانی باز می کند.
آیا موفقیت سینمای ایران در عرصه بین المللی صرفا باید در جشنواره ها باشد؟
یااینکهمابایدرویکردمانرامتفاوتکنیموبتوانیمنبضمخاطبجهانیراداشتهباشم؟
بخش اندیشهگرای سینمای قاره پهناور آسیاتوانسته با ارائه مضامینتازه و نگاهی جدید به ساختارهای زیباشناختی به ویژه در عرصهسینمای مفهومگرا، حرفهایی برای گفتن داشته باشد. در این میان سینماگران ایران به عنوان یک کشورمهم آسیایی همواره حضور خودرا در جشنوارههای گوناگون حفظ کرده اند و گاهی اوقات جوایز معتبری را هم به خود اختصاصدادهاند. این سینما با عنایت به ویژگیهای بالقوهفراوانی که برای تاثیرگذاری بیشتر بر وجوه اقتصادی سینما دارد، میتواند با ایجادبازارهای منطقهای و حضور فعال و تخصصی در بازارهای فیلم بینالمللی وجوه دیگری از تواناییهایخود را به ظهور برساند.
فکر میکنید کدام بخش از سینمای ایران میتواند برای مخاطب جهانی جذاب باشد؟
آیاسینمایرئالیسمایرانی کهدرچندسالاخیرموفقبوده؟یاسینمایاجتماعیایرانیااینکهمامیتوانیمدرعرصههایتجاریترهمبامخاطبارتباطبرقرارکنیم؟
وابستگی ما به فرهنگ شرق و اسلام و تشیع ونیز ریشه های ایرانی اسلامی، سینمای ما را از سینمای دیگر کشورهای جهان متفاوتساخته است. برای اینکه جهان با سینمای ما بتواند ارتباط نزدیکی برقرار کند بایدبتواند با فرهنگ و نگاه ایرانی ارتباط درستی برقرار کند و باید شناخت ایجاد شود.
شباهت بسیاری فیلم های ایرانی به یکدیگرو موضوعات تکراری و کاهش خلاقیت و نیز کاهش کنجکاوی در مورد وضعیت ایران برای دیگرکشورها را میتوان از دلایل افت استقبال جهانی از فیلم های ایرانی دانست و در عوضسینمای آمریکای لاتین کم کم دارد جای خود را در نگاه جهانی باز می کند.
ما باید بتوانیم فیلمنامه هایی با پیام جهانیو برای مخاطب جهانی بنویسیم. ببینیم جهان امروز به چه پیام و الگویی نیاز دارد.درد جهان امروز چیست. اغلب فیلمهای ما بومی هستند و با معیارهای جهانی ساخته نمیشوند.
سینماگران ما باید بدانند دیگر هر فیلمیامکان توفیق در مجامع بینالمللی و بازارهای جهانی را ندارد.
از نظر شما توزیع آثار سینمای ایران در خارج از ایران مشکل هست؟راهکار شما برای حل این مشکل چیست؟
متاسفانه ما زیرساخت های مناسبی برای پخشفیلم نداریم. ما امکان ارائه حداقل استانداردهای جهانی را برای پخش بینالمللینداریم. در وضعیت کنونی، بازاری برای آثار ایرانی وجود ندارد. پایین بودن کیفیتفیلمهای سینمای ایران، کمبود سرمایه در عرضه و پخش بینالملل، مشکلات اقتصادی،رقابت شدید به واسطه تولید بالای فیلم در همه کشورهای جهان و حتی تحریمهای سیاسیهمگی دست به دست هم داده که ما سهمی در بازارهای تجاری جهان نداشته باشیم.
سرمایهگذاری دولت روی نمایش فیلمهایایرانی در سالن سینماهای دیگر کشورها یکی از ابزاری است که میتوان از آن برایمعرفی سینمای ایران بهره جست.
نهادهایی مانند فارابی و حوزه هنری کهبودجه دولتی را در اختیار دارند باید با شرکتهایی که از آنها فیلمهای خارجی را خریداری میکنند؛تهاتر داشته و آنها را موظفبه خرید فیلم ایرانی کنند.
دولت باید برای فیلمهایی که ظرفیت ایجادارتباط با مخاطب بینالمللی را دارند و در جشنواره های بینالمللی درخشیدهاند؛سرمایهگذاری کند.
شما فکر میکنید که امکان تولید مشترک با کشورهای دیگر وجود دارد؟و چه کشور هایی میتواند ایران را همراهی کنند برای اینکه آثاری با مؤلفه های فرهنگی مشترک داشته باشیم؟
تولید مشترکسینمایی و تلویزیونی میان دو یا چند کشور از جمله قالبهایی است که میتواند علاوهبر جذابیت برای مخاطبان کارکردهای بلندمدت و میانمدت فرهنگی و سیاسی را نیز بهدنبال داشته باشد. تعامل با کشورهای دیگر در ساخت آثار سینماییو تلویزیونی نوع مراوده وتعامل فرهنگی است.
در حال حاضر بسیاری از کشورهای منطقه برایاین که فیلمهای باکیفیتیبسازند از عوامل فنی و بازیگران ما استفاده میکنند که این نشان دهنده سطحبالای سینماگران ما در مقایسه با کشورهای منطقه است.
تولید پروژه های مشترک سینمایی با کشورهاییکه زیر ساخت های فرهنگی و تاریخی نزدیکی با ما دارند مانند ترکیه، هند، افغانستان،تاجیکستان، لبنان، عراق، سوریه و بسیاری دیگر از کشورهای منطقه می تواند اتفاقمثبتی باشد.
چه کشور هایی در ایران میتوانند برای تولیدساخت موفق باشند و اینکه از نظر شما ما در چه کشور هایی میتوانیم بریم و تولید ساخت موفق داشته باشیم؟
سینمای ایران پس از کشورهای هند، امریکا،ژاپن، چین، فرانسه، روسیه، اسپانیا، ایتالیا، آلمان، کره جنوبی، بریتانیا، برزیل وکانادا در رده چهاردهمین تولیدکننده برتر فیلم در سینمای جهان ایستاد و هنگکنگ،تایلند، سوئیس، مکزیک، اندونزی و آرژانتین پایینتر از ایران قرار گرفتند.
تولید مشترک یکی از ابزارهای سیاسی و فرهنگی در روابط کشورهاستکه امکان صادرات فرهنگ را بهراحتی فراهم میکند.
وقتی میخواهید با کشور دیگری همکاری کنید،باید در ایده و نگاه و نوع روایتی که انتخاب میکنید، مخاطب هر دو کشور را در نظربگیرید تا اثری که میسازید در هر دو کشور دیده شود.
کشورهای منطقه بهویژه کشورهای حوزه دریایخزر و آسیای میانه بهدلیل نزدیکی در فرهنگ و زبان میتوانند یکی از گزینههای جدیدر تولید مشترک سینمایی باشند.
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهخواندنیلینک کوتاه :