xtrim

ماجرای برج سازی پسران ولایتی

به گزارش جهان صنعت نیوز: محمد و علی‌اصغر ولایتی که پدر بزرگوارشان از برجسته‌ترین سیاسیون و مسوولان نظام است؛ همان آقای ولایتی که به ما توصیه می‌کرد «از یمنی‌ها یاد بگیرید که چگونه در برابر تهدید و تحریم مقاومت می‌کنند. به جای لباس، لنگ می‌بندد و اسلحه به دست دارند و چند تکه نان خشک دست‌شان است با پای پیاده و سعودی‌ها از دست اینها عاجز شده‌اند». همان آقای ولایتی که سال قبل وقتی پویش «فرزندت کجاست؟» راه افتاد تا انزجار افکار عمومی را از پدیده آقازادگی به رخ کشد، هیچ توضیحی درباره فرزندانش نداد.

علی‌اکبر ولایتی نگفت اما ماه که پشت ابر نمی‌ماند. همان وقت هم منتقدان پدیده آقازادگی از توجه به آقایان محمد و علی‌اصغر غافل نماندند بنابراین گفته شد که این دو برادر مدیرعامل و عضو هیات‌مدیره شرکت «سیف بنا» هستند؛ شرکتی که در سال ۱۳۸۵ با سرمایه سه میلیارد تومان به ثبت رسید و حدود ۱۴۰۰ نفر پرسنل دارد. این شرکت تا کنون پروژه‌های بزرگی از جمله «پروژه ۲۰۴ واحدی جاسک، مجتمع اداری تجاری فرجام، مجتمع اداری در ترکمنستان، مجتمع مسکونی یاسمن الهیه، شرکت مسکونی شقایق ساری، مجتمع مسکونی کوثر الهیه و…» را اجرا کرده است.

ناگفته نماند که همزمان با پویش «فرزندت کجاست» و انتشار اطلاعات یادشده در فضای مجازی، نام این دو برادر از سایت شرکت سیف بنا پاک شد اما از آنجا که قریب دو سال از آن زمان گذشته و به نوعی آب‌ها از آسیاب افتاده است، نام آنان دوباره در سایت درج و البته تاریخ همکاری آنان ۲۰/۰۱/۹۹ ذکر شده است.

opal

آقایان ولایتی در همایش هفته قبل گرگ‌های وال‌استریت نیز به نمایندگی از گروه سیف بنا حضور داشته و به ساخت بیش از ۱۶۰۰ واحد مسکونی در تهران نازیده‌اند. البته فعالیت «سیف بنا» محدود به ساخت‌وساز نیست و گویا شرکت‌های دیگری نیز زیرمجموعه آن بوده و در حوزه‌های نفت، گاز، پتروشیمی و حتی فولاد فعالیت می‌کند.

پدیده حساسیت‌زا

بدیهی است که فرزندان مسوولان نیز مثل هر فرد دیگری در این کشور حق کار و فعالیت و صدالبته حق موفقیت دارند اما این با رانت‌خواری و بهره‌مندی از امتیازات ویژه متفاوت است. اشاره به رانت‌خواری نیز به این معنا نیست که هر آقازاده موفقی به واسطه رانت‌خواری به موفقیت و ثروت و قدرت دست یافته است. ذره‌بین افکار عمومی اما همیشه روی این افراد است و کوچک‌ترین خبری حساسیت‌برانگیز می‌شود. دلیلش نیز روشن است؛ نخست اینکه نبود اعتماد عمومی که خود آفت کج‌رفتاری‌ها و تخلفات آقایان و خانم‌های مسوول است، سبب می‌شود موفقیت هر فردی که پدرش نام و جایگاهی دارد، مصداق رانت‌خواری تلقی شود. دوم اینکه آقایان و خانم‌های مسوول با اظهارات و مواضع خود به حساسیت عمومی نسبت به عملکرد و زندگی فرزندان‌شان دامن می‌زنند. مثلا اگر آقای ولایتی به مردم توصیه نمی‌کرد از مردم یمن که لنگ به کمر می‌بندند، یاد بگیرند، کسی ویدئوی کف زدن برای فرزندان برج‌سازش را در شبکه‌های اجتماعی منتشر و در عین حال انتقاد نمی‌کرد. همچنین درباره چگونگی کسب سرمایه لازم برای این کار، ابهامی ایجاد نمی‌شد یا اگر همسر آقای حدادعادل در تشریح دلایل ورود این خانواده به حوزه اداره مدرسه، به نگرانی برای فرزندانش اشاره نمی‌کرد، آن همه حاشیه ساخته نمی‌شد. مثلا اگر خانم معصومه ابتکار در اوج جوانی از دیوار سفارت بالا نرفته بود، تحصیل فرزندش در ینگه دنیا توجه کسی را جلب نمی‌کرد. همچنین اگر پسر آقای عارف خود را دارای «ژن خوب» معرفی نمی‌کرد، آن همه انتقاد را به سوی پدر روانه نمی‌کرد.

خودکرده را اما تدبیر نیست. آقازادگان محترم و پدران یا مادران‌شان خود مسبب این همه توجه و حساس شدن افکار عمومی هستند؛ اظهاراتی که افکار عمومی را تحریک کرد یا متوجه فاصله حرف و عمل بزرگواران می‌کند، به این زودی‌ها فراموش نمی‌شود. فقط همین نیست و تبعات بسیاری نیز به همراه دارد. کاهش اعتماد عمومی به مسوولان و ایجاد یا تعمیق شکاف بین مردم و مسوولان در نتیجه همین رفتارها بروز می‌کند.

آسیب آقازاد‌‌گی

حساسیت مردم به اینکه فرزندان مسوولان کجا هستند، چه می‌کنند، از کجا پول می‌آورند و چطور زندگی می‌کنند، مشکل‌ساز نخواهد بود اگر پاسخ این پرسش‌ها موجب یأس آنان نشود. پرواضح است مردم انتظار ندارند وقتی در سختی روزگار می‌گذرانند و به یادگیری از مردم یمن توصیه می‌شوند، فرزند یک مسوول به خاطر برج‌سازی با سرمایه‌ای که معلوم نیست از کجا آمده، مورد تشویق قرار گیرد؛ مردمی که خسته از تنگناهای زندگی حاضر به پذیرش دشواری‌های مهاجرت شده و در این راه نیز به در بسته می‌خورند، تحمل ندارند که بشنوند دختر رییس‌جمهور در اتریش ساکن است.

مردم انتظار ندارند وقتی فرزندان‌شان از نوجوانی کابوس کنکور دارند یا خودشان برای پرداخت شهریه‌های کلان دانشگاه آزاد به سختی می‌افتند، در گزارشی بخوانند که برادرزاده رییس‌جمهور با بورس تحصیلی به لندن رفته و آنجا زندگی می‌کند.

مردم آزرده‌خاطر می‌شوند اگر ببینند وقتی سرگرم تحمل هزینه‌های آمریکاستیزی بوده‌اند،  دختر آقای حداد و پسر خانم ابتکار و… در آمریکا درس می‌خوانند و زندگی می‌کنند.

بدتر از همه اینکه مردم در همه چیز تردید می‌کنند وقتی می‎بینند اینجا با یک دختر جوان که خواسته در اینستاگرام معروف شود، برخورد می‌شود و پسر فلان مسوول محترم در آن سوی دنیا و از طریق همان اینستاگرام فیلم‌های هنجارشکنانه منتشر می‌کند.

اخبار برگزیده
شناسه : 161110
لینک کوتاه :