مقطع خطرناک
قاسم محبعلی * چند روز قبل بود که آقای ظریف در توئیت خود نگرانی از بروز جنگ در منطقه را افزایش داد. او در این توئیت مسوولیت درگیری احتمالی نظامی را بر عهده طرف مقابل گذاشت و گفت ایران علاقهمند به جنگ نیست اما از خودش دفاع میکند. این نشان میدهد که وزیر امور خارجه ایران به هر دلیلی از اینکه ممکن است طی این روزها از سوی آمریکا یا متحدان آن در منطقه اتفاقات غیرقابل کنترل رخ دهد، نگران است.
اینگونه به نظر میرسد که در آستانه جابهجایی ریاستجمهوی آمریکا و خصوصا روز ششم ژانویه که روز رایگیری در کنگره و سناست، نگرانیها از بابت بروز درگیری نظامی در منطقه افزایش یافته است. روز ششم ژانویه، روز حساسی است چون عدهای از سناتورها قصد دارند بحث تقلب در انتخابات را مطرح و از یک بحث شکلی به یک بحث جدی تبدیل کنند بنابراین این روزها باید احتیاط بیشتری از جانب ایران و سایر طرفهای منطقهای مد نظر قرار گیرد تا اینکه مبادا اتفاق غیرقابل کنترلی رخ دهد و طرفهایی که علاقهمند نیستند سیاست خارجی آمریکا به خصوص در حوزه خاورمیانه تغییراتی داشته باشد، بحران ساخته و در سایه آن منافع خود را پیش ببرند.
این بحران در چند نقطه احتمال بروز دارد؛ یکی از این نقاط عراق است که وضعیت بیثباتی دارد و در آنجا گروههای آتش به اختیاری وجود دارند که قابل کنترل نیستند. از هر طرف در عراق نفوذ وجود دارد و نیروهای نیابتی مختلفی در عراق حضور دارند، همچنین بازیگرانی مثل داعش و القاعده و تندروهایی از هر دو طرف حضور دارند که میتوانند فضا را از کنترل بازیگران بزرگتر خارج کنند.
خلیجفارس نقطه نگرانکننده بعدی است چراکه طرفین در آنجا حضور نظامی وسیعی دارند و یک اتفاق کوچک میتواند مساله را پیچیده کند.
به نظر میرسد ایران تاکنون هوشیاری بیشتری به خرج داده و سعی کرده وضعیت را کنترل کند. به هر حال تیم آقای ترامپ، اسراییل، عربستان سعودی و قدرتهای منطقهای و بینالمللی دیگر تاکنون نتوانستهاند به خواستههای خود برسند و اگر این چند روز تا ۲۰ ژانویه طی شود و صحنه خاورمیانه مدیریت شود، میتوان از این شرایط عبور کرد و وارد دوران تازهای شد. اگرچه مسائل خاورمیانه پیچیده است و به سادگی قابل حلوفصل نیست اما حداقل این است که میتوان از یک جنگ و بحران بزرگ جلوگیری کرد. به خصوص اگر اقداماتی انجام شود، دیپلماسی جواب دهد و آمریکا به برجام برگردد و نوعی گفتوگو و مصالحه بین ایران، اروپا و آمریکا صورت بگیرد، میشود گفت که ما دوران خطرناکی را پشت سر گذاشتهایم. نهتنها ما که ملتهای منطقه و حتی جهان نیز از یک بحران بزرگ عبور کرده و حداقل این است که زمینههای کاهش تنش و گفتوگو فراهم میشود.
شاهدیم که برخی میگویند آمریکا در شرایط ورود به یک درگیری نظامی نیست و روی این حساب میکنند اما باید دقت داشت که بین خواست آمریکا و اینکه در عمل چه رخ میدهد، تفاوت وجود دارد. این امر درباره ایران نیز صدق میکند.
به هر حال منطقه خاورمیانه بازیگران متعددی دارد که منافع متضادی دارند. این بازیگران را میتوان به چند سطح تقسیم کرد.
سطح اول، بازیگران غیردولتی که هم میتوانند نیابتی عمل کنند و هم آتش به اختیار هستند. چه متحدان ایران و چه آنان که از عربستان سعودی یا کشورهای دیگر پیروی میکنند. جریاناتی که مخالف هر گونه آرامش در منطقه هستند نیز در این سطح قرار میگیرند.
سطح دوم، دولتها هستند که برخی از آنان نگران تغییر سیاست آمریکا در منطقه هستند زیرا این امر وضعیت آنان را متشنج میکند.
سطح سوم، قدرتهای منطقهای مثل اسراییل، عربستان و ترکیه هستند که اینها نیز علاقه ندارند وضعیت به سمت آرامش برود.
سطح چهارم نیز سطح بینالمللی است که همین وضعیت را دارد.
خاطرمان است که هم دولت بوش و هم دولت اوباما علاقه داشتند که حضور و درگیری خود را در خاورمیانه کاهش دهند و به سمت شرق متمایل شوند اما حوادثی مثل یازدهم سپتامبر یا بروز و ظهور داعش و بههمریختن وضعیت عراق سبب شد اینطور نشود و آمریکا نتوانست توجه خود را از خاورمیانه گرفته و به مهار چین معطوف کند و همچنان در باتلاق خاورمیانه باقی ماند.
اکنون نیز به نظر میرسد کاهش درگیری و حضور در خاورمیانه و توجه به چین یکی از استراتژیها و راهبردهای دولت آمریکاست. آمریکا مایل است با همکاری و ائتلاف با اروپا حضور روسیه را در شرق اروپا مهار کند. این تغییر سیاست آمریکا حتما به نفع ماست و علاقهمند هستیم که آمریکا حضور خود را در خاورمیانه کاهش دهد و درگیری ایجاد نشود اما اینکه آمریکا به چه سیاستی علاقه دارد و اینکه حوادث میتواند سیر وقایع را تغییر دهد، دو بحث جداگانه است.
همانطور که یازدهم سپتامبر سیاست آمریکا را تغییر داد و اجازه نداد خاورمیانه به سوی آرامش و صلح برود، باز هم ممکن است حوادثی بروز کرده و اتفاقات و سیاستها را تحت تاثیر قرار دهد.
در این شرایط ما به عنوان کشوری که از صلح و ثبات در منطقه سود میبریم، باید تلاش کنیم و متوجه باشیم که بین خواست آمریکا و اینکه او به درگیریهای غیرقابل کنترل کشیده شود، تفاوت وجود دارد کمااینکه قبلا هم قابل کنترل نبوده و آمریکاییها به درگیریهای بیسرانجامی در خاورمیانه کشیده شدهاند. باز هم این اتفاق ممکن است رخ دهد و قطعا هزینه آن را ما و ملتهای منطقه خواهیم پرداخت. بنابراین این دیدگاه که تاکید دارد آمریکا در شرایط ورود به جنگ نیست، بسیار ریسکی است. به هر حال آمریکا قدرت بزرگی است و گروههای مختلفی در آمریکا از جمله تولیدکنندگان و فروشندگان سلاح، کسانی که مخالف محیطزیست، جهانی شدن و چندجانبهگرایی هستند از بروز درگیری استقبال میکنند و مایل هستند آمریکا در چنین وضعیتی مشغول باشد.
* دیپلمات پیشین
اخبار برگزیدهیادداشت
لینک کوتاه :