انتقام دیپلماتیک یا عملیات روانی!
به گزارش جهان صنعت نیوز: یک روز پس از استقرار این ناو هواپیمابر آمریکایی به دلیل موضعگیری جدی محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان درباره اینکه مسوولیت هر گونه آتشافروزی در منطقه برعهده آمریکاست، رسانههای آمریکایی اعلام کردند کریستوفر میلر سرپرست وزارت دفاع آمریکا دستور بازگشت این ناو به خانه را داده است تا «به کاهش تنش میان تهران و واشنگتن» بینجامد ولی روز بعد شاهد اقدام دیگری از سوی آنها بودیم چرا که فرماندهان نظامی کشورمان بر جدی بودن خود برای گرفتن انتقام سخت تاکید کردند. مثلا سردار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران مقامات آمریکا را به ترور تهدید کرد و گفت آنان باید «سبک زندگی مخفی سلمان رشدی را یاد بگیرند، چرا که جمهوری اسلامی انتقام قاسم سلیمانی را خواهد گرفت» یا سرلشکر سلامی، فرمانده کل سپاه تهدید کرد: «ما انتقام نقطهای سردار شهید سلیمانی و همرزمانش را از عاملان و آمران آن خواهیم گرفت.»
پنتاگون: ناو هواپیمابر ایالات متحده به دلیل تهدیدهای ایران در خلیجفارس میماند
پنتاگون با انتشار گزارشهایی مبنی بر بازگشت ناو هواپیمابر یواساینیمیتز از خلیجفارس که بسیاری آن را نشانهای از کاهش تنشها میان ایران و ایالات متحده دانسته بودند، شامگاه یکشنبه ۱۴ دیماه اعلام کرد این ناو به خاطر «تهدیدهای اخیر» ایران در خلیجفارس میماند. او طی اطلاعیهای اعلام کرد: «با توجه به تهدیدهای اخیر رهبران ایران علیه رییسجمهور ترامپ و دیگر مقامات دولت ایالات متحده، من به یواساس نیمیتز دستور دادهام عملیات معمول تغییر موقعیت را متوقف کند.»
موضوعی که میتواند احتمال تنشزایی میان تهران و واشنگتن را بالا ببرد. البته این موضوع هم مثل همه موارد دیگر موافقان و مخالفانی دارد و برخی کارشناسان و تحلیلگران حوزه سیاست خارجی معتقدند این موضعگیریهای آمریکاییها واقعی نبوده و ناشی از عملیات جنگ روانی است و برخی دیگر تا قبل از انصراف پنتاگون مبنی بر عدم خروج ناو آمریکایی از خلیجفارس معتقد بودند ممکن است آمریکا با خارج کردن ناو خود خواسته در صورت بروز درگیری، ناو خود را از تیررس ایران دور نگه دارد.
برخی دیگر هم از جمله ابراهیم عزیزی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم معتقد است آمریکا جرات حمله نظامی به ایران آن هم کیلومترها دورتر از خانه را ندارد و در هیچ جنگ خارج از خانهای موفق نبوده و این تهدیدات تنها بلوف سیاسی است. ولی مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی بر این عقیده است که اگر زمانی پرونده ایران و آمریکا به حدی از زمختی برسد که نتوان این گره را با دست باز کرد، این احتمال وجود دارد که گره آن را بخواهند با اقدامات غیردیپلماتیک باز کنند.
تبلیغات روانی و هالیوودی آمریکا با حضور در منطقه
ابراهیم عزیزی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم با تاکید بر اینکه جنگ نظامی با ایران صرفا جنگ روانی آمریکایی است به «جهانصنعت» گفت: «دولت مستقر آمریکا در شرایط برزخی به سر میبرد و به دلیل التهاب و نگرانی از ترور شهید سردار سلیمانی و شهید فخریزاده و اینکه میداند ملت ایران و جریان مقاومت منطقه منتقم خون این شهدا خواهند بود، این ترس و وحشت را دارد و این نگرانی آنها را مجبور به این اقدامات هالیوودی و لشکرکشی به منطقه کرده است.»
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم تاکید کرد: «آمریکا جرات کوچکترین اقدام نظامی علیه ایران را ندارد و توصیه میکنیم به هر تعداد سرباز و نیروی نظامی که به منطقه وارد میکند، به همان اندازه برایشان تابوت وارد کند تا برای کشتههای خود با کمبود تابوت مواجه نشود.»
او این تحرکات ترامپ را اقداماتی روانی و تبلیغاتی دانست و ادامه داد: «دولت آمریکا برای اینکه ضعفهای درونی خود را بپوشاند و هزینهای به دولت بعدی خود تحمیل کند تا مانع از تحرکات دیگر آن درباره ایران شود، سعی دارد مشکلات داخلی را به بیرون از آمریکا ارتباط دهد.»
عزیزی آمریکاییها را در حدی ندانست که از جنگ نظامی با ایران سخن بگویند چرا که در هیچ جنگ نظامی خارج از خانهای موفق نبودهاند و این اقدامات را تنها یک بلوف سیاسی تعبیر کرد.
گرهی که با دست باز نشود با روش غیردیپلماتیک باز میشود
برخلاف نظر عزیزی و برخی کارشناسان این حوزه که این تحرکات و اقدامات آمریکا را جنگ روانی و ناشی از فرافکنی ترامپ و هزینهتراشی برای دولت بایدن در قبال ایران میدانند مطهرنیا به «جهانصنعت» گفت: «سخن گفتن از اینکه ترامپ میخواهد در روزهای پایانی قدرت خود برای دولت بعدی آمریکا هزینهتراشی کند به طنز سیاسی شبیه است چرا که مجلس ایران خروج از برجام را با ضمانت اجرایی بسیار بالای شورای نگهبان و دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی تصویب کرده است و همچنین در طرح اخیر خود گفته است دولت باید تا سال ۱۴۲۰ اسراییل را از بین ببرد و این وظیفه را برایش لازمالاجرا دانسته و هرگونه مذاکره با آمریکا را جرم دانسته است.»
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی ادامه داد: «در چنین بافت موقعیتی سخن گفتن از ترامپ برای ایجاد مانع در برابر دولت بایدن برای نزدیک شدن به تهران دور از منطق تحلیلی است. از سوی دیگر شاهد ایجاد فضایی هستیم که بازگشت به برجام برای آمریکا با توجه به مصوبات مجلس برای خروج ایران از پروتکل الحاقی، بیمعنا خواهد بود.»
مطهرنیا با اشاره به ادعای ماهوارههای جاسوسی آمریکایی مبنی بر«فعل و انفعالات و جابهجایی تسلیحات و نیروهای نظامی در منطقه در سالگرد سردار سلیمانی» تصریح کرد: «با توجه به تاکید ایران مبنی بر انتقام سخت در هر زمان و مکان، در منطق استراتژیک ضرورت ایجاب میکند، پیشگیری بهتر از درمان است. در عین حال که ایران را در اینباره با هشدارهای متفاوتی روبهرو میسازند، به دنبال تجهیز منطقه در راستای حرکت ایران هستند تا جدیت خود را در برخورد با تهران به نمایش بگذارند.»
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه «برخی اقدامات ترامپ را به منزله تحمیل هزینه سیاست خارجی سنگین به دولت بایدن میدانند» این نظر را رد کرد و گفت: «تغییر و تحول رییسجمهوری در آمریکا به واسطه پوستاندازی و در راستای شیوه حکمرانی مبتنی بر رویای آمریکای بزرگ و رویای بزرگ آمریکایی است. بنابراین به نظر میرسد اینکه رییسجمهوری در پایان دوره خود دست به اقدام نظامی برای درگیر کردن دولت بعد از خود بزند، بسیار دور از منطق استراتژیک است.»
این تحلیلگر و کارشناس مسائل سیاست خارجی در پاسخ به اینکه «در شرایط فعلی تنش و درگیری نظامی را تا چه حد محتمل میدانید» اظهار کرد: «هر چه پیش میرویم پرونده بین ایران و آمریکا زمختتر و مسدودتر میشود و هر چه به این زمختی افزوده شود، احتمال حلوفصل این مشکل و باز کردن این گره با دست سختتر میشود. پس وقتی گرهی را نشود با دست باز کرد از منظر منطق کنشی یا اقدامی با دندان باز میکنند و در نظام بینالملل گرهی را که نتوان با سیاست و دیپلماسی باز کرد، با جنگ آن را باز خواهند کرد.»
مطهرنیا خاطرنشان کرد: «ممکن است دیر و زود داشته باشد ولی منطق قابل پذیرش در کنش سیاسی، امنیتی و نظامی در جهان است و اگر امروز یا فردا این گره با دست باز نشود، در روزهای بعد احتمال کنش غیرسیاسی و غیر دیپلماتیک افزایش مییابد.»
او با اشاره به منطق «نه جنگ نه مذاکره» ایران، تصریح کرد: «وقتی درباره پرونده ایران و آمریکا گفته میشود نه جنگ نه مذاکره تا زمانی این امر میتواند ادامه داشته باشد که برای آمریکا هم حفظ وضع موجود بهتر از گذار از وضع موجود باشد. به نظر میرسد در آینده نزدیک آمریکا برای ایجاد نظمدهی جهانی، یا باید شکست بزرگ وضع موجود را پذیرا باشد، یا باید هزینه بیشتری در قبال ایران بپردازد.»
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی یادآور شد: «بنابراین اگر شرایط بر همین منوال پیش برود، هرچه این پرونده سنگینتر شود احتمال حرکتهای غیرسیاسی هم افزایش مییابد، چرا که هم ایران در موقعیت چالشبرانگیزی قرار دارد و هم آمریکا در حال پوستاندازیهای متفاوت در لایههای مختلف است. پس هزینه جنگ نظامی برای هر دو کشور به نسبت جایگاه هر دو کشور هزینه بالایی دارد و اگر این هزینهها نبود، با توجه به وضع موجود، نهتنها احتمال درگیری نظامی بالا رفته است بلکه احتمال درگیری حتمی به نزدیکترین سناریو در قالب آینده نزدیک است. ولی فعلا باید گفت درگیری نظامی تنها یکی از احتمالات پیشروی تهران و واشنگتن است.»
به گفته تحلیلگران سیاسی هم ایران و هم آمریکا در شرایط حساسی قرار دارند که کوچکترین رفتار غیردیپلماتیک میتواند خسارات جبرانناپذیری به هر دو کشور وارد کند. پس پیشنهاد میشود مجلس شورای اسلامی هم با طرحهای تحریکآمیز باعث تنشزایی در این شرایط خاص نشود تا زمان انتقام مدنظر مسوولان به شیوه دیپلماتیک برسد.
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :