بورس، بازیچه سیاستهای مبهم دولت
به گزارش جهان صنعت نیوز: روز گذشته نیز حقوقیها نقش پررنگی را در حمایت از سهام نمادهای شاخصساز ایفا کردند. این تلاطمها در حالی رخ میدهد که با توجه به پشت سر گذاشتن یک دوره اصلاح سه ماهه، افزایش قیمتهای جهانی، تعیینتکلیف ریاستجمهوری آمریکا، اخبار خوش بودجهای در رابطه با بورس و ثبات نرخ دلار، پیشبینی میشد روند معاملات بازار سهام متعادل شود؛ اما این پیشبینی محقق نشد. علیرضا باغانی تحلیلگر بازار سرمایه بر این باور است که حاشیهسازیها و ابهام در سیاستهای دولت نسبت به بازار سرمایه سبب تردید و ترس معاملهگران برای ورود به دادوستدها شده است. به باور باغانی این روند در حالی رخ میدهد که بازار سرمایه در مقایسه با بازارهای مالی از پتانسیل و بازدهی بسیار بالاتری برخوردار است.
سهام گروههای مختلف بازار در مدت اخیر دستخوش سیاستهای مبهم دولت و نزاع میان دولت، مجلس و تولیدکنندگان بوده است. به ویژه در گروههای فلزی و معدنی این پریشانی در سیاستگذاری ملموستر بوده است. در حالی که دولت شیوهنامهای را برای تعیین قیمت پایه محصولات فولادی قابل عرضه در بورس کالا ابلاغ کرده بود، حالا این وزیر صمت است که منتقد بورس شده و از قیمتهای پایه فولاد در بورس کالا انتقاد کرده است! علیرضا رزم حسینی روز گذشته در این باره گفت: برخی افزایش قیمتها به دلیل قیمت پایهای است که در بورس کالا گذاشته شده است.
این اظهارات اما با واکنش رضا شهرستانی عضو هیاتمدیره انجمن فولاد مواجه شد. وی در این باره تاکید کرد: هم اکنون قیمت پایه براساس شیوهنامه فولاد تعیین میشود و انتقاد وزیر از این موضوع جای تامل دارد! به گزارش تسنیم، شهرستانی تصریح کرد: هرجا بحث دخالت در بازار باشد در پشت صحنه آن، وزارت صمت قرار دارد که از ابطال معاملات گرفته تا تعیین کف و سقف قیمت فعال است. این حاشیهها تنها نمونهای از حواشی بسیاری است که بازار سرمایه در مدت اخیر با آن دست به گریبان بوده و در نتیجه سهام شرکتهای حاضر در بازار را تحت تاثیر قرار داده است. از همین رو فعالان و کارشناسان بازار سرمایه مهمترین عامل ایجاد نوسانات مقطعی اما عمیق بازار سهام را دخالتها و حاشیه سازیهای بیرونی میدانند.
نگاه دستاندازی دولت به بازار
علیرضا باغانی تحلیلگر بازار سرمایه در گفتوگو با «جهانصنعت» عنوان میکند: چند عامل باعث شده است که بازار در وضعیت ابهام به سر ببرد؛ با گذر از ریزش تابستانه و پاییزه بازار که از اواخر مردادماه آغاز شده بود و تا هفتههای پایانی آبان ماه ادامه داشت و قوت گرفتن پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که نتیجه آن روشنتر شدن وضعیت سیاسی و امیدواری به احیای برجام بود، سرمایهگذاران تلاش کردند دوباره بازار سرمایه را به عنوان مقصد اصلی سرمایههای خود انتخاب کنند.
با این حال ما شاهد آن هستیم که از هفتههای گذشته مجددا بحثهای سیاسی پیرامون بالاگرفتن احتمال تقابل نظامی ایران و آمریکا در آستانه نخستین سالگرد ترور سردار شهید سلیمانی و توئیتهای آقای ظریف در مورد احتمال تقابل و دسیسههای رژیم صهیونیستی در عراق، سرمایهگذاران را بترساند. در این روزها ریاستجمهوری بایدن هم مجددا با چالشهایی روبهرو شده و جمهوری خواهان برنامههایی را برای زیر سوال بردن کلیت انتخابات و پیروزی وی در جلسه روز چهارشنبه کنگره آمریکا دارند.
او تاکید میکند: اما از سمت دیگر هم دولت ایران به شدت در فضای قیمتگذاری بد عمل میکند. شاهد مثال نیز همان شیوهنامه بسیار نامناسب قیمتگذاری فولاد بوده است. در حال حاضر قیمت محصولات فولادی در بورس کالا به یک سوم نرخ بازار آزاد رسیده است؛ که البته در این مورد بورس کالا مقصر نیست بلکه مشکل از همان شیوهنامه دولت است. سایر محصولات نیز مانند فولاد درگیر همین مشکل شدهاند که دولت در قیمتگذاری آنها ورود و مداخله میکند. روز گذشته هم وزیر صمت اظهار کرده بود دلیل بسیاری از اتفاقاتی که در بازار رخ میدهد بورس و قیمت پایهای است که در آنجا معین میشود.
متاسفانه میبینیم به رغم رشدی که بازار سرمایه داشت و ابزار خوبی برای دولت در جهت تامین مالی، خروج از بحران و تسویه بدهیها در دوران ترامپ بود، مجددا هجمهها به سمت بازار سرمایه افزایش یافته است و مقصر گرانی را بازار سرمایه میدانند. باغانی اضافه میکند: به عنوان مثال روز گذشته هم طرحی در مجلس مطرح شد که بر مبنای آن، مالیات نقلوانتقال سهام از ۵/۰ به ۶/۰ درصد افزایش مییافت. همانطور که میدانید، اوایل سال ۹۷ در راستای تشویق مردم برای ورود به بورس، مالیات سهام را به ۱/۰ درصد کاهش داده بودند! اما اکنون که دو سال است دوباره به ۵/۰ درصد بازگشته میخواستند آن را افزایش دهند که البته با مخالفت روبهرو شد. از همین رو سرمایهگذاران احساس میکنند دولت نگاه دستاندازی به بازار سرمایه دارد و سیاستها هم نامشخص است.
جایگزینی نگاه بلندمدت با نوسانگیری
این تحلیلگر بازار سرمایه میافزاید: از سمت دیگر هم ما تغییر دولت در آمریکا را پیشرو داریم و در ادامه نیز تغییر دولت در ایران رخ خواهد داد. دولت دوازدهم تقریبا شش ماه دیگر روی کار خواهد بود و تنها تا آن زمان این سیاستها ادامه مییابد. مجموع این شرایط باعث شده ابهام در بازار سرمایه افزایش یابد. باغانی ابراز میکند: در چنین شرایطی هم سرمایهگذاران به دنبال سودهای کوتاهمدت خواهند بود و از همین رو به نوسانگیری گرایش پیدا کرده و سهم را به امید ۲۰-۱۰ درصد نوسان خریداری میکنند. در واقع متاسفانه دیدگاه نگهداری سهام و کسب سود در سالهای آتی، تحت تاثیر قرار میگیرد و از میان میرود. او تاکید میکند: این شرایط مبهم سیاسی و اقتصادی داخلی و بینالمللی سبب شده سرمایهگذاران دست به عصا حرکت کنند. در نتیجه در چنین شرایطی سهام بنیادی هم رشد نمیکنند و این سهمهای کوچک و متوسط هستند که با قدرت نقدینگی بخشی از حقیقیها میتوانند جابهجا شوند و شانس رشد پیدا کنند. باغانی ادامه میدهد: در بیشتر روزهای سپری شده از دی ماه، بیش از آنکه شاهد ورود نقدینگی باشیم، شاهد خروج نقدینگی حقیقیها از بازار سرمایه بودهایم. در واقع این حقوقیها بودهاند که پول تزریق کردهاند که البته نام آن هم حمایت بوده است.
بورس بازار همواره پیشرو
باغانی در قیاس بازارهای مختلف و معرفی بازار پیشرو تاکید میکند: من شخصا به بازار سرمایه اعتقاد دارم و طبیعتا بازار سرمایه به باور من پتانسیل بیشتری دارد. این بازار حتی در سالهای رکود خود هم نشان داده است که بیش از تورم موجود در اقتصاد بازدهی داشته است. در سال ۹۵ که رکودیترین سال بازار بود، همچنان میشد ۲۵ تا ۳۰ درصد بازدهی سالانه را به راحتی از بازار سرمایه کسب کرد.
این تحلیلگر بازار سهام ادامه میدهد: فکر میکنم این اتفاق که طی دو سال اخیر بازار سرمایه نه به وسیله اراده مسوولان بلکه به دلیل تحریمها و شرایط بد اقتصادی بالاجبار مورد اقبال قرار گرفت تا از این طریق تامین مالی صورت گیرد و بخشی از نقدینگی موجود در اقتصاد از طریق بورس مهار شود، آن را در بخشی از ذهن مردم ثبت کرده است. اگرچه افراد غیرحرفهای زیادی دچار زیان بسیاری از این بازار شدند اما با این حال بازار سرمایه در بخشی از ذهن مردم به عنوان بازاری که در دورهای بازدهی خوبی داشته باقی خواهد ماند.
او میافزاید: در همین حال برخی عنوان میکنند اگر بایدن بر منصب ریاستجمهوری بنشیند اتفاق ویژهای نمیافتد اما به هر حال دلار به کانال ۲۰ یا ۲۱ هزار تومانی کاهش خواهد یافت که میتواند برای مدت طولانی ادامه یابد. وقتی دلار این وضعیت را پیدا کند، مسکن و طلا هم روند رشد را طی نخواهند کرد. در حال حاضر هم اگر شما معاملات مسکن را بررسی کنید مشاهده میکنید که آمار معاملات با افت محسوسی روبهرو شده است، زیرا دلالان از این بازار خارج شدهاند و در حال حاضر این فروشندگان هستند که به دنبال خریداران میگردند.
در همین حال بازار مسکن هم بسیار بزرگ شده و ملکهای کوچکمتراژ هم دستکم در تهران قیمتهای میلیاردی خوردهاند که در توان سرمایههای اغلب مردم نیست. از همین رو در سایر بازارها باید نگاه بسیار بلندمدتی را در پیش گرفت. مثلا نگاه پنجساله را برای سرمایهگذاری در بازاری مانند مسکن در پیش بگیرید.
به نظر من سرمایهگذاری در بازارهای دیگر- با این پیشفرض که تقابل بیشتری میان ایران و آمریکا رخ نمیدهد- اگر زیان نداشته باشد دستکم نقدشوندگی بالایی هم نخواهد داشت! بازار طلا هم چشمانداز خاصی ندارد. به نظر من بهترین بازار حال و آینده بازار سرمایه است چه در بخش بورس و چه در بخش بازار بدهی. در واقع بازار سرمایه همچنان برای سرمایههای خرد جذابتر خواهد بود.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :